به گزارش ایسنا، شهروند نوشت: در دنیای امروز که زندگی به سرعت و با شتاب و هیاهوی زیاد در جریان است و همه در تلاشند تا از مسیر پر پیچ و خم روزمرگیها عبور کنند، گاهی با افرادی روبهرو میشویم که داستانهایشان از یک جهان متفاوت حکایت میکند. زندگی معصومه سلطان بلاغی، پرستار سابق و راننده اتوبوس برونشهری با ۲۷ سال سابقه بدونتخلف، یکی از همین داستانهاست. در دورانی که دنیای پرستاری و خدمات درمانی از او انتظار ایثارگری بیپایان داشت، به دلیل مشکلات اقتصادی و تلاش برای ساختن آیندهای بهتر برای فرزندانش، راهی جادهها شد. اما جادههای زندگی برای «معصومه سلطان بلاغی» تنها مسیر رسیدن به مقصد نبودند، بلکه جایی برای پرورش مسئولیتپذیری، ایمان به خود و ارزشهای انسانی شدند. او روزها و شبها در جادههای طولانی، پشت فرمان اتوبوس قدیمی، نه تنها به عنوان یک انسان متعهد ظاهر شد، بلکه عنوان قانونمندترین راننده را در تاریخ حملونقل به نام خود ثبت کرد.
معصومه سلطان بلاغی، رانندهای که بیتخلفترین روزهایش را در جادهها گذراند و با دستان خود، آیندهای روشن برای خانوادهاش ساخت، اکنون به عنوان یک الگو در جامعه شناخته میشود. ۲۸ بهمن ماه معصومه سلطان بلاغی، راننده اتوبوس برونشهری با سابقه بینظیر ۲۷ سال رانندگی بدون تخلف، توسط اداره حمل و نقل راهداری البرز مورد تقدیر قرار گرفت. این تقدیر به دلیل رعایت اصول حرفهای و اخلاقی در طول سالها فعالیت در جادهها انجام شد.
«شهروند » در گفت و گو با این مادر ۷۷ ساله جزئیات زندگی این زن سختکوش را روایت میکند؛ مسیری که طی کرده، چالشهایی که با آنها روبهرو شده و موفقیتهایی که با عشق و فداکاری به دست آورده است.
آغاز زندگی حرفهای
سلطان بلاغی متولد ۱۳۲۵ است و فارغالتحصیل رشته پرستاری. وقتی ازدواج کرد در بیمارستان سینا مشغول به کار شد و همیشه آرزو داشت که به بهترین نحو ممکن به مردم خدمت کند. اما در مسیر زندگی، گاهی شرایط و فشارهای زندگی تغییراتی در مسیر افراد ایجاد میکند.
چطور شد که از پرستاری به رانندگی با اتوبوس روی آوردید؟
این تصمیمی نبود که به راحتی بتوانم بگیرم وقطعاً یک تغییر بزرگ بود. ۴ بچه داشتم وقتی همسرم را از دست دادم و حقوق پرستاری اصلاً جوابگوی زندگی ما نبود. باید راهی پیدا میکردم که بتوانم زندگی بچهها را تأمین کنم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم راننده اتوبوس برون شهری شوم. البته در زمان حیات همسرم گواهینامه پایه یک و دو را گرفته بودم. همسرم راننده اتوبوس سرویس مدرسه بود و از وقتی مشکل قلبی پیدا کرد گاهی اوقات من به عنوان راننده سرویس اتوبوس مدرسه میرفتم تا اینکه همسرم به دلیل بیماری درگذشت.
چه تصمیم سخت و مهمی! چطور وارد این حرفه شدید؟
با پول بازخرید پرستاری، یک اتوبوس بنز قدیمی خریدم و شروع به کار در مسیرهای بینشهری کردم. اولین مسیری که رفتم، مسیر تهران-بندرعباس بود. در آن زمان اصلاً رانندگی زنها با ماشین سنگین رایج نبود، اما من عزمم رو جزم کرده بودم.
طی کردن چنین مسیری به انگیزههای قوی نیاز دارد، انگیزه شما در این فراز و نشیبها چه بود؟
با وجود مشکلات، هیچ وقت دست از تلاش برنداشتم. مهمترین هدف برای من این بود که خانوادهام را تأمین کنم و هیچ وقت با مشکلی روبهرو نشوم. حدود ۲۷ سال در تمام جادههای ایران رانندگی کردم و همیشه سعی میکردم که بهترین راننده باشم. مسافرها هم همینطور از من رضایت داشتند. هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که کوچکترین تخلفی داشته باشم.
