در ادامهي فراخوان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) از مخاطبان براي ارائهي ديدگاهها و نظراتشان در مورد «آموزگار بزرگ ادب و شكيبايي» حجتالاسلاموالمسلمين سيدمحمد خاتمي، بخش سوم اين ديدگاهها تقديم ميشود. يادآوري اين نكته ضروري است كه با توجه به تكراري بودن مضامين تعدادي از پيامها، نمونههايي از اين ديدگاهها در اختيار خوانندگان محترم قرار ميگيرد.
*** اي خاتمي
درود بر تو/ درود بر بلنداي فكرت / درود بر صدق رفتارت / درود بر عمق كلامت / درود بر شكيباييت / درود بر چهره خندانت / تو معلم بزرگ من بودي در سنين جواني در آن هنگام كه شاكله شخصيتي انسانها تثبيت ميشود / تو بهترينها را به من آموختي / هيچگاه تو را فراموش نخواهم كرد / ما را تنها مگذار كه هنوز بسيار مانده كه از تو بياموزيم.
دوستدار تو پويا
*** هميشه در فكر و ذهن ايرانيان زنده خواهد ماند و من هميشه در دفاع از آرمان و اهداف و شخصيت او در صحنهي اجتماعي و سياسي به عنوان يك خبرنگار و دانشجو حضور فعال خواهم داشت و كساني كه با او بد كردند را تاريخ از ياد نخواهد برد.
سارا روشني
*** سلام رييس من و ببخش من پشت سرت خيلي حرف زدم جو گرفته بودم ولي روزي كه به قم آمدي تازه فهميدم ولي باز هم ميگويم حق با من بود و هست ما را حلال كن.
سالار
*** با سلام
هميشه با صحبت زياد و حرافي مخالف بودم. ما به عملگرا نياز داشتيم نه يك تئوريساز... اما باز جايش خالي خواهد بود.
سهيل
*** نديدن آقاي خاتمي خيلي سخت است. اين كاش به گونهاي ارتباط ايشان با جامعه حفظ شود. مثلا با برقراري يك روزنامه، تا بشود از نظرات ايشان همچنان بهرهمند بود.
طالبزاده
*** واقعا كه صدا و سيما بيعدالتي ميكند، ولي مردم زرنگتر از اينها و قدردان زحمات جناب آقاي خاتمي هستند.
امين
*** خاتمي شمعي بود كه در طوفان ناملايمات قدرت سوخت و از اين سوختن صبر و شكيبايي را به ملتي هديه كرد كه هرگز ارزش و شهامت بيمثالش را به مثل نخواهند ديد. او رادمردي بود كه در جوشش قدرت دگم تنگنظر سياستمداران پرموج، موج بلند متانت را جايگزين هياهو و هوس كرد... راهش راه انقلاب و تفكرش تفكر امام بود.
اكبري
*** بيشك پرزيدنت خاتمي كارهاي بسياري در زمينههاي مختلف سياسي و اجتماعي و فرهنگي انجام داد كه قابل تقدير است. لكن در زمينههايي كه بيشترين انتظارات از وي ميرفت و بيشترين درخواستها براي انجام اصلاحات بود كمترين اقدامات را انجام داد. فراموش نكنيم كه خاتمي قبل از 18 تير قابل مقايسه با خاتمي بعد از آن نبود. پرزيدنت خاتمي خيلي زود از ادامهي اصلاحات بازماند و صحنه را براي يكه تازي رقيب قدرتمندش خالي گذاشت و فراموش كرد كه دانشجويان و روزنامهنگاران و اقشار مختلف مردم براي چه اين همه هزينه براي او پرداختند. آنچه خاتمي بعد از تير 78 كرد عملا در جهت منافع جناح رقيب بود.
شهداد عليخاني
*** خاتمي نيز به دنبال منافع خود بوده او با وعدههاي تو خالي مردم را به پاي صندوقهاي راي كشاند و ماموريتش را به خوبي انجام داد. چراكه در دوران او بسياري از روزنامهنگاران زنداني و روزنامهها بسته و خبرنگاران بيكار اما خداوند به زودي حقيقت را روشن نموده و چهرهي تمامي افراد را رو ميكند.
بهرام
*** دوست عزيزم جناب آقاي دكتر خاتمي
پيشاپيش ورود شما را به جامعهي مدني و آغوش مردم تبريك ميگويم. اين جشن را نيز به مردم ايران شادباش ميگويم.
