به گزارش ایسنا، به نوشته این روزنامه، این فقط آمریکاییها نبودند که شوکه شدند و به تقلا افتادند، این اعلامیه به همان اندازه برای مقامهای اسرائیلی مهمان ترامپ غافلگیرکننده بود.
به گفته دو نفری که در جریان تعاملات قرار دارند، ترامپ دقایقی قبل از آغاز کنفرانس خبری مشترک خود با نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با گفتن اینکه قصد دارد ایده مالکیت غزه را اعلام کند، او را غافلگیر کرد.
در داخل دولت ایالات متحده، هیچ ملاقاتی با وزارت خارجه یا پنتاگون صورت نگرفته بود، همانطور که معمولاً برای هر پیشنهاد سیاست خارجی جدی رخ می دهد، چه رسد به چیزی به این بزرگی. هیچ کارگروهی وجود نداشت. وزارت دفاع هیچ تخمینی از تعداد نیروهای مورد نیاز، یا برآورد هزینه، یا حتی طرح کلی از نحوه عملکرد آن ارائه نکرده بود.
به نظر میرسد، چیزی فراتر از یک ایده در ذهن رئیسجمهور آمریکا وجود نداشته است. مفهوم کنترل غزه توسط ایالات متحده هرگز تا قبل از سهشنبه بخشی از بحث عمومی نبوده اما به طور خصوصی، ترامپ هفته ها در مورد مالکیت ایالات متحده بر این منطقه صحبت می کرد. و به گفته دو مقام دولت، پس از بازگشت نماینده خاورمیانهاش، استیو ویتکاف، از غزه و تشریح شرایط وحشتناک غزه، تفکر او جدی تر شد. اما هیچ کس - نه در کاخ سفید و نه اسرائیلی ها - انتظار نداشت که ترامپ این ایده را در روز سه شنبه مطرح کند. این ایده با مخالفت فوری جهان عرب، از جمله عربستان سعودی، متحد کلیدی ایالات متحده مواجه شد و کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، در اظهاراتی به خبرنگاران در روز چهارشنبه، سعی کرد برخی از اظهارات ترامپ را ملایم کند.
در حالی که ترامپ مطرح کرده بود که چرا فلسطینیان پس از نقل مکان به غزه میخواهند به غزه بازگردند و پیشنهاد کرده بود که این منطقه میتواند به محلی برای گردشگران تبدیل شود، لیویت معتقد بود که ترامپ صرفاً از اردن و مصر میخواهد که فلسطینیان را بصورت «موقت» بپذیرند. او ایده سرمایه گذاری مالی ایالات متحده را حداقلی توصیف کرد، علیرغم اینکه ترامپ یک "مالکیت بلندمدت" را مطرح کرد. او همچنین گفت که رئیس جمهور متعهد به استقرار نیرو در میدان نبوده است، اگرچه ترامپ گفته بود: «ما آنچه لازم باشد را انجام خواهیم داد. و اگر لازم باشد، این کار را انجام خواهیم داد.»
مشخص نیست که آیا ترامپ قبلاً این موضوع را با اسرائیلیها به تفصیل در میان گذاشته است یا خیر. سخنگوی سفارت رژیم صهیونیستی به پیامها پاسخی نداده . مقامات ارشد دولت به طور قابل توجهی در مورد پاسخ های اساسی کوتاهی کردند. بیشتر سؤالات بیجواب مانده است مانند اینکه: این ایده چگونه کار می کند؟ برای پاکسازی حماس و کوه آوار و خنثی کردن همه مهمات منفجر نشده به چند نیروی آمریکایی نیاز است؟ هزینه بازسازی یک سایت تخریب به اندازه لاس وگاس چقدر است؟ تصرف سرزمین فلسطین بر اساس قوانین بین المللی چگونه توجیه می شود؟ و چه اتفاقی برای دو میلیون پناهنده خواهد افتاد؟
دلیل طفره رفتن آنها به زودی مشخص شد: هیچ جزئیات واقعی وجود نداشت. روز چهارشنبه، مشاور امنیت ملی آقای، مایک والتز، در سی بی اس ظاهر شد تا ایده غزه را توضیح دهد. اما از سخنانش مشخص شد که فقط یک طرح بوده ، مثل ایدههای رئیس جمهور در سیاست مراقبت های بهداشتی در طول مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۴ که هرگز عملی نشد.
والتز گفت: "این واقعیت که هیچ کس راه حل واقع بینانهای ندارد و او ایدههای جدید و جسورانه جدیدی را روی میز قرار میدهد، فکر نمی کنم نباید مورد انتقاد قرار گیرد."
ترامپ هفتهها است که به طور علنی بر اردنیها و مصریها فشار میآورد تا مردم غزه را بپذیرند، اما تاکنون رهبران هر دو کشور مخالفت کردهاند. اخراج اجباری فلسطینیان غزه قوانین بین المللی را نقض می کند، اما ترامپ در کنفرانس خبری روز سه شنبه خود گفت که انتظار دارد آنها مشتاق باشند این سرزمین را ترک کنند زیرا این سرزمین غیرقابل سکونت است. او گفت که شاید در نهایت بتوانند برگردند. او همه اینها را در حالی که در کنار نتانیاهو بود، گفت. ترامپ گفت: «ایالات متحده نوار غزه را تصرف خواهد کرد ما مالک آن خواهیم بود و مسئول خنثی کردن همه بمبهای خطرناک منفجر نشده و سایر سلاحهای موجود در سایت هستیم. از شر ساختمان های ویران شده خلاص شوید. آن را صاف کنید.»
