دکتر غلامرضا اسکندریان در دومین نشست تخصصی ارتباط دانشگاه، صنعت و جامعه؛ چالشها و راهکارها از نگاه دانشگاهیان که روز دوشنبه ۱۵ بهمن در دانشگاه علوم پزشکی البرز برگزار شد، گفت: چالش اساسی و مسئلهای که بر اساس جشنواره امیرکبیر شکل گرفته، این بوده که چرا ارتباط بین صنعت، دانشگاه و جامعه قوام و دوام لازم را پیدا نمیکند. در حالی که بخش صنعت نیاز به دستاوردها و خروجیهای دانشگاه دارد و از طرف دیگر دانشگاه این ادعا را دارد که میتواند با حرکتی که در مسیر دانش دارد به پیشروی صنعت کمک کند.
وی افزود: آمار و ارقام نشان میدهد که ارتباطات بین این حوزهها آنطور که باید وجود ندارد. جشنواره ملی امیرکبیر دانشگاه و پایاننامههای دانشجویی را بهعنوان یکی از حلقههای پیوند این ارتباط شناسایی کرده و اگر همین تعداد دستاورد علمی دانشجویی را برای برقراری پیوند این اضلاع هدایت کنیم، کافی و حرکت بزرگی خواهد بود.
اسکندریان با اشاره به مشکلات عدم ایجاد پیوند بین صنعت، دانشگاه و جامعه ادامه داد: بخشی از این مشکلات زیرساختی است. همانطور که اشاره شده دانشگاهها با مشکلات عدیده مالی مواجه هستند. در حالی که دانشگاه به عنوان یک مرکز تولید علم باید کارآفرین بوده و منابع درآمدی برای خود ایجاد کند.
وی بیان کرد: در بخشهایی که پیوندی با کارفرما و بخش تقاضا برقرار میشود، بخش زیادی از اعتبارات را مستقیما صرف علم و پژوهش نشده، بنابراین دستاورد آن به صنعت منتقل نمیشود. در واقع میتوان گفت ارتباط بین صنعت و دانشگاه وجود دارد اما به شکل غیر رسمی است.
رئیس جهاد دانشگاهی البرز با اشاره به مشکلات فرهنگی گفت: به نظر میرسد در این بخش دچار یک فراموش شدگی فرهنگی شدهایم. چراکه دانشگاه برای حل مسئله و نیازهای موجود در جامعه آمده است. اما به مرور زمان جامعه این نقش را فراموش کرد و امروز هم باور زیادی در مورد این نقش دانشگاه ندارد.
وی خاطر نشان کرد: این فراموششدگی شاید یک زبان مشترک را ایجاد کرد. بهطوری که امروز زبانی که در عرصه صنعت مطرح میشود و به نوعی در بخش خصوصی هم پررنگتر است، خیلی با زبان دانشگاه یکسان نیست. حتی نقد تندی مطرح شده که صنعت تمایلی به ارتباط با دانشگاه ندارد، چون صنعت به دنبال خلق ثروت است و خلق ثروت از این مسیر اتفاق نمیافتد.
اسکندریان افزود: صنعت بر این باور است که از مسیر غیر علمی در حال خلق ثروت است و نیازی به این پیوند ندارد. این اعتقاد و رویکرد نشان میدهد زبان مشترکی بین این سه ضلع وجود ندارد. البته بخش دیگری از مشکلات مربوط به حوزه تعامل است. این مشکل اینگونه مطرح شده که بخش صنعت وارد کننده تکنولوژی است و در باب عرضه محصول و عرضه خدمت یک کپی از دانش و تکنولوژی داریم.
اسکندریان اظهار کرد: در این شرایط وقتی به چالش مواجه میشویم؛ دانشگاه از میانه راه باید وارد این عرصه شود و برای حل مشکل اقدام کند. این ورود در میانه راه با زبان غیر مشترک همراه شده و به دلیل محدودیت زمانی صنعت و زمانبر بودن کار دانشگاهی این دو با یکدیگر منطبق نمیشوند و خواه ناخواه نتیجه مورد نظر به دست نمیآید.
وی افزود: دانشگاه میخواهد که در فرایند رسمی وارد تعامل با صنعت شود اما هزینههای سنگین ستادی و تامین مالی دانشگاه، اجازه این تعامل موفقیت آمیز را به آنها نمیدهد و به این دلیل دانشگاه بخش زیادی از اساتید و دانشجویان خود را به این سمت هدایت نمیکند و اگر تمایل به ایجاد این پیوند داشته باشند ترجیح میدهند بهصورت غیر رسمی باشد و این ایراد جدی است.
توسعه کشور به مشارکت دانشگاه نیاز دارد
در ادامه این نشست دکتر راضیه لطفی عضو هئیت علمی و معاون پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی البرز گفت: ضرورت ارتباط دانشگاه، صنعت و جامعه به این دلیل است که وضعیت اقتصادی، مسائل محیط زیستی و حوزه سلامت نیاز گسترده برای مشارکت دانشگاهها در توسعه کشور را به وجود آورده است. اگر ارتباط با صنعت سیستماتیک نباشد، راه را درست نرفتهایم.
وی افزود: ما میخواهیم یک سازوکار و فرایندی را تدوین کنیم که سایر دانشگاهها هم بتوانند در این مسیر وارد شوند و خلق ارزش داشته باشیم. یکی از دلایل برگزاری این نشست، پایاننامههای کارفرما محور است، مگر میشود که این همه زمان و منابع مالی، انسانی و علمی را صرف کنیم اما در انتها نتیجه عملی نداشته باشیم.