در این مدت ماشین با مشکل فنی روبه رو نشد یا در زمان ترکیدگی لاستیک، چگونه چرخها را تعویض میکردید؟
من چندین دوره کلاسهای فنی و مکانیکی را گذرانده بودم به همین خاطر وقتی مشکل فنی برای اتوبوس پیش میآمد، خودم تعمیر میکردم. زمانهایی هم که لاستیک می ترکید، کمک راننده یا شاگرد اتوبوس آن را تعویض می کرد تا به تعمیرگاه برسیم و لاستیک را درست کنیم.
حالا که به گذشته نگاه میکنید، چالشهای این سالها را چگونه می بینید و چطور از پس آنها برآمدید؟
به طور کل تغییر شغلم چالش بزرگی برای خانواده و فرزندانم بود. به خاطر سختیهای زیادی که داشت، دوست نداشتند من وارد این شغل شوم. مجبور بودم بچهها را تنها بگذارم و به سفر بروم اما همیشه به آیندهشان فکر می کردم. میخواستم درس بخوانند و دانشگاه بروند اما این رویا با شغل پرستاری محقق نمیشد. به سختی توانستم در آن زمان مسئولان را راضی کنم تا بتوانم در جادهها با اتوبوس رانندگی کنم. حتی در ابتدا نگاه مسافران هم نسبت به رانندگی من منفی بود. حالا حدود ۵ سالی است که از رانندگی فاصله گرفتم اما در تمام این سالها به عنوان یک راننده زن مورد تقدیر قرار گرفتهام.
بچههایتان در حال حاضر چه شغلی دارند؟
بچهها هر کدام در زمینههای مختلف موفق شدند. دختر بزرگم مترجم زبان انگلیسی است، دختر دومم وکیل شده، پسر بزرگم در رشته داروهای گیاهی تحصیل کرده، پسرکوچکم هم مهندس مواد غذایی است. همه بچههایم ازدواج کردهاند و حالا صاحب ۵ نوه هستم که همه آنها دختر هستند.
فکر میکنید رانندگی برای شما بهتر از پرستاری بود؟
رانندگی به من این امکان را داد که بتوانم بچههایم را بزرگ کنم و زندگی راحتتری داشته باشیم. مطمئناً پرستاری هم کار ارزشمندی بود، اما شرایط تغییر کرد و من هم مجبور شدم راه جدیدی پیدا کنم.
فکر میکنید به چه دلیل در تمام این سالها تخلف حادثه ساز رانندگی انجام ندادید و جریمه نشدید؟
تحصیلات یکی از دلایلی است که میتواند فرهنگ رانندگی را افزایش دهد. تحصیلات در رشته ارشد پرستاری و علاقه من به کتابخوانی سبب میشد تا تخلفی در رانندگی نداشته باشم.
حتما میدانید که پویش «نه به تصادف» در هیئت دولت بررسی شده است. رئیسجمهور هم اخیرا بر ایجاد سیستم تشویق برای رانندگان قانونمند تأکید کرده و خواستار تشدید جریمهها برای تخلفات پرخطر شده است. نظر شما درباره چنین پویشهایی چیست؟
به شدت از پویشهای بدون تخلف حمایت میکنم و معتقدم که چنین پویشهایی میتواند در کاهش حوادث رانندگی و افزایش ایمنی جادهها مؤثر واقع شود. رانندگان باید به عنوان مسئولانی در جادهها، همیشه با دقت و مسئولیت کامل رفتار کنند. تخلفهای کوچک میتوانند عواقب سنگینی به همراه داشته باشند و یک حادثه رانندگی، نه تنها برای راننده بلکه برای مسافران و خانوادههای آنها نیز میتواند جبرانناپذیر باشد. رانندگان خودروهای اتوماتیک هم باید در این زمینه آموزشهای بیشتری ببینند تا از بروز حوادث جلوگیری شود زیرا برخی رانندگان هنوز مشکلاتی در کنترل این نوع خودروها دارند. در نهایت، همه رانندگان باید همواره از مشکلات فنی خودروی خود مطلع باشند و در صورت بروز هرگونه ایراد، به سرعت نسبت به تعمیر آن اقدام کنند.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات