• شنبه / ۸ مرداد ۱۳۸۴ / ۱۷:۵۹
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8405-03662

گفت‌وگو با دبير انجمن اسلامي دانشگاه شهيد بهشتي اولويت انجمن‌هاي اسلامي، لزوم تغيير رويكرد سياسي جنبش دانشجويي، نگاه به بيرون دانشگاه، حركت‌هاي راديكالي، ...

گفت‌وگو با دبير انجمن اسلامي دانشگاه شهيد بهشتي

اولويت انجمن‌هاي اسلامي، لزوم تغيير رويكرد سياسي جنبش دانشجويي، نگاه به بيرون دانشگاه، حركت‌هاي راديكالي، ...

«كوروش جعفري» دانشجوي كارشناسي ارشد تاريخ در دانشگاه شهيد بهشتي، دبير انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشگاه است كه براي گفت‌وگويي تفصيلي در محل خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) حاضر شد.

او كه مهم‌ترين دغدغه‌اش نبودن غناي فكري، تئوريك و بحث‌هاي اساسي در ميان دانشجويان و اعضاي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان است، بارها به اين مساله در گفته‌هاي خود اشاره كرد.

اين فعال دانشجويي با ضعيف خواندن عملكرد تشكل‌هاي صنفي دانشجويي، مهم‌ترين وظيفه‌ي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان را در شرايط كنوني رسيدگي به اين مسايل صنفي دانشجويان عنوان كرد.

ايسنا: گاهي از سوي فعالان سياسي با ديدگاه‌هاي مختلف، به برخي از انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان يا اعضاي آنها انتقادهايي مي‌شود كه مواضع راديكال مي‌گيرند. نظر شما چيست؟

جعفري: خود فعاليت راديكالي اصولا عمل منفي محسوب نمي‌شود، اما هر چيز شرايط و فضاي ويژه‌اي دارد. اين انتقادي كه وجود دارد و انتقاد ما هم هست، راديكاليسم كور است كه آن را بد مي‌دانيم. يعني انقلابي بودن غيرواقعي؛ همان‌طور كه لنين آن را چپ‌روي كودكانه عنوان كرده بود در ماركسيسم.

اگر كسي دغدغه و هم و غم او انجام حركت راديكالي و تند باشد، بدون اين‌كه اهميت بدهد به چگونگي اين حركت و راديكاليسم، صرفا حركتش راديكالي است. مثلا در سال 82 در جريان دستگيري چند نفر از دانشجويان، به همت دانشجويان دانشگاه اصفهان آن‌جا جمع شديم، دانشجويان بيانيه‌ي تندي درباره‌ي نظام تنظيم كرده بودند و تازه اين حركت خود را حركتي محافظه‌كارانه مي‌دانستند. من از يكي از دانشجويان پرسيدم كه اين عمل محافظه‌كارانه يعني چه؟ شايد عمل محافظه‌كارانه عمل خوبي باشد!

راديكاليسم و محافظه‌كاري و ... هر كدام تعاريف خاصي دارند اما متاسفانه قلب ماهيت مي‌شوند. مثلا درباره‌ي راديكال مفهوم اصلي آن يعني ريشه‌يي برخورد كردن با قضايا كه بد نيست اما آن حركت كورش بد و خطرناك است.

انتقادي كه الان هست اين است كه حركت راديكالي در شعار و بيانيه است. بيانيه و حرف كه خرج و هزينه‌ي زيادي ندارد. البته هزينه دارد اما زياد نيست ولي اگر حرفي قرار باشد عمل شود، آن سخت و دشوار است و اين راديكاليسم هم در الفاظ شديد و نامتناسب مجموعه به كار بردن از نظر ما صحيح نيست.

