یک روانشناس در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: پرخاشگری تحت تأثیر مجموعهای از عوامل زیستشناختی، روانشناختی، محیطی و موقعیتی قرار دارد. از نظر زیستشناختی، اختلالات هورمونی مانند افزایش تستوسترون و ناهنجاریهای مغزی، بهویژه آسیب به قشر پیشپیشانی، میتوانند تأثیرگذار باشند. همچنین، عوامل ژنتیکی و سابقه خانوادگی نیز نقش مهمی ایفا میکنند.
ابوالفضل محمدیان با بیان اینکه از نظر روانشناختی، اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی، استرس، اضطراب، افسردگی و احساس ناامنی یا تحقیر میتوانند زمینهساز رفتارهای پرخاشگرانه شود، گفت: در بُعد اجتماعی، تجربه خشونت در خانواده به عوامل محرکی مانند فقر، بیکاری، تأثیر رسانهها و بازیهای خشن بستگی دارد.
وی افزود: مصرف الکل و مواد مخدر، گرمای هوا و شلوغی محیط احتمال بروز پرخاشگری را افزایش میدهد.
وی با بیان اینکه پرخاشگری را میتوان به چند نوع تقسیم کرد، افزود: پرخاشگری فیزیکی رفتارهایی مانند کتککاری و آسیبرساندن مستقیم به دیگران را شامل میشود.
محمدیان، پرخاشگری کلامی را فریاد زدن، توهین و تهدید عنوان کرد و ادامه داد: پرخاشگری رابطهای آسیب به روابط فردی، مانند شایعهپراکنی و تخریب وجهه اجتماعی است.
این روانشناس افزود: پرخاشگری واکنشی مانند واکنش به تهدید یا تحریک و عصبانیت ناگهانی است.
وی پرخاشگری فعال را برنامهریزیشده برای رسیدن به هدف خاص، مانند زورگیری عنوان کرد و گفت: پرخاشگری غیرمستقیم نیز شامل رفتارهایی مانند قهر یا واکنشهای منفعل-پرخاشگرانه است.
وی بیان کرد: یکی از روشهای مؤثر برای کنترل پرخاشگری، رواندرمانی است که به افراد کمک میکند الگوهای رفتاری خود را بررسی کرده و شیوههای سالمتری برای ابراز هیجاناتشان بیاموزند. همچنین، آموزش مهارتهای مدیریت خشم، مانند تمرین تنفس عمیق و شمارش معکوس، میتواند به کاهش شدت واکنشهای پرخاشگرانه کمک کند.
پرخاشگری ریشه در افسردگی دارد
وی با بیان اینکه در مواردی که پرخاشگری ناشی از اختلالات زمینهای مانند افسردگی باشد، دارو درمانی تحت نظر روانپزشک توصیه میشود، اظهار کرد: تغییر سبک زندگی، مانند ورزش منظم، مدیتیشن، و پرهیز از الکل و مواد محرک نیز نقش مهمی در کاهش پرخاشگری دارد. در نهایت، حمایت اجتماعی، از جمله بهبود ارتباطات خانوادگی و شرکت در گروههای حمایتی، میتواند در کنترل این رفتار مؤثر باشد.
وی ادامه داد: پرخاشگری در کودکان بیشتر به شکل فیزیکی یا کلامی بروز میکند، مانند گاز گرفتن یا جیغ زدن. این رفتارها ممکن است ناشی از الگوبرداری از والدین، اختلالات رفتاری (مانند ADHD) یا کمبود توجه باشد.
محمدیان افزود: افسردگی و مشکلات خلقی در کودکان میتواند خود را بهصورت رفتارهای پرخاشگرانه نشان دهد.کودکی که قادر به بیان احساسات خود نیست، ممکن است از طریق پرخاشگری ناراحتی درونیاش را بروز دهد. برای کنترل این رفتارها، آموزش مهارتهای اجتماعی، تنظیم هیجان و در برخی موارد، بررسی و درمان مشکلات خلقی ضروری است.
