از گذشته نیز چلهها و آئینهای مرتبط با آنها از اهمیت ویژهای برخوردارند و به نوعی نشاندهنده ارتباط عمیق انسان با طبیعت و تغییرات آن است. گرچه هنوز هم برخی از این جشنها در مناطق مختلف برگزار میشود اما متأسفانه بسیاری از آنها به دست فراموشی سپرده شدهاند.
غلامرضا حسننژاد پژوهشگر فرهنگ شفاهی در خصوص چلهها و اهمیت آنها در فرهنگ ایرانی گفت: خداوند در فصول سال دو چله قرار داده که یکی چله تابستان است که از ابتدای تیرماه تا دهم شهریورماه ادامه دارد. در این مدت حرارت زمین به حدی میرسد که میکروبها و آفتها در خاک از بین میروند. گذشتگان به این دوره تموز میگفتند.
وی ادامه داد: پس از چله بزرگ تابستان، به مدت ۲۰ روز، چله خُرد یا مُزدِرما آغاز میشود. در این مدت، به تدریج از گرمای زمین کاسته میشود و زمین آماده ورود به فصل سرما میشود. این تغییرات طبیعی نه تنها بر روی زمین و کشاورزی تأثیر میگذارد، بلکه بر روی زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم نیز تأثیرگذار است.
چله دیگر در زمستان
حسننژاد به چله دیگر در زمستان که از ابتدای دیماه آغاز میشود اشاره کرد و افزود: در این مدت، زمین به حدی سرد میشود که دوباره آفات و حشرات از بین میروند و زمین برای کشاورزی بهاره آماده میشود.
وی توضیح داد: طی این مدت، زمین یخ میزند و از دهم بهمنماه، چله خُرد آغاز میشود. در این زمان، به تدریج از سرمای زمین کاسته میشود و حرارت زمین افزایش مییابد. قدیمیها به این تغییرات میگفتند اخکَل به زمین آمد.
پژوهشگر فرهنگ عامه به فرا رسیدن ماه نوروز نیز اشاره کرد و گفت: وقتی ماه نوروز فرا میرسد، بر اساس تقویم گذشتگان به آن حمل میگفتند؛ چراکه آنها معتقد بودند که از فروردینماه، اشجار زنده شده و حیوانات آبستن میشوند. در نوروز و فروردین، زاد و ولد آغاز میشود. این باورها نشاندهنده ارتباط عمیق مردم با طبیعت و تغییرات آن است.
وی با اشاره به اینکه چله خُرد به عنوان جشنی برای بیدار شدن زمین در نظر گرفته میشود، گفت: با شروع فصل سرما، گیاه و زمین به خواب میروند و در ابتدای چله خُرد بیدار میشوند و به مرور جوانه میزنند.
حسننژاد همچنین به برگزاری جشن سده در گذشته اشاره میکند که به عنوان جشن پایان زمستان و آغاز فصل بهار برگزار میشد. این جشنها نه تنها نمادی از شادمانی و سرزندگی بودند، بلکه به نوعی نشاندهنده امید و انتظار مردم برای فصل جدید زندگی و کشاورزی بودند.
آئینها و جشنهای کهن
وی در ادامه به آئینها و جشنهای کهن که در گذشته با فرا رسیدن هر چله برگزار میشد اشاره کرد و گفت: مردم در زمان چله تموز جشنهایی برگزار میکردند که به جشن کشاورزی معروف بود. زمستان نیز به چله بزرگ و چله خرد تقسیم میشد و جشن سده و سایر جشنها را برگزار میکردند. این جشنها شامل خواندن شعرها و افسانهها، جمعآوری هیزم و آتش افروختن بودند که به نوعی نشاندهنده ارتباط عمیق مردم با طبیعت و تغییرات آن بود.
این پژوهشگر فرهنگ شفاهی با اشاره به اینکه قدیمیها به ماهی که چله خُرد فرا میرسد حوت میگفتند، گفت: از چله خُرد به بعد گرچه هوا هنوز سرد است، اما دیگر آن سردی زمستان را ندارد. اکنون ما در چله خُرد قرار داریم و پایان سردی رسیده و به مرور زمین و درختان زنده میشوند.