نتانیاهو ، از صحبتهای ترامپ خرسند به نظر می رسید. دیگر مقامات ایالات متحده کمتر از این پیشنهاد هیجان زده بودند. دو نفر از نزدیکان ترامپ اصرار داشتند که این تنها ایده او بوده است. یکی گفت هرگز نشنیده که او قبل از سهشنبه به دخالت نیروهای آمریکایی اشاره کند. چندین مقام ارشد که به شرط ناشناس ماندن صحبت کردند، به نیویورک تایمز گفتند که هنوز در تلاش برای کشف منشأ این ایده هستند و آن را حتی برای ترامپ نیز خارق العاده میدانند.
تطبیق این مفهوم با انتقادات ترامپ از روسای جمهور قبلی برای ملت سازی در خاورمیانه دشوار است. پیشنهاد او مبنی بر اینکه آمریکا مسئولیت یکی از بدترین مناطق فاجعهبار جهان را بر عهده بگیرد، همچنین زمانی مطرح شد که او در حال تعطیل کردن آژانس اصلی دولت فدرال مسئول کمکهای توسعه خارجی، U.S.A.I.D، بود.
اما انگیزههای ترامپ هرگز آنقدر که انزواطلبهای حزب او میخواهند ضد مداخلهجویانه نبوده است. زمانی که جنگ عراق شروع شد، او ابتدا آن را تشویق و سپس محکوم کرد. در سال ۲۰۱۱، زمانی که به فکر نامزدی برای ریاست جمهوری بود، گفت که ایالات متحده باید «نفت» را از عراق بگیرد، و ایده استخراج مواد معدنی حیاتی توسط ارتش آمریکا از مناطق جنگی خارج از کشور را ترویج کرد. او در دومین دوره ریاست جمهوری خود انگیزههای امپریالیستی خود را به نمایش گذاشته است. او گفته است که از ایالات متحده میخواهد گرینلند را بخرد و با وجود پایگاه آمریکایی در آنجا، از رد نیروی نظامی خودداری میکند. او گفته است که می خواهد کانال پاناما را پس بگیرد و کانادا باید پنجاه و یکمین ایالت آمریکا شود. او گفته است که فکر میکند ایالات متحده باید از منابع طبیعی اوکراین به عنوان بازپرداخت تمام کمکهای نظامی که آمریکا برای کمک به اوکراینیها برای دفاع از خود در برابر روسها ارسال کرده است، برخوردار باشد.
ترامپ سیاست خارجی را به عنوان یک معاملهگر معاملات املاک و مستغلات می بیند. او هرگز به حقوق بین الملل اهمیت نداده است، هرگز مانند سایر روسای جمهور ایالات متحده در مورد حقوق بشر سخنرانی نکرده است. در عوض، برای دههها، او جهان را به عنوان مجموعهای از کشورهایی مینگریست که آمریکا را از بین میبرند. او درگیر این پرسش است که چگونه میتوان بر سایر کشورها دست یافت، خواه متحد باشند یا دشمن. و او به دنبال راه هایی برای استفاده از قدرت آمریکا برای تسلط بر کشورهای دیگر و استخراج هر آنچه می تواند.
ترامپ به دیپلماسی برد-برد اعتقادی ندارد. همه معاملات، چه در تجارت و چه در امور خارجی، یک برنده و یک بازنده آشکار دارند.
نماینده او در خاورمیانه، ویتکاف، مانند ترامپ، یک ملاک و سرمایه گذار است که در منطقه تجارت کرده است. و جارد کوشنر، دامادش یکی دیگر از سرمایه گذاران املاک و مستغلات است که در اولین دوره ریاست جمهوریاش در خاورمیانه کار میکرد، سال گذشته در مورد فرصت های توسعه باورنکردنی ارائه شده توسط ساحل غزه اظهار نظر کرد. چند تن از مشاوران ترامپ گفتند که انتظار داشتند ایده مالکیت غزه بی سر و صدا از بین برود، زیرا برای ترامپ آشکار شد که غیرقابل اجراست.
اما دنیل بی شاپیرو، که به عنوان سفیر ایالات متحده در سرزمینهای اشغالی در زمان باراک اوباما، و اخیراً در پنتاگون خدمت میکرد، گفت که حتی مطرح کردن این ایده خطر برانگیختن افراط گرایی بیشتری را در پی داشت: «این یک پیشنهاد جدی نیست. تسلط آمریکا بر غزه، با هزینههای هنگفت دلاری و سربازی، تقریباً به اندازه هزینه پرداخت ساخت دیوار توسط مکزیک یا تصرف نفت عراق توسط ایالات متحده است. وی گفت: «خطر این است که افراطگرایان در داخل دولت اسرائیل و تروریستهای طیفهای مختلف آن را به معنای واقعی کلمه جدی بگیرند و شروع به عمل کنند». این میتواند آزادی بیشتر اسیران را به خطر بیندازد، هدفی را بر پشت پرسنل آمریکایی قرار دهد و چشمانداز عادیسازی توافق عربستان و اسرائیل را تضعیف کند.»
ایده تصاحب غزه توسط ترامپ باعث خوشحالی بسیاری از جناح راست در دوت صهیونیستی و برخی در جامعه طرفدار اسرائیل شد. دولت اسرائیل مدت هاست که می خواهد غزه را از فلسطینیان بگیرد
دیوید فریدمن که در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ به عنوان سفیر ترامپ در سرزمینهای اشغالی خدمت می کرد، میگوید: میدانم که شبیه یک املاکی به نظر میرسم، اما نمیتوانست تصور کند که «۲۵ مایل ساحل رو به غروب آفتاب» چه امکاناتی را ارائه میدهد.
انتهای پیام
نظرات