وی با بیان اینکه در بزرگسالان، پرخاشگری معمولاً پیچیدهتر است و میتواند به شکل رفتارهای رابطهای یا منفعلانه بروز کند، اظهار کرد: استرس شغلی، مشکلات خانوادگی و اختلالات روانی از عوامل مهم در این زمینه هستند. درمان این نوع پرخاشگری معمولاً نیاز به ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی دارد.
وی تکنیکهای فوری برای مدیریت خشم را شامل مکث کردن و نفس عمیق کشیدن (۴ ثانیه دم، ۶ ثانیه بازدم)، ترک محیط برای کاهش تحریک و استفاده از شمارش معکوس (از ۱۰ به ۱) برای کنترل واکنشهای هیجانی عنوان کرد.
این روانشناس افزود: برای پیشگیری بلندمدت، تمرین ذهنآگاهی و شناخت محرکهای خشم توصیه میشود. در مواردی که خشم کنترلنشده بر زندگی فرد تأثیر منفی میگذارد، مشورت با روانشناس ضروری است.
نبود مرز مشخص در خانوادهها یکی از دلایل بروز خشونت است
یک روانشناس دیگر نیز در این رابطه به ایسنا گفت: نبود مرز مشخص در خانوادهها یکی دیگر از دلایل بروز خشونت است که باعث میشود هرج و مرج ایجاد شده و همه در کارهای یکدیگر دخالت کنند.
حسین رستمی اظهار کرد: خشم یک هیجان است، هیجانهایی از جمله شادی، غم، تعجب، ترس در انسان وجود دارد که مهم ترین آنها خشم است.
وی با بیان اینکه زمانی که از خشم صحبت میشود درگیری خیابانی، پرخاشگری و اتفاقات ناخوشایند به ذهن میرسد در حالی که خشم برای حفظ بقای فرد طراحی شده است، افزود: وقتی فردی از موضوعی ناراحت میشود خشمگین شده اما آن را بروز نمیدهد ولی اگر این خشم را با رفتار یا زبانی بروز دهد به پرخاشگری تبدیل شده و در این موقع خطرناک بوده و بازتاب دارد.
وی ادامه داد: زمانی که در بین زوجین یکی از آنها خودشیفته بوده و انتظار دارد حرف حرف او باشد و همه برای منافع او تلاش کنند؛ این امر باعث میشود طرف مقابل آستانهی تحمل خود را از دست داده و به بیماریهای مختلف دچار شود.
خشونت و مهارت ارتباطی ضعیف
رستمی با بیان اینکه افرادی که خشونت را دنبال میکند مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند، گفت: زمانی که زن و شوهر منظور از رفتارهای خود را بیان نمیکنند باعث میشود رفتارهای درست آنها، توسط طرف مقابل غلط توصیف شود.
این روانشناس با بیان اینکه برای جلوگیری از خشم، باید مهارت حل مسئله داشته باشیم و بدانیم که زندگی آمیخته با مشکلات است، اظهار کرد: زمانی که بچهی تک فرزند و فرزند آخر خانواده با گریه به خواستههای خود رسیده این رفتار در آنها تقویت شده و گمان میکنند هرکاری با گریه حل شدنی است و این رفتار بعد از مدتها جزئی از سبک زندگی فرد شده و در خانوادهی خود نیز این سبک را ادامه میدهد.
رستمی خاطر نشان کرد: والدین اگر پرخاشگر باشند فرزندان نیز با رشد در این خانواده، این سبک از ارتباط را پیگیری میکنند، با این وضعیت به جامعه رفته و پرخاشگری را سبک ارتباطی خود قرار داده و منزوی خواهند شد.
وی ادامه داد: برخی از افراد دیدگاه منفی به همه مسائل دارند و هرکاری را به خود نسبت میدهند و در نهایت همیشه پرخاشگر هستند.
وی با بیان اینکه اولین درمان خشونت خودآگاهی است، گفت: سبک زندگی صحیح یکی دیگر از عوامل جلوگیری از خشونت است به عنوان مثال فردی که شب دیر خوابیده و صبح زود به سرکار میرود در محل کار خود پرخاشگر خواهد شد.
وی خاطر نشان کرد: موقعی که اتفاقی میافتد باید سعی کنیم آن را تغییر دهیم و بدانیم که زندگی همیشه منصفانه نیست.
انتهای پیام
نظرات