راديكاليسم كور در هر شرايطي بد و نامطلوب است اما حرف‌هاي راديكالي كه الان گفته مي‌شود متناسب با شرايط دانشگاه و دانشجو نيست. مسلما هنگامي كه حرفي زده مي‌شود كه متناسب با شرايط عيني جامعه نباشد چنان‌چه بدان عمل نشود زيان‌هاي بيشتري از سكوت خواهد داشت. هنگامي كه سكوت مي‌كني، ايده‌اي را خرج جايي نكردي كه نتوان ديگر به آن ايده عمل كرد.

من به عنوان يك اصل كلي عرض كردم كه چنان‌چه ايده‌اي در شرايط نامتناسب با فضاي ويژه‌ي جامعه نباشد بيان كنيد خيلي ضرر خواهد داشت. اگر فردا كسي همين ايده را در شرايط مناسب بيان كرد اين سوء ذهنيت نسبت به آن ايجاد شده است و تا بخواهي فضا و شرايط آن را ايجاد كنيد هزينه‌ي زيادي دارد.

راديكاليسم كور گاهي در عمل اتفاق افتاده، گاهي در حرف و شعارها. مثلا طرح رفراندوم، برخي بيانيه‌هاي تندروانه، بيانيه‌هايي كه اولويت اول جنبش دانشجويي نيست، يا واقعه‌ي كوي دانشگاه كه مي‌توان آن را نقشه‌ي حريف دانست كه باعث شد دانشجويان به خيابان كشانده شوند، اين حركت نيز يك نوع راديكاليسم كور بود و معطوف بر انديشه نبود.

به طور كلي بسياري از تجمعات نيز بدين گونه است. در اين تجمعات از هر دري شعار داده مي‌شد مثلا حتي اگر تجمع براي خواسته‌هاي صرفا صنفي بود اما بعد از چند ساعت چيزي كه ديگر مطرح نبود خواسته‌ي صنفي بود. در اين تجمعات گاهي شعارهايي داده مي‌شد كه در آن متانت دانشجويي نبود اما شعارها بايد فاقد هرگونه فحاشي باشد.

ايسنا: در همايش واحد مطالعات دفتر تحكيم(علامه) آقاي آقاجري گفت جنبش دانشجويي كارگردان را فراموش نكند، برداشت شما از اين گفته چيست؟

جعفري: به طور كلي نقدي كه به كل جنبش دانشجويي وارد شده و ما هم چند بار انتقاد كرديم تك‌بعدي شدن آن است، فقط حول يك مقوله حركت مي‌كند و از خيلي از گروه‌هاي اجتماعي جدا شده و غفلت كرده است. اين نقد هم وارد است كه حتي از منظر دانشجويي هم به دانشگاه و فعاليت‌هاي دانشجويي نگاه نمي‌كند و اگر ببنيد كل بيانيه‌هايي كه از مجموعه‌ها صادر مي‌شود از يك وجهه‌ي خاص سياسي برخوردار است و به مسايل و ارتباط تشكيلاتي‌اش با بقيه‌ي ارگان‌ها، احزاب و گروه‌ها و مردم جامعه گم شده و به مسايل ويژه‌ي اجتماعي نمي‌پردازد.

اگر اين حركت را حركت به سوي جامعه‌ي مدني تفسير كنيم، با توجه به اين‌كه تمام هم و غم ما ايجاد جامعه‌ي مدني است، بايد به سوي دموكراسي حركت كنيم. اين گروه‌هاي كارگري بالاخره وجود دارند و نمي‌توان از آن چشم‌پوشي كرد. جنبش كارگري پيش از جنبش دانشجويي حركتش را آغاز كرده است. الان نبود سنديكاي كارگري در ايران مشهود است و براي پيشبرد يك حركت (هدف) با توجه به اين‌كه كارگران قشر وسيعي از جامعه‌ي ما را تشكيل مي‌دهند و يكي از اساسي‌ترين مسايل كل جوامع جهاني جامعه‌ي كارگري است با توجه به سرمايه‌داري بودن جامعه‌اي كه قشر كارگر در آن حضور دارد، ارتباط و تعامل با كارگران و بررسي و بيان مشكلات آنها در جامعه امري ضروري است. به عنوان طنز هم بگويم يكي از دغدغه‌هاي دانشجويان نبودن شغل بعد از فارغ‌التحصيلي است كه موجب خواهد شد كه به كارگري بپردازند.