چِل کلمهای مقدس در ادیان گذشته
حسننژاد با بیان اینکه کلمه چِل در ادیان گذشته و اسلام مقدس است، گفت: پیامبر اسلام قبل از تولد حضرت زهرا(س) ۴۰ روز چلهنشینی داشتند و یا ۴۰ روز در غار حرا به عبادت و راز و نیاز پرداختند، همچنین چهلم اموات را میگیرند و از سویی بر روی فصول سال هم گذاشته شده مانند چله خُرد، شب چله همه اینها نشان دهنده مقدس بودن این عدد است.
وی افزود: حتی خداوند به مدت ۴۰ روز زمین را گرم کرده که به آن تموز گفته میشود و ۴۰ روز سرد میکند و از چله خُرد از سرمای هوا کاسته میشود، قدیم از شب دهم بهمنماه که به آن آغاز چله خُرد گفته میشود جشنهایی را میگرفتند که به آن سده میگویند.
پژوهشگر فرهنگ شفاهی بیان کرد: قدیم که چله خُرد فرا میرسید مردم خوشحال میشدند که پایان زمستان رسیده است؛ چراکه زمستانهای قدیم چون کشت و کاری و از سویی نفت هم نبود مردم بسیار در مضیقه بودند و با هیزم خانهها را گرم میکردند.
وی با بیان اینکه چون در سالهای ۱۳۲۰ هنوز نفت در دسترس همه مردم نبود و مردم نگران فرا رسیدن فصل سرما بودند اما با فرا رسیدن چله خُرد و برگزاری جشن سده مردم امیدوار میشدند، گفت: قدیم وضعیت به گونهای بود که وقتی خانواری میدانست تا ۱۳ نوروز گندم دارد فریاد و شادمانی میکردند.
حسننژاد افزود: همچنین قدیم اگر دامداری از ۱۰ بهمن به بعد در کوهها و ارتفاعات گم میشد نگران سرما نبودند چون میدانستند اخکَل به زمین آمده و اگر مقداری از زمین گود کنند و در آن قرار بگیرند گرمای زمین مانع یخ زدنشان میشود.
چله خُرد، جشنی برای بیدار شدن زمین
این پژوهشگر فرهنگ عامه چله خُرد را جشنی برای بیدار شدن زمین دانست و گفت: با شروع فصل سرما گیاه و زمین به خواب میروند و در ابتدای چله خُرد بیدار میشوند و به مرور جوانه میزنند.
وی افزود: از سالیان گذشته با فرا رسیدن هر چله مردم جشنهای بسیار باشکوهی برگزار میکردند که جشن چله تموز یا چله تابستان جشن کشاورزی، چله بزرگ و چله خُرد در زمستان، جشن سده و سایر جشنها از آن جمله بود.
حسننژاد با اشاره به اینکه اکنون در برخی مناطق جشنهای پایان فصل زمستان و نزدیک شدن به فصل بهار در حال برگزاری است، خاطرنشان کرد: قدیم که جشن سده برگزار میکردند شعرهای مختلفی میخواندند. در مراسم جشن سده پشتههایی از هیزم جمعآوری کرده و آتش میافروختند و شعرهایی از قبیل «سده، سده، صد به غله، ۵۰ روز به نوروز خدایا بر روزی ما بیافزو(بیافزای)»، میخوانند یعنی صد روز مانده به برداشت جو و ۵۰ روز دیگر به فرار رسیدن سال جدید مانده است.
وی با بیان اینکه قدیم جشن سده در خانهها و با حضور اقوام و نزدیکان برگزار میشد، گفت: پس از برگزاری جشن، دور هم مینشستند و قصه و کتابهای حسین کرد شبستری و امیر ارسلان و شاهنامه فردوسی میخواندند، همچنین چون آن زمان شیرینی خاصی نبود کشمش و تخمه هندوانه، زردآلو، بادام و ...در سفره میگذاشتند و از هم پذیرایی میکردند، در پایان هم مراسم کفزنی داشتند.