وی ادامه داد: ما باید تا پایان برنامه هفتم توسعه، عدد پایاننامههای کارفرما محور را به ۲۰ درصد برسانیم. در حالی که این رقم در حال حاضر چیزی حدود دو درصد است. بنابراین باید بهطور جدی وارد عمل شویم. در واقع خلق ارزش هم به همین صورت است و باید از مسیرهای مختلف برای دانشگاه با طرحها و پایاننامه ها خلق بودجه کنیم.
لطفی درباره اهداف استراتژیک دانشگاه افزود: هدف ما تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین و پاسخگو به صنعت بوده و باید به سمت مرجعیت علمی و فناوری که هدف بزرگی است، حرکت کنیم و آن را تجاری سازی کنیم. برای اینکه یک مدل راهبردی داشته باشیم این امر اجزای مختلفی دارد که یکی از آن پایان نامههای محصول محور هستند. متاسفانه ما فرصتهای مطالعات صنعتی را نداریم، در حالی که آییننامههای آن نوشته شده است.
وی در ادامه درباره مهمترین چالشهای ارتباط موثر و کارآمد دانشگاهها با صنعت و جامعه گفت: گاهی اوقات مشتریان واقعی خود را نمیشناسیم و صنعت هم دانشگاه را پیدا نمیکند و یا ممکن است نیازهای بخش صنعت درست شناسایی نشده باشد. از طرفی کارگزاریهای مرتبط با گره زدن دانشگاه و صنعت را در اختیار نداریم و تعدادی هم که وجود دارند عملا کارایی ندارند.
وی افزود: کمبود استاد آشنا با صنعت هم یکی از این چالشهاست، هرچند ما انتطار نداریم تمام اعضای هئیت علمی ارتباط با صنعت را بدانند و یا تجربه آن را داشته باشند. اما ارتباطات حال حاضر کم است و شاید نیاز باشد که ما توانمندسازی و تبیین بیشتری در این بخش انجام دهیم.
وی با اشاره به نبودن آیین نامهها برای ایجاد انگیزه و ارزش گذاری در جذاب نبودن ارتباط با صنعت برای هئیت علمی و مراکز تحقیقاتی گفت: متاسفانه انگیزهای برای یافتن نیازها وجود ندارد. اما این انگیزه زمانی به وجود میآید که متولیان امر در گلوگاهها ابتدا ارزش گذارری کرده و مسیر را به سمت تشویق هدایت کنند تا این ارتباط ایجاد شود.
وی همچنین درباره راهکارهای اساسی برای تقویت ارتباط با صنعت گفت: برگزاری جلسه، تسهیل مشاوره و عقد قراردادهای طرح تحقیقاتی، ایجاد فرصتهای مطالعاتی در صنعت و جامعه، ایجاد مراکز تحقیقاتی، جذب مخترعین و فناوران و نیز کار آموزی در صنعت و نظارت آموزی صنعتگران در دانشگاه از جمله راهکارهایی است که میتوان برای پیوند صنعت و دانشگاه ارائه کرد.
در کار جمعی ضعیفیم
در ادامه این نشست، روحالله توکلی رئیس اداره تجاری سازی و بازاریابی مرکز ارتباط با صنعت دانشگاه خوارزمی گفت: ما در جامعه مسئله مهمی به نام فردگرایی و جمع گرایی داریم که در مجموع مسائل، نظام سیاسی، اجتماعی و زیستی خود خیلی نمره خوبی نسبت به جوامع پیشرفته نداریم. معمولا ممکن است تک تک افراد موفقی باشیم اما در جمع و کار جمعی مشکلات زیادی داریم.
وی افزود: موضوع بعدی به توان و تمایل بر میگردد. یک عدم توازن و تنازع بین توان یک عضو هئیت علمی یا دانشگاهی و تمایل او برای کار وجود دارد که این موضوع به نیازهای او برای موفقیت و تکیه فرد به سازمان خودش برمیگردد.
توکلی ادامه داد: این موضوع را میتوانیم در یک مقیاس بزرگتر در ارتباط دولت با بخش خصوصی ببینیم، وقتی رابطه این دو تنظیم باشد در ذیل آن مثلث دانشگاه، جامعه و صنعت بهتر تبیین میشود. متاسفانه نه در این ارتباط سهجانبه که در یک ارتباط دوجانبه بروکراسیهای اداری طولانی وجود دارد که اگر یک بخش دیگری به نام بخش خصوصی هم به این ارتباط وارد شود، مشکلات جدیدتری را خواهیم داشت و تعارض منافع به وجود خواهد آمد.
وی گفت: این مسائل را باید کمتر کرد تا این سه ضلع بتوانند سریعتر به یکدیگر برسند. اینکه چگونه میتوانیم این کار را انجام داد، با همین قوانین فعلی هم امکان پذیر است که یکی از آن ماده ۱۳ دانشبنیانهاست و بخش دیگر هم به شیوه نامه وزارت علوم تحت عنوان الزام دانشگاهها به قرار دادن ۴۰ واحد درسی بهعنوان واحدهای مهارتمحور برمیگردد.
توکلی یادآور شد: در حال حاضر دانشجو به یک هدایتکننده برای عملیاتیکردن طرحهای خود نیاز دارد که میتوانیم با هدایت او از طریق همین قوانین به او و ارتباط با صنعت کمک کنیم.
انتهای پیام
نظرات