ايسنا: چه ارتباطي و چگونه؟

جعفري: دانشجو صداي جامعه است و وظيفه‌ي او يكي توزيع ايده‌هاي روشنفكري در بدنه‌ي اجتماعي و بيان خواست‌ها و انتقادات و مسايل جامعه به راس هرم قدرت و قشرهاي بالاي جامعه است.

قشر كارگر در جامعه محذوف است و نهادي وجود ندارد كه آنها را به خواسته‌هايشان آگاه كند. در گذشته احزاب و گروه‌هايي بودند كه اين كار را انجام دهند اما امروز در اثر فقدان اين احزاب قوي، عملا از جامعه حذف شده‌اند. كارگران به عنوان يك قشر عظيم اجتماعي اگر به خواست‌هاي خود آگاهي نداشته باشند و فعال نشوند و اين مسايل به عنوان مسايل روزشان مطرح نشود اين حركت عقيم خواهد ماند؛ چون جنبش اصلاحي جامعه‌ي مدني را همه‌ي گروه‌ها و اقشار بايد پيش ببرند و يكي از مهم‌ترين مسايلي كه نبايد جنبش دانشجويي آن را فراموش كند «بيان» است.

ببنيد! درد هميشه وجود دارد اما مطرح كردن آن به عنوان يك مساله‌ي مهم است. مثلا دانشجويان بيايند در اردوهايشان اين مشكلات را بيان كنند. به هر حال برخي دانشجويان از طبقه‌هاي كارگري هستند يا با آنها ارتباط دارند. وظيفه‌ي ما حل مشكل نيست، بيان مشكل است. حل به عهده‌ي آقايان است كه اگر حل نكنند ما انتقاد خواهيم كرد.

ايسنا: كانديدايي كه از او يا گفتمانش در انتخابات اخير رياست جمهوري حمايت مي‌كرديد، راي نياورد. از اين پس چگونه مي‌خواهيد روي كساني كه به گفتمان شما راي نداده‌اند اثر بگذرايد؟ آيا براي اين كار برنامه‌اي داريد؟

جعفري: ما از هيچ كانديدايي حمايت نكرديم.

ايسنا: شما در دانشگاه تهران برنامه‌اي برگزار كرديد در حمايت از آقاي معين.

جعفري: آن حمايت از جريان تشكيل جبهه‌ي فراگير دموكراسي‌خواهي بود كه اين جبهه [صرفا] هدفش رييس‌جمهور كردن معين نبود. بسياري از كساني كه آن‌جا بودند، فعال دانشجويي نبودند و ما از آن جريان حمايت كرديم.

در اين انتخابات اين ايده را داشتيم كه بايد روشنگري كنيم. حتي ابايي از دعوت از يك كانديداي راست نداشتيم. از يك كانديداي ديگر دعوت مي‌كرديم، حتي از عدم مشاركتي‌ها هم دعوت مي‌كرديم كه حرف‌هايشان را بزنند.

ايسنا: آيا جامعه‌ي هدف ديدگاه‌ها و افكار خود را تغيير يا گسترش خواهيد داد؟

جعفري: مسلما! جنبش دانشجويي نبايد نگاهش صرفا معطوف به دانشگاه داشته باشد و اين نقش واسطه‌گري فقط براي نخبگان و دانشگاه نبايد باشد، بلكه بايد بين توده و نخبگان جامعه باشد و اين جامعه‌ي هدف بايد كل اقشار جامعه را در بر بگيرد.

از لحاظ بعد مكاني فعاليت‌هاي دانشجويي در دانشگاه است اما دانشجو كه جدا از جامعه نيست و به جامعه تعلق دارد و وظيفه‌ي توزيع به اين نحو است و عملا دو حالت ممكن است؛ 1- دانشجوها را آگاه كنيم تا آنها نيز خانواده‌هاي خود را آگاه كنند.

2- به صورت تشكيلاتي وارد جامعه شوند، مثلا پيش از انقلاب گروه‌هاي فعال وارد اجتماع مي‌شدند اما آنها در قالب حزب‌هايي بودند كه الان وجود ندارد. زماني هست كه خواسته‌ها و ايده‌ها جامعه هدف را در بر مي‌گيرد، گسترش از دانشگاه با پي‌گيري مسايل صنفي و دانشجويي شروع شده تا قدم‌هاي بعدي، يعني مسايلي كه مغفول مانده «مثل آگاهي». يا اين‌كه به صورت هدفمند در ميادين يا كارخانه يا ... حضور پيدا كنند.

البته الان براي اين‌گونه فعاليت‌ها حتي در دانشگاه هم ‌[به راحتي و به طور كامل] به ما اجازه نمي‌دهد، چه رسد به ميادين شهر، و ... البته نبايد از نظر دور داشت زماني هست كه بحث عمل پيش مي‌آيد و زماني هست كه بحث رويكرد است. مثلا در نظر عملي در دانشگاه انفعال است و همه‌ي كارها به بيانيه‌ها معطوف شده است!

ايسنا: به نظر شما مهم‌ترين مشكل انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان، براي فعاليت مناسب در جهت اهداف جنبش دانشجويي چيست؟ و هم‌چنين مهم‌ترين فرصت آنها؟

جعفري: مي‌توان به چند مورد اشاره كرد؛ 1- مشكلاتي كه به خود جنبش برمي‌گردد. 2- مشكلاتي كه از بيرون به جنبش تحميل مي‌شود.

در دانشگاه محدوديت‌هايي براي جنبش دانشجويي وجود دارد، هم‌چنين عدم ارايه‌ي امكانات براي فعاليت.

اما مسايل عمده‌اي هست كه مربوط به خود دانشجويان مي‌شود، مانند يأس و سرخوردگي در بين دانشجويان كه نسبت به اين فعاليت‌ها علاقه نشان نمي‌دهند، عدم ارتباط تئوريك و ارگانيك با قشر روشنفكر جامعه و فقدان بحث‌هاي اساسي در ميان دانشجويان.

اما درباره‌ي فرصت‌ها بايد بگويم در جنبش‌هاي دانشجويي اين فرصت‌ها مقطعي است و در واقع لحظه‌ي خاصي است كه در آن مقطع فرصتي براي فعاليت در يك حوزه فراهم شده و متغير بودن آن، نسبت به متفاوت بودن خواست‌هاي دانشجويان و مشكلات آنها متفاوت و متغير است. فعاليت‌ها در مقطعي فردي است كه در آن صورت بايد از فرصت‌ها براي خودسازي و بالا بردن توان و غناي تئوريكشان چه از لحاظ تئوري چه و مطالعاتي استفاده كنند. پس مي‌توان مهم‌ترين فرصت آنها را در دو مورد مهم خلاصه كرد؛ واسطه‌گري و خودسازي.

ايسنا: به نظر شما اولويت انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان بايد چه باشد؟

جعفري: اولويت‌ها در شرايط مختلف متفاوت است. برخي اولويت‌ها در درون دانشگاه هستند و برخي اولويت‌ها درون جامعه. با توجه به عدم وجود جامعه‌ي مدني و نبودن احزاب نيرومند و توانمند كه بتوانند از افراد و جامعه‌ي مدني پاسداري كنند، يكي از اولويت‌هاي جنبش دانشجويي و انجمن‌هاي اسلامي، دفاع از آزادي‌هاي مدني و اجتماعي است و در عرصه‌ي دانشگاه هم توجه و بيان راه حل مشكلات صنفي دانشجويان است.