کفزنی، تهیه یک نوع کف از ریشههای گیاه به اصطلاح محلی بیخ یا جو برابر است. بیخ گیاهی بوتهای و رویشگاه آن اغلب دامنه تپهها بوده و فرم ظاهری آن به شکل کپهای است.
این نوع کف که به «بستنی زمستانی» نیز معروف شده است و میتوان گفت نوعی دسر است، توسط ریشسفیدان محل و به روش خاصی تهیه میشود و علاوه بر جنبه تفریح و سرگرمی، بسیار خوشمزه و خواص دارویی فراوانی دارد.
پژوهشگر فرهنگ شفاهی با اعلام اینکه حتی مقداری از این کف را برای اینکه اقوام و همسایهها در شادمانیشان شریک باشند میبردند، اظهار کرد: آن زمان داخل کف یک حبه قند میانداختند، اگر همسایه و فامیل میفهمید که داخل آن قند گذاشتهاند فرد را میگرفتند و آن را با زغال سیاه میکردند.
وی با بیان اینکه باید قدر جشنهای کهن را که از نیاکان ما به ارث رسیده را دانست، گفت: آن زمان جشن چهارشنبه آخر سال همانند الان برگزار نمیشد، آن زمان جشنها در آرامش برگزار میشد و کوچک و بزرگ حضور داشتند ولی الان همه ساله شاهد حوادث ناگواری در جشن چهارشنبه سوری هستیم.
حسننژاد ادامه داد: آن زمان تلفن همراه و تلویزیون نبود و برگزاری این جشنها و دورهمیها از جذابیت بسیاری برخوردار بود، مردم آن زمان آرامش و شادی بسیاری داشتند. زمانی که جشنی برگزار میشد ساعتها دور هم در آرامش جمع میشدند.
ایرانیها نیازی به جشنهای اروپائیها ندارند
وی در ادامه با اظهار تأسف از اینکه بسیاری از جشنهای ما که با فرهنگ ما همخوانی دارد به فراموشی سپرده شده است، گفت: هر ملت و قومی، فرهنگ گذشتگانش را موجب افتخار خود میداند، متأسفانه امروزه شاهد برگزاری جشنهای اروپائیها مانند هالووین و ولنتاین در داخل کشور هستیم در صورتی که خود ایرانیان جشنهای بسیار خوب و با معنا و مفهوم بسیاری دارند. به عنوان مثال مهرگان جشنی است که در آن مردم به یکدیگر محبت و دوستی نشان میدهند و پیمانهای خود را تجدید میکنند.
این پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان اینکه زمان برداشت انار، گندم درو(برداشت گندم) و بسیاری مناسبتهای دیگر جشنهای ارزشمند و خوبی برگزار میشد، گفت: متأسفانه بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شده است.
وی با اشاره به اینکه از فعالان فرهنگی تقاضا دارم که در زنده نگه داشتن جشنهای قدیم که ریشه در فرهنگ ما دارد بیش از این تلاش کنند، افزود: ایران تاریخ و فرهنگ بسیار غنی دارد. نباید اجازه دهیم اروپائیها فرهنگ خود را به ما قالب کنند.
این پژوهشگر فرهنگ شفاهی خاطرنشان کرد: بدون شک اگر این جشنها به خوبی و باشکوه برگزار شود در جذب گردشگر از نقاط مختلف هم تأثیر بسیاری دارد.
چله خُرد به عنوان یک جشن کهن و باستانی، نه تنها نشاندهنده زنده شدن زمین و آغاز فصل جدید زندگی است، بلکه به نوعی نماد امید و انتظار مردم برای آیندهای بهتر است. این جشنها و آئینها، ارتباط عمیق انسان با طبیعت و تغییرات آن را نشان میدهند و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان باید حفظ و زنده نگهداشته شوند. از فعالان فرهنگی انتظار میرود که در راستای زنده نگهداشتن فرهنگ و تاریخ خود تلاش کنند و اجازه ندهند که فرهنگهای بیگانه جایگزین آن شود.
انتهای پیام
نظرات