مسعود
*** به نام خدا
بياد يار و ديار آنچنان بگريم زار
كه از جهان ره رسم سفر براندازم
من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب
مهيمنا به رفيقان خود رسان بارم
چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پياله بپوشان كه خرقهپوش آمد
حميدرضا بيات
*** لااقل پس از 8 سال لجاجت و كارشكني بياييد صفات پسنديده و خدمات بيبديل خاتمي را با عينك واقعي رسول خاتم و علي عليا و بدون تحجر و تعصب و منافع حزبي و باندي ببينيم. آيا با اين عينك اين رفتار و عملكرد به صد كردار آرماني نكرده نميارزد؟
يك ايراني مسلمان
*** به نام خدا
سلام و عرض ادب و احترام به او، به خاتمي، به اسوهي صبر، به سمبل اصلاح و اصلاحگري به او كه دلمان با ديدنش حاضر به دل كندن از ديدنش نميشود. او كه 8 سال از عمرش را در راه آرمانهاي حقيقي امام راه هديه داد و عشق به مردم و حضورشان را معنا كرد. براستي كدام جمله است كه بتواند گوشهاي از خون دلها و گوشهاي از لبخندهاي شيرينش را معنا كند. اين روزها روزهاي آخري است كه او در قامت رييس جمهور است و دلمان برايش ذرهاي خواهد شد و نميدانم بايد چه گفت ولي از اعماق وجودمان گويي ميتوان گفت: سرسبزترين بهار تقديم تو باد/ آواز خوش هزار تقديم تو باد / گويند كه لحظهايست رويين عشق / آن لحظه هزار بار تقديم تو باد. و از خواجه شيراز كه؛ بي تو اي سرو روان با گل و گلشن چه كنم / زلف سنبل چه كشم عارض سوسن چه كنم / آه كز طعنهي بد خواه نديدم رويت / نيست چون آينهام روي ز آهن چه كنم.
md_m
*** سيد خندان ايران:
سلام
سالها از آغاز، نوآوري، تلاش، گذشت و تحمل، سخن گفتي، و اكنون، نماد كرامت و بزرگواري ملت ايران هستي.
و اكنون، سمبل وحدت ملي ايران گشتي. دوران شما، استاندارد رياست جمهوري در ايران را ارتقا داد. مديريت و واكنش شما در بحرانها ستودني است. به مردم اعتقاد داري و هرگاه عقبنشيني كردي به مجيزگوي قدرت و رياكار متملق بدل نگشتي. شعارهاي شما بر آمده از اعتقادتان است و كدورت را از ميان ميبرد. و سرانجام دين خاتمي، منهاي خشونت و دين انسانيت و محبت است، چه در ايران و براي ايراني و در خارج براي غير ايراني. دوستت دارم. با تقديم يك دنيا عشق و ارادت
بارانالسادات محسني - خراسان
*** به نام حق
هر چند كه زخم خورده رنجم؛ به جاي شكر/ در پيش عشق طرح شكايت نيفكنم (حسين منزوي)
دوست و آموزگار عزيزم؛ آقاي سيدمحمد خاتمي
سلام؛ از اينكه شما را دوست عزيز خود ميخوانم سخت نگرانم كه از اين پس چه كسي ديگر شايستهي چنين عنواني خواهد بود؟! شما را پدر خويش نخواندم؛ گرچه از نظر سني جاي فرزند شما هستم. اما پيش از هر چيز شما براي من و بسياري از فرزندان اين سرزمين، يك آموزگار بوديد. از آن معلمهايي كه شاگرد احساس ميكند چه قدر به او نزديك است! خاتمي عزيز! 8 سال پيش در اوج تهمتهاي ناروا در حاليكه 13 سال بيشتر نداشتم؛ تمام احساسم اين بود كه شما رييسجمهور ميشويد. و شديد! هنوز امضايتان را پاك لوح تقديري كه در زمان حضور در ستاد تبليغات جنگ به پدرم دادهايد؛ در خانه داريم. همان امضا مرا به سوي كسي رهنمون ميكرد كه برايمان در آن سن و سال از آزادي و آبادي ايران ميگفت، يادم نميرود دوم خرداد 76 مرحوم مادر بزرگم را بردم كه راي بدهد. گفت ميخواهد به شما راي بدهد. من برايش نام شما را نوشتم؛ توجيهش اين بود كه لااقل به يك سيد روحاني راي داده است و توجيهات قوي ديگري هم داشت. ولي هرگز خود توفيق نيافتم كه به شما راي دهم! اگر به شما راي داده بودم؛ آن بيتي كه از مرحوم منزوي آوردم بيشتر ميتوانست معنا پيدا كند. اما 4 سال پيش هم دلم با شما بود ولي نميتوانستيم به شما راي بدهيم چون ميدانستم كه ديگر با آن سرعت ابتدايي، حرفهايتان پيش نخواهد رفت، نااميد شديم اما دلمان با شما بود. بارها دعا ميكرديم كه به عهدي كه بستهايد پايبند باشيد و هرگاه كه نميشود؛ ديگر نمانيد، اما مانديد با توجيه خودتان. سيد بزرگوار! ميدانيم كه امروز نام ايراني بيش از هر زمان ديگر موجب افتخار است؛ البته به همان ميزان كه برايش خطرتراشي هم ميكنند! آقاي خاتمي عزيز! شما هشت سال است كه ديگر متعلق به خودتان نيستيد. هنوز هم مردم با احترام از شما ياد ميكنند، هنوز پس از هشت سال فعاليت توپخانه رسانههاي باصطلاح ملي و فراگير، شما محبوبترين سياستمدار تاريخ ايران هستيد. كسي كه نه به زور تبليغات رسانهاي و نه به هيچ نام و عنوان ديگري، بلكه به عنوان سيد محمد خاتمي وارد صفحههاي زيباي تاريخ شديد. اثبات اين ادعا را به تاريخ واميگذارم. دوست عزيزم! گلايه بسيار است اما امروز جايش نيست. وقتي خبر ايسنا را ديدم كه خواسته بود؛ هر كس بيايد و با كلامش شما را بدرقه كند و وقتي تلاش ميكردم مطلب خوبي براي وبلاگم در خداحافظي با شما بنويسم به اين قلم آشفتهاي كه ميبينيد رسيدم! ميدانيد؟ خيلي سخت است، بايد يكجورهايي هم درس پس بدهيم. از شما ياد گرفتيم كه قدرت امري مقدس و غير قابل نقد نيست. قدرت زميني است و نبايد تقديسش كرد. اما ديگر تاب و توان ندارم. ديگر نميتوانم شعري را كه چند ماه پيش و در روزهايي كه در مقر يونسكو بوديد سرودهام را به شما تقديم نكنم. ديگر سكوت جايز نيست. بايد اين شعر را به شخص شما تقديم كنم. شعري كه از اين «زمانه سهل و ممتنع» ميپرسد و پاسخ را از شما ميجويد.