تلاش براي بالا بردن سطح غناي فكري و تئوريك دانشجويان نيز يكي ديگر از اين اولويت‌هاست؛ چون مسايلي مثلا بحث‌هاي روز هست كه هميشه در دانشگاه‌ها مفقود است و متاسفانه گروه‌هاي دانشجويي مستقل در دانشگاه‌ها وجود ندارد كه بتواند در حوزه‌ي فلسفه، فرهنگ و گروه‌ها زنان فعاليت كنند.

ايسنا: پس نظر شما درباره‌ي انجمن‌هايي به نام «مستقل‌ها» چيست؟

جعفري: اگر از اين منظر ببينيم، ما هم مستقل هستيم. مگر ما وابستگي داريم؟ اما اين مستقل‌ها در دانشگاه‌ها جايگاه [قابل توجه] دانشجويي ندارند، ضمن اين كه به نظرم معلوم نيست كه آيا واقعا مستقل باشند يا خير؟

خبرنگار ايسنا: توجه به وجه اسلاميت انجمن‌هاي اسلامي تا چه اندازه بايد مورد توجه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان قرار گيرد؟

كوروش جعفري: يكي از مسايلي كه وجود دارد نبود و عدم اجازه به تشكل‌هايي است كه ايده‌ها و عقايد خاصي دارند. مثلا صرفا مي‌گويند هر گروه كه تشكيل مي‌شود بايد پسوند اسلامي داشته باشد اما بايد حق اين حوزه‌ها را در دانشگاه به رسميت شناخت و آن‌چنان نباشد كه ضرورتا واژه‌ي «اسلامي» را به همراه داشته باشد.

اما مساله‌اي كه مربوط است به انجمن‌هاي اسلامي اين است كه چون اين انجمن تنها تشكل دموكراتيك داخل دانشگاه است در نتيجه عده‌اي كه مسلمان نيستند نيز شليد از روي ناچاري در پوشش انجمن اسلامي به فعاليت بپردازند. البته يك حداكثرها و حداقلي براي اين قضيه وجود دارد، بدين معنا كه از اعضاي اصلي هم انتظارات حداكثري را نبايد داشت. مثلا در دانشگاه شهيد بهشتي، يكي از دانشجويان زرتشتي تمايل به فعاليت در انجمن اسلامي دانشجويان و شركت در انتخابات انجمن را داشت. من هم به نوبه خود، موافق بودم و تلاش كردم كه در اين مورد ماده‌اي به اساسنامه انجمن‌هاي اسلامي اضافه شود كه فعاليت اقليت‌ها با اين شرط كه مشكلي با دين اسلام نداشته باشد و التزام به اسلام و جمهوري اسلامي داشته باشند، به رسميت شناخته شود، اما اين موضوع با اعتراضاتي مواجه شد و برخي مسوولان كه از اين موضوع مطلع شدند به صورت مستقيم و غيرمستقيم مخالفت كردند.

در نتيجه فعاليت‌هاي انجمن را به دو بخش تقسيم كرديم؛ عده‌اي عضو اصلي هستند و عده‌اي هم همكاري كرده و در عين حال مسووليت دارند اما عضو اصلي نيستند. در مورد اين‌گونه همكاري‌ها ديگر كاري به نوع دين او نداريم، اما التزام بايد در مورد اعضاي اصلي وجود داشته باشد و اعضايي كه همكاري مي‌كنند بايد به اخلاقيات پايبند باشند؛ مثلا كساني كه در بخش‌هاي فرهنگي، ورزشي، ... فعاليت و همكاري مي‌كنند.

ايسنا: با توجه به شرايط سياسي، به نظر شما در نحوه‌ي تعامل تشكل‌هاي دانشجويي با يكديگر، دانشجويان با مسوولان دانشگاهي، جامعه و نيز مسوولان كشور چه تغييراتي لازم است صورت گيرد؟

جعفري: گفت‌وگو و تعامل جنبش‌هاي دانشجويي با دولت و حاكميت بايد گفت‌وگوي انتقادي باشد؛ هم‌چنين بيان مشكلات جامعه به مسوولان. البته دانشجويان با مسوولان دانشگاهي بهتر مي‌توانند تعامل داشته باشند و رييس دانشگاهي كه به محيط، نشاط دانشجويي و فعاليت‌هاي فرهنگي و صنفي اهميت مي‌دهد مي‌تواند نقش مثبتي در اين تعامل داشته باشد.

