به گزارش ایسنا، «امیر آویوی» مسئول امنیتی سابق رژیم صهیونیستی در مقالهای برای روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت: محافل اسرائیلی از یک طرح آمریکایی درباره متصل کردن خط لولههای ایلات-عسقلان به خط لولههای عربستان در دریای سرخ به بهانه اینکه این گام برای امنیت و اقتصاد اسرائیل سرنوشتساز است، صحبت میکنند.
وی گفت: سفر اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به آمریکا لحظه سرنوشتسازی برای پیشبرد این پروژه استراتژیک است که احتمالا استقلال اسرائیل در زمینه انرژی را تضمین میکند.
این مسئول سابق صهیونیست مدعی شد که سفر نتانیاهو به آمریکا فرصت استراتژیکی برای توسعه رژیم صهیونیستی به عنوان مرکز انرژی است و میتواند آن را به یک «قدرت اقتصادی و انرژی» در منطقه تبدیل کند. به گفته او، در سایه «چالشهای امنیتی» با ایران، متصل کردن خط لولههای ایلات-عسقلان به خط لولههای عربستان در دریای سرخ یک «منفعت اقتصادی عمیق» است.
وی در ادامه بلندپروازیهایش افزود: این ارتباط احتمالا به تغییر قواعد بازی و تبدیل اسرائیل به عنوان بازگیر اصلی در بازار انرژی جهانی منجر خواهد شد چراکه از دهههای ۶۰ قرن بیستم یکی از مهمترین برگ برندهها در نقشه انرژی جهانی را به دلیل توانایی انتقال سریع نفت بین دریاهای سرخ و مدیترانه دارد.
این مقام سابق امنیتی خاطرنشان کرد خط لوله عربستان که آن را به طول ۱۲۰۰ کیلومتر به بندر ایلات متصل می کند، امکان برقراری ارتباط استراتژیک با زیرساختهای انرژی اراضی اشغالی را فراهم میکند و این خط لوله «پترولاین» شرق به غرب یکی از خطوط لوله مهم شرکت «آرامکو» است.
وی تاکید کرد: این خط میدان نفتی بقیق در منطقه شرقی عربستان را به بندر ینبع در دریای سرخ متصل میکند که در زمان جنگ ایران و عراق برای کاهش وابستگی به تنگه هرمز که تحت کنترل ایران است ساخته شد و امکان انتقال ایمن نفت از طریق تنگه باب المندب را فراهم میکند و در عین حال وابستگی به خطوط لوله کمتوانتر مصر را کاهش میدهد.
وی افزود کانال سوئز دارای زیرساخت گسترده از دو محور است و به صهیونیستها اجازه ذخیره امنیتی استراتژیک برای موارد اضطراری را میدهد. مصر درحال حاضر جایگاه خوبی با انتقال انرژی از خلیج فارس به اروپا از طریق این کانال دارد.
مسئول امنیتی سابق رژیم صهیونیستی افزود: در سالهای اخیر، جهان آسیبپذیری این ترانزیت را به دنبال حملات حوثیها و ایستهای بازرسی امنیتی، ازدحام ترافیک دریایی و حتی انسداد ناگهانی مانند آنچه برای کشتی «اور گیون» (Ever Given) در سال ۲۰۲۱ رخ داد و خسارت اقتصادی به ارزش میلیاردها دلار، شاهد بوده است.
امیر آویوی مدعی شد: اسرائیل خود را در این تصویر پیدا کرده است، زیرا حملونقل زمینی از طریق آن به صرفهجویی در زمان انتظار در دریا کمک میکند، خطرات امنیتی را کاهش میدهد و به تولیدکنندگان نفت اجازه میدهد تا انعطافپذیری لجستیکی خود را حفظ کنند، با برنامههای آتی برای اتصال آن به شبکههای ارتباطی که شرق به غرب را متصل میکند و امکان تبدیل آن به یک مرکز مهم تجاری و کارآمدتر را فراهم میکند.
وی افزود: مقامات اسرائیل توانایی استفاده از خود به عنوان پیشرو در بخش انرژی را به دلیل اولویتهای نسنجیده و کوتاهی و شکست سازمانی ندارند. آنها به جای درک امکانات اقتصادی و سیاسی که شرکت خط لولههای شراکت بین اروپای شرقی از آن برخوردار است در بحثهای سیاسی و نگرانیهای زیست محیطی غرق هستند.
این مسئول صهیونیست گفت: حوادث لبنان و غزه ثابت کرد اسرائیل در برابر تنشهای خطرناک در عرصه انرژی مصون نیست و سیاست تکیه خطرناک بر بازارهای خارجی در سایه مدیریت شکستخورده اقتصاد و انرژی آن را در خطر مستقیم قرار میدهد. نه فقط در عرصه اقتصادی بلکه در عرصه امنیتی. ناظر دولتی در گزارش خود از ضعف آمادگی برای بحران انرژی سخن گفته و وزارت حمایت از محیط زیست محدودیتهایی را برای تخلیه نفت خام در ایلات ایجاد کرده است که منجر به وخامت وضعیت آن در زمان وقوع جنگ شد.
وی گفت: وزارت انرژی بودجه مطلوب را برای حفظ جایگزینهای امنیتی اختصاص نداده است و باعث شده تا دولت طرح اضطراری مناسبی نداشته باشند و همین مسئله احتمالا منجر به توقف پروژههای حیاتی و محروم شدن از قدرت پیوستن به اقتصاد انرژی جهانی میشود. این مسیر برای انرژی صرفا یک گذرگاه نیست بلکه باعث میشود اسرائیل منبع اصلی انرژی در منطقه باشد و اهمیت بزرگی برای انتقال انرژی به اروپا داشته باشد همچنین مرکز استراتژیکی برای تجارت جهانی خواهد بود.
این نویسنده وزارتخانههای مربوطه در اراضی اشغالی را به تمایلشان به عقبنشینی متهم کرد و گفت که این مسئله راه را برای جانشینی دیگران هموار میکند، زیرا غرب آسیا و به همراه آن گروههای اقتصادی که قوانین بازی جدید را دیکته میکنند، در حال تغییر است.
وی در پایان گفت: این همان چیزی است که مستلزم بهره گیری از روابط با عربستان و سایر شرکای خلیج فارس، رقابت با مصر برای نفوذ در کانال سوئز، تقویت ذخایر اضطراری و تقویت اقتصاد و امنیت اسرائیل است.
این در حالیست که عربستان همواره تأکید میکند بدون تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ به پایتختی قدس شرقی، عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو ممکن نیست.
انتهای پیام
نظرات