اينك زمانهاي كه جنگ را فريب ميدهد / با واژهاي كه تازهست و بويي قريب ميدهد / تا واژههاي پير من به تنگنا رسيده است / من را براي شعرهاي خود فريب ميدهد / گويي زمانهاي براي جمع مكر و همدلي است / سهل است و ممتنع كه درد را نهيب ميدهد / تب خال واژگان سبز و سرخ با سفيد را / بر اين لبان تشنه كام من لهيب ميدهد / از جام عشق من لبي كه تر نكرده است هنوز / اينك براي من نشانه از طبيب ميدهد / مستي، جزاي عطر كوچه باغهاي سيب نيست / مگر براي او كه فهم كرد بوي سيب ميدهد / تا تنگناي حادثه من در پي چه گشتهام؟/
اين عشق آشنا چه ندايي غريب ميدهد / بيهوده در كدام راه ميرود قدمهايت؟ /اين بار پاسخي به كدامين رقيب ميدهد؟ / اين بار عقل و عشق هم به يك جواب ميرسند / اينك زمانهاي كه جنگ را قريب ميدهد.
آري؛ معلم! آمدهام و آمادهام براي پاسخ به اين رقيب: زمانهاي كه جنگ را هم فريب ميدهد؛ هم از مكر برميآيد و هم از همدلي ميگويد! من امتحان شما را قبول شدم! اينك شماييد و آزموني كه در پيش داريد، هر چه سريعتر بايد تصميم بگيريد. بايد همه «ما» را زير يك سقف جمع كنيد. ديگر فرصتي باقي نيست. فرداي ايران است و بيم و اميد ما براي ايران پس از شما. آقاي خاتمي! دستاوردها هم كم نبود و همه كم بود! هنوز بخشي از جامعه ما نتوانسته است، طعم آن رفاهي را كه ميخواستيد بچشد. البته يادمان نرفته آن همه كجانديشي در لايحهي وزارت رفاه را. يادمان نرفته آن وضع دهشتناك سيل و زلزله و خشكسالي و افت قيمت نفت و ...همه و همه كه بر سر دولت نه چندان «بيدار» شما نازل شد. هيچكدام را فراموش نكردهايم. آقاي خاتمي! جوانان زيادي هستند كه هنوز اميدشان به شماست. نه به عنوان يك قهرمان! اما به عنوان يك يار و همراه و راهنما بايد با ما باشيد. هر گونه كه بخواهيد ما هستيم. روزنامه، سازمان غير دولتي، حزب يا هر چيز ديگري كه بخواهيد. ما هستيم. براي كمك به پاسداشت آزادي، عدالت و انديشه. روي ما حساب كنيد. ببخشيد كه اين قدر عجولانه و بد نوشتم.
امير مقامي - دانشجوي حقوق دانشگاه اصفهان
خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، مقارن با پايان دوران پر افتخار رياست جمهوري آموزگار بزرگ ادب و شكيبايي حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي اقدام به راهاندازي صفحهي ويژهي بدرقهي خاتمي نموده است. اين صفحه تحت عنوان " بدرقه خاتمي" در ذيل عناوين كل اخبار ايسنا قبل از سرويس اقتصادي قرار دارد.
http://www.isna.ir/Main/ServiceView.aspx?SrvID=Khatami
همچنين مخاطبان محترم ميتوانند ديدگاههاي خود دربارهي شخصيت، گفتمان و دوران رييسجمهور محبوب را در قالب تحليل، مطلب، خبر و ابراز عواطف در اختيار اين خبرگزاري قرار دهند تا به نحو مناسب منعكس شود.
نشاني تماس الكترونيك براي اين منظور: mardom@isna.ir
تلفن: 6957199
نمابر: 6483629
انتهاي پيام
نظرات