در ارتباط با ساير تشكل‌ها به دو مورد مي‌توان اشاره كرد؛ فردي و تشكلي؛ واقعيتي كه وجود دارد اين است كه برخي تشكل‌ها به نظر ما ساختار دموكراتيك ندارند. در مورد اين تشكل‌ها كه ساختار دانشجويي در داخل ندارد و به جاهايي به‌جز دانشگاه وابسته است بايد نگاه انتقادي داشته باشيم. يك تشكل دانشجويي در دانشگاه بايد از پايين و بدنه‌ي دانشجويي شكل بگيرد تا رأس هرم، نه اين‌كه از خارج به او خط مشي داده شود. اما ضمن نقد مي‌توان گفت‌وگو هم داشت، با آنها در يك ميزگرد نشست و گفت‌وگو كرد، حتي اگر روزي تشكلي به وجود بيايد كه عنوان «اسلامي» نداشته باشد.

ايسنا: آيا لزومي در تغيير سياست‌هاي جنبش دانشجويي در موضع‌گيري نسبت به حوزه‌ي سياسي وجود دارد؟ در چه زمينه‌اي و چگونه؟

جعفري: الان دقيقا نياز مهمي كه براي جنبش دانشجويي مطرح است بازنگري در موضع‌گيري‌هاي سياسي است. در حال حاضر جنبش دانشجويي از يك ضعف تئوريك رنج مي‌برد و نياز دارد پشتوانه و غناي تئوريك خود را تقويت كند.

در حال حاضر جنبش دانشجويي با احزاب ارتباطش را قطع كرده است. منظورم از ارتباط به معناي وابستگي نيست بلكه مي‌توان ارتباط داشت اما در موضع خود مستقل بود. بلكه تحت عنوان دوري از قدرت نبايد از همه‌ي احزاب دوري كرد. در جامعه ما با قدرت تعامل داريم و بازيگران عرصه‌ي قدرت نيز احزاب و نظريه‌پردازان سياسي هستند كه ما بايد با آنها تعامل كنيم كه بدون آن يعني حركت در خلاء.

پس مي‌توان گفت كه لزومي در تغيير سياست‌هاي جنبش دانشجويي نسبت به حوزه‌ي سياسي وجود دارد كه يكي از زمينه‌هاي آن تعامل است اما گاهي هم فضا براي سخن گفتن آزاد نيست. در آن صورت موضع‌گيري بايد متفاوت باشد و حالت انتقادي داشته باشد.

ايسنا: در دوره‌ي دولت آتي چگونه مي‌خواهيد خواسته‌هاي خود را پي‌گيري كنيد؟

جعفري: بررسي چشم‌انداز آينده كمي سخت است، اما حقيقتي وجود دارد كه بررسي حيات و ممات تشكل‌ها به صورت رسمي، بستگي به خواست حاكميت دارد. مثلا روال طبيعي هر نشستي (مانند نشست تحكيم) معطوف به اين است كه وزير علوم يا رييس دانشگاه كه نمايندگان دولت در دانشگاه هستند اجازه بدهند يا خير؟!

يك اصلي كه وجود دارد اين است كه ما نسبت به اينها موضع انتقادي خواهيم داشت و فرقي نمي‌كند حتي اگر دولتي باشد كه منتخب خود دانشجويان هم باشد اين رسالت و وظيفه‌ي اصلي جنبش دانشجويي است. ممكن است زماني هم باشد كه دولت مقبول ما نيست اما هر دولتي كه باشد بايد اهداف جامعه‌ي مدني را تحقق بخشد، مانند آزادي احزاب و مطبوعات. جنبش دانشجويي بايد بخواهد در هر دوره‌اي تعامل و نزديكي در جنبش وجود داشته باشد.

