نشست سازمان دانش‌آموختگان ادوار تحكيم وحدت در محل اين دفتر برگزار شد. در اين نشست دكتر «الهه كولايي» نماينده‌ي مجلس ششم و دكتر باوند استاد دانشگاه حضور داشتند و با «فرح كريمي» نماينده‌ي ايراني پارلماني كشور هلند نيز به صورت غيرمستقيم از طريق تلفن ارتباط برقرار شد. بنابر گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، در ابتداي نشست «علي‌اكبر موسوي خوئيني» دبيركل سازمان ادوار تحكيم وحدت با محكوم كردن ترور قاضي حسن مقدس،‌ تاكيد كرد: آن‌چه يقين و مسلم است ما به‌ويژه جامعه‌ي دانشگاهي و دوستان ما در سازمان ادوار تحكيم وحدت مخالف هرگونه حركت خشونت‌آميز خارج از قواعد مدني هستيم و لازم مي‌دانم در اين فرصت اين اقدام تروريستي و مشكوك را محكوم كنم كه در آستانه‌ي اعلام شرايط فوق‌العاده‌اي كه براي اكبر گنجي رخ داده است. اين نماينده‌ي سابق مجلس از گروه‌هاي مختلف سياسي به‌ويژه اصلاح‌طلبان خواست كه با محكوم كردن اين حركت كه آن را مشكوك خواند، اجازه ندهند كه شرايط و فضاي كشور در وضعيت دولت جديد، داراي فضايي شود كه آن را غيرمنطقي مي‌خواند. وي همچنين گفت: عمده‌ي فعالان سياسي، روشنفكران ديني و مجموعه‌هاي وسيعي مكاتبات زيادي براي حل مساله‌ي آقاي گنجي با رييس قوه‌ي قضاييه و با ديگر مسوولان انجام دادند و رييس‌جمهور - خاتمي - هم در اين رابطه اقداماتي انجام داد، اما متاسفانه اين پي‌گيري‌ها بي‌نتيجه مانده است. موسوي خوئيني با ابراز اميدواري نسبت به حل مساله‌ي گنجي به شكل منطقي و درست و ايجاد شرايط آرام در كشور، خواستار آزادي تمام كساني شد كه آنها را زنداني سياسي خواند. در ادامه‌ي نشست، «الهه كولايي» ابتدا با ابراز اميدواري نسبت به سلامتي اكبر گنجي، درباره‌ي موضوع نشست اظهار داشت: بحث انتخابات و تغيير به دنبال آن در سياست خارجي كشور خاص ايران نيست. نگاه واقع‌گرايانه‌ي حاكم بر سياست خارجي ما در طول حداقل 16 سال گذشته‌، روندي را بر سياست خارجي به تدريج تجربه كرديم كه مي‌شود در چارچوب سياست واقع‌گرايانه به آن اشاره كرد. حتي تصور من اين است كه پيش از 16 سال گذشته هم به نوعي حضور رو به گسترش اين گرايش را مي‌توان مشاهده كرد، طبيعتا در 16 سال گذشته و به‌ويژه در 8 سال گرايش واقع‌گرايانه رو به گسترش بوده است. كولايي با اشاره به مفهوم واقع‌گرايي از نگاه خود افزود: در محيط داخلي و خارجي در تنظيم سياست خارجي يك سري مولفه‌هاي پايداري وجود دارد كه تغييراتشان سريع‌تر اتفاق افتاد و تاثيرات آن نيز سريع‌تر است. وي به قرار گرفتن موقعيت ايران در طول تاريخ در منطقه‌اي كه تحت تاثير عوامل بين‌المللي است اشاره كرد با اشاره به جهاني شدن در سياست، اقتصاد، فرهنگ و آثارش در بازيگران جامعه‌ي جهاني و روابط بازيگران آن تاكيد كرد: اينها مولفه‌هايي نيستند كه با تغيير يك نگرش بشود آنها را نديده گرفت و آثارش را انكار كرد. كولايي هم‌چنين به مولفه‌هاي ديگر از جمله حوادث بعد از 11 سپتامبر به دنبال آن حضور آمريكا در منطقه اشاره و تصريح كرد: براي بحث تغيير، ميزان و امكان آن در سياست خارجي بايد به اين مولفه‌هاي گوناگون كه بخشي پايدار و بخشي در شرايط متفاوت شكل مي‌گيرد توجه كرد. نماينده‌ي سابق مردم تهران در مجلس با اشاره به انتخابات به عنوان شاخصي كه براي چندمين بار غير قابل پيش‌بيني بودن رفتارهاي مردم را به نمايش گذاشته است و هم‌چنين به عدم درك واقعيات جامعه‌ي ايراني و فاصله‌ي نخبگان با واقعيات جامعه گفت: اميدواريم كه مردم بتوانند از اين تجربه‌ها استفاده كرده، اوضاع را تحت كنترل قرار دهند. وي هم‌چنين تاكيد كرد: نبايد در مورد ايراد نخبگان اغراق كرد؛ چرا كه در گذشته 2 ماه قبل از سقوط رژيم شاه، هم دستگاه‌هاي جاسوسي آمريكا و هم شوروي تحليل‌شان اين بود كه ايران هم‌چنان جزيره‌ي ثبات است اما غير قابل پيش‌بيني بودن ايرانيان مشكل نخبگان ايراني نيست، بلكه ذات جامعه‌ي ايراني است كه مردم ايران ياد گرفتند كه چگونه با حكومت‌ها زندگي كرده و بر اساس برخي آموزه‌هاي تاريخي در طول قرون متمادي اين رفتارهاي غير قابل پيش‌بيني تبديل به يك تكرار شده است. وي به آنچه تفرقه و تشتت و از هم‌گسيختگي مي‌خواند در نيروهاي موجود كه داراي هدف هستند اما توان مناسب براي رسيدن آن را كمتر در اختيار دارند اشاره كرد. كولايي در ادامه گفت: گرايش‌هاي واقع‌گرايانه در سياست خارجي ايران به تدريج گسترش يافت و در دوران خاتمي ابعاد گسترده‌اي پيدا كرد. يعني توانستيم در فضايي كه آقاي هانينگتون برخورد تمدن‌ها را مطرح كرد ما ايده‌ي گفت‌وگوي تمدن‌ها به دنيا عرضه كنيم. وي ادامه داد: گرايش‌هايي كه ريشه در بي‌عدالتي، تبعيض‌ها و فقر و محدوديت و شكاف روزافزون فقر و غنا دارند در برابر اقدامات تروريستي دچار ضعف و انحطاط فزاينده شده و در طول سال‌هاي پس از اين حوادث يعني از سال 2001 تاكنون گرايش تحولات جهاني به سمتي است كه اين تقابل شدت يافته و راديكال‌ها از هر دو طيف طالب آن هستند. كولايي تز هانينگتون را طراحي يك دشمني جديد خواند كه به نوعي در برابر ايده‌ي خاتمي و گفت و گوي تمدن‌ها قرار مي‌گيرد. وي ادامه داد: با پايان يافتن دوره‌ي خاتمي تمركز براي سياست مفاهمه، گفت و گو، مدارا و تحمل نه تنها در سياست داخلي بلكه در سياست خارجي و منافع ملي به شكل يك واژه‌ي تكراري زياد به آن پرداخته مي‌شود اما محتواي آن و ساختار مناسب براي تحقق آن كمتر شكل مي‌گيرد. دوره‌ي آقاي خاتمي كه به پايان مي‌رسد، ظاهرا بايد اين سياست را پايان يافته تلقي كرد اما اين چنين اتفاقي خواهد افتاد؟ آيا مي‌توان تصور كرد در سياست خارجي، روش‌ها و ابزارها و سياست‌ها دگرگوني اساسي پيدا كند؟ تجربه بارها نشان داده كه بسياري از آرمان‌گرايان در مواجهه با واقعيت‌ها در واقع روش‌ها و ابزارهاي مناسب با آنها را انتخاب مي‌كنند و اين تجربه‌ي جديدي نيست. اين عوامل پايداري كه بخشي به مولفه‌هاي ثابت مربوط مي‌شود بخشي به ساختارهاي قانوني مربوط مي‌شود. كولايي گفت: عمده‌ترين بخش مديريتي كه در سياست خارجي شاهد تغييرات آن خواهيم بود، تغييراتي است كه مي‌تواند بر عملكردها و اجراي سياست‌ها اثرگذار باشد و من شخصا اين بخش را جدي و اثرگذار در مقايسه با سال‌هاي گذشته تلقي نمي‌كنم. نماينده‌ي سابق مردم در مجلس، هم‌چنين بر تاثير انتخابات نهم بر مسايل هسته‌يي تاكيد كرده و گفت: بايد ماهيت سياسي اين مباحث مورد بررسي قرار بگيرد. سرشت اين مباحث كه از سوي اروپايي‌ها و آمريكايي‌ها براي جمهوري اسلامي مطرح مي‌شود سرشت اساسا سياسي است و بحث‌هاي فني و مباحث داراي مصداق‌هاي واقعي در ميان اين موضوعات جايگاه قابل توجهي را به خود اختصاص مي‌دهد و نكته‌ي مهم‌تر اين‌كه همان‌طور كه شاهد بوديم پس از انتخاب دكتر احمدي‌نژاد، مواضع و جهت‌گيري‌هاي اروپايي‌ها و آمريكا، مبتني بر نوعي بدبيني بر اساس پيش‌بيني اجراي سياست‌هاي راديكال به نوعي راديكاليزه شدن سياست خارجي ايران مطرح مي‌شود كه اين نكته بسيار حائز اهميت است. وي با بيان اين كه «روند تصويرسازي خارج از آقاي احمدي‌نژاد، پيامدهاي رفتاري خود را مي‌تواند همراه داشته باشد» افزود: در طول 16 سال گذشته، روندي از توجه به واقعيات و تبديل به يك بازيگر هنجارمند را با تمام نواقص و نارسايي‌ها پشت سر گذاشتيم كه در جاي خود بايد تحليل شود اما تغييراتي كه در پيرامون ما اتفاق افتاده تغييراتي نيست كه ساختارهاي قدرت در عرصه‌ي روابط خارجي آنها را مورد انكار قرار دهد. در ادامه‌ي نشست، دكتر باوند استاد دانشگاه اظهار داشت: جامعه‌ي ما در 26 سال گذشته سه مرحله را طي كرده و در آستانه‌ي ورود به مرحله‌ي جديد است. در مرحله‌ي اول رويدادهايي سبب شد كه شايد اجازه ندهند جوي براي تحقق ارزش‌ها مساعد شود، مساله‌ي گروگانگيري، جنگ 8 ساله، انزواي سياسي و تحريم‌ها اقتصادي هم سبب شد كه موضع‌گيري سيستامتيك جمعي در ايران پديدار شود و مضافا بر اين‌كه اين جريان مقارن بود با تحولاتي در روابط قدرت‌هاي بزرگ و رويدادهاي مثبتي براي ما پديدار شد كه نتوانستيم از آن استفاده‌ي بهينه كنيم. وي افزود: مرحله‌ي دوم پايان جنگ و رياست جمهوري آقاي هاشمي كه سعي كرد فضاي باز اقتصادي و اقتصاد آزاد مطرح شود و بازسازي مناطق جنگ‌زده، نوعي دگرگوني نسبي با نهادهاي بين‌المللي كه از سوي ما طرد شده بودند شكل گرفت. در فضاي سياسي خارجي هم مسايلي مانند سلمان رشدي و دادگاه ميكونوس، اجازه نداد آن‌چنان كه بايد و شايد در سياست خارجي بتوان در يك راستاي قابل قبولي گام برداشت. مضافا بر اين‌كه در پروسه‌ي داخلي هم مديريت نتوانست نه در مورد بازسازي مناطق جنگي و در جهت توسعه‌ي اقتصادي آن‌چنان كه مورد نظر بود انجام دهد و مانند هر پديده مسايل جانبي را در پي داشت، از جمله رشد سريع مفاسد اقتصادي و فقر در جامعه. باوند همچنين گفت: مرحله‌ي سوم مرحله‌ي ورود آقاي خاتمي، ايجاد تنش‌زدايي در سياست خارجي و جامعه‌ي جهاني، فضاي باز سياسي در منطقه، اميدها و نويدهاي را براي جامعه به همراه داشت كه با حمايت همه‌جانبه‌ي مردم صورت گرفت اما انتظار بود كه اين دوران اصلاح‌طلبي بتواند نتايج مطلوبي را حاصل كند اما از دور دوم بخش‌هايي از مردم به تدريج دچار نوعي ياس از فرآيند اصلاحات و اصلاح‌طلبي شده و نتيجه‌ي آن ايجاد بي‌تفاوتي و ياس در جامعه و عكس‌العمل آن به صورت يك مقامت منفي ظاهر شد و مردم در اين مرحله نسبت به كل سيستم معترض شدند. باوند گفت: در دوران آقاي خاتمي و اواخر دوره‌ي هاشمي تحولاتي در منطقه به وقوع پيوست كه به نفع ايران بود از جمله فروپاشي شوروي و رويدادهاي پس از 11 سپتامبر اتفاق افتاد، بركناري رژيم عراق و سركوبي القاعده همه به نفع ايران بود اما به نظرم برخي از فرصت‌ها تبديل به تهديد شد. دكتر باوند همچنين با اشاره به ماهيت جامعه‌ي بين المللي، اظهار داشت: تحولاتي كه در آينده در پيش است اجازه نخواهد داد هر روندي كه مدنظر تصميم‌گيرندگان داخلي باشد صورت بپذيرد. در ادامه، در ارتباط تلفني با «فرح كريمي» نماينده‌ي ايران در پارلمان هلند، وي به تحليل مسايل پرداخت و چند مساله را به عنوان مسايل اصلي ايران عنوان كرد كه از جمله گفتمان آزاديف دموكراسي در خاورميانه، بمب‌گذاري‌هاي اخير لندن و شكاف ايجاد شده بين دنياي غرب و اسلام و در روابط خارجي رابطه‌اي كه بين مشروعيت سيستم‌ها وجود دارد. كريمي با بيان اين‌كه «نبايد اجازه داد انزوا پيش بيايد»، افزود: انزوا خواسته‌ي كساني است كه مي‌خواهند حركت راديكاليسم را القا كنند، بلكه همه بايد همگي همكاري كرده و جلوي انزوا گرفته شود. انتهاي پيام