ايسنا: «عبدالله گنجي» مسوول شوراي عمومي تبيين مواضع بسيج در مصاحبه‌اي گفت «در دولت آينده حوزه‌ي سياسي دانشجويان را بايد به تشكل‌ها واگذار كرد». برداشت شما از اين گفته چيست؟

جعفري: مگر تا به امروز حوزه‌ي سياسي دانشجويي دست تشكل‌ها نبود؟ اتفاقا نقدي كه ما داريم به اين دوستان داريم همين است كه روند شكل‌گيري بسيج به صورت رسمي و ارگانيك وابسته به خارج از دانشگاه و نهادهاي رسمي شبه نظامي است و خواسته‌ي ما هم همين است كه تشكل‌ها مستقل باشند و خودشان موضع بگيرند نه اين‌كه از بيرون به آنها خط بدهند كه چه موضعي بايد بگيرند. البته باز تاكيد مي‌كنم كه اين نافي تعامل و گفت‌وگو نيست. اما تشكل‌ها بايد خودشان تصميم بگيرند و اجازه داشته باشند كه نظرياتشان را بيان كنند.

ايسنا: شما تصور مي‌كنيد مي‌توانيد اقبال دانشجويان را نسبت به انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان تقويت كنيد؟

جعفري: الان هم بچه‌ها از انجمن دوري نمي‌كنند، اما فراهم كردن اقبال بيشتر دانشجويان بستگي به مواضع انجمن‌ها دارد. انجمن اسلامي برآيندي از دانشجويان است. وقتي جنبشي دانشجويي باشد و دانشجويان دغدغه‌اي براي پي‌گيري اهدافشان داشته باشند، محمل آنها انجمن اسلامي است.

ايسنا: اين را كه يكي از وظايف انجمن‌ها مي‌دانيد.

جعفري: بله، اما انجمن اسلامي مانند يك ظرف است كه مظروف آن دانشگاه است. درست است كه پسوند اسلامي مشخص كرده كه افرادي با اين اعتقادات اسلامي مي‌توانند فعاليت كنند اما تمام فعاليت انجمن برعكس احزاب به كارنامه‌ي عملكرد آنها بستگي دارد. همان‌طور كه اشاره كردم در انجمن‌هاي اسلامي برعكس احزاب، دانشجويان هستند كه به انجمن‌هاي اسلامي ماهيت مي‌دهند.

ايسنا: مهم‌ترين فاكتوري كه در فراهم كردن اقبال دانشجويان مي‌توانيد به كار ببريد چيست؟

جعفري: مهم‌ترين فاكتوري كه در حال حاضر در اولويت قرار دارد پي‌گيري مسايل صنفي دانشجويان است؛ چون در حال حاضر تشكل‌هاي صنفي در برخي دانشگاه‌ها ضعيف عمل مي‌كنند، در نتيجه اين وظيفه را انجمن‌ها به عهده مي‌گيرند. البته زماني هم هست كه مساله‌ي آزادي به مسايل صنفي ارجح مي‌شود. در آن صورت بايد پي‌گير اين مساله باشند اما در حال حاضر مسايل عمده‌ي دانشجويان خواسته‌هاي صنفي دانشجويان نه تنها در حين تحصيل بلكه به ويژه پس از فارغ‌التحصيلي است كه انجمن بايد پي‌گير اين مسايل باشد و به طور كلي مي‌توان گفت پي‌گيري‌ها و فعاليت‌هاي انجمن‌هاي اسلامي مختص تمام عرصه‌هاست نه يك عرصه يا يك بعد.

ايسنا: پرسش پاياني درباره‌ي پايان دوره‌ي خاتمي است.

جعفري: انتظار دارم آقاي خاتمي به نامه‌ي آقاي كروبي درباره‌ي روند انتخابات اخير پاسخ بدهند.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: «سالومه سعيد»، دبير خبر «علي‌اصغر شفيعيان»

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha