آن زمان تمامی کارها به صورت دستی در شرایطی بسیار سخت انجام میشد؛ اما در سالیان اخیر اوضاع متفاوت شده است. الان که کورههای آجرپزی به سوخت گاز مجهز هستند تنها با پیچاندن شیراصلی گاز، آجرهای خام، پخته شده و با کمک دستگاههای موجود، آنها از کوره بیرون آورده شده و بار کامیونها میشوند.
پس از گذشت نزدیک به یک قرن هنوز هم در برخی نقاط جنوب خراسان آثاری از کورههای قدیمی باقی مانده است، راهرویی با دهها پله گلی در عمق زمین را در حالی باید طی کرد که ارتفاع هر پله نظم خاصی ندارد و لامپی قدیمی با نور زرد، روشنایی اندک این راهرو را تأمین میکند.
در دل زمین و با هرم گرمای آتش، زندگی و کار در کورههای آجرپزی با هم در آمیختهاند. اکبر سیاوشی، کورهدار قدیمی و با تجربه، یکی از بازماندگان این شغل سنتی است که از دنیای زیرزمینی کورهها و چالشهای آن میگوید.
زندگی در ۲۰ متر زیر زمین
اکبر سیاوشی با یادآوری روزهایی که کورههای آجرپزی شلوغ و پرهیاهو بودند، به ایسنا گفت: زمانی برای تهیه آجر از کورهها، باید ساعتها منتظر میماندی تا نوبتت برسد؛ اما این روزها که بازار کار کورههای آجرپزی سنتی رونق چندانی ندارد جز سکوت و صدای باد، در این کورهها چیزی به گوش نمیرسد.
به وضوح حسرت روزهای پررونق گذشته را در چهرهاش حس میکنم زیرا اکنون، از ۱۲۰ کورهآجر پزی که زمانی در منطقهاش فعال بودهاند، تنها تعداد انگشت شماری در حال کار و فعالیت هستند.
این کوره دار ادامه داد: در قدیم، فرآیند تهیه آجر به سادگی امروز نبود و نیاز به تخصص و تجربه داشت. برای تهیه آجر، باید به عمق ۱۵ تا ۲۰ متری زیر زمین میرفتیم. در این عمق، مشعلهایی وجود داشتند که آتش را به آجرها میتاباند و این مشعلها دو متر پایینتر از آجرها قرار داشت.
خطرات و چالشها
سیاوشی به خطرات بسیاری که در این کار وجود دارد اشاره کرد و گفت: اگر کسی نداند چه زمانی باید شعله آتش را کم یا زیاد کند، این موضوع ممکن است به قیمت جانش تمام شود.
وی توضیح داد: فضای کوره و جایی که آتش شعله میزند، تنها ۳ در ۷ متر و قطر سقف برای گذاشتن آجرها سه متر است. وقتی کوره روشن میشود، باید به مدت یک ماه در اینجا شیفتی کار کنیم و نمیتوانیم حتی برای یک لحظه بیرون برویم.
وی با اشاره به تغییرات جوی و تأثیر آن بر شعله آتش، افزود: اگر هوا ابری باشد، خطر انفجار وجود دارد و باید بلافاصله فنها را برای تأمین اکسیژن روشن کنیم. در کنار اتاقی که آجرها چیده میشود، چاه هوایی وجود دارد که هوای بیرون را به پایین میآورد؛ اما وقتی هوا ابری است، هیچ اکسیژنی در اینجا نیست و وضعیت بسیار خطرناک میشود.
تخصص و مهارتهای لازم
سیاوشی تاکید کرد: کسی که کوره را میچیند باید تخصص خاصی داشته باشد زیرا کوچکترین اشتباه او میتواند موجب ریزش آجرهای چیده شده، شود. همچنین، وقتی کوره روشن میشود، حرارت داخل آن نباید به بیرون برود و برای همین تمام آن با گل پوشانده میشود.
او ادامه داد: کسی که در پایین کوره حضور دارد باید به خوبی آتش را بشناسد و بداند چه زمانی شعله را کم و زیاد کند تا کوره ذوب و آجرها خراب نشوند.
وی با اشاره به تأثیر دما بر فرآیند آجرپزی اظهارکرد: گرچه دمای داخل کوره بسیار زیاد است، اما دمای داخل راهرو نباید گرم باشد به طوری که اگر احساس گرما و سوزش چشم کنیم، این نشان میدهد اکسیژن کافی وجود ندارد و باید سریع فنها را روشن کرد و با برداشتن و گذاشتن یک آجر از جلوی اتاقی که آجرها در آن چیده شده، دما به شدت تغییر میکند.
این کوره دار به خطرات ناشی از انباشت گاز در کورهها اشاره کرد و گفت: اگر شعله خاموش شود، ممکن است گازها جمع شوند و با کوچکترین جرقهای انفجار رخ دهد. حتی اگر ۵ ثانیه شعله خاموش شود، این میتواند به انباشت گاز منجر شود و بسیار خطرناک است.
تفاوت کورههای سنتی و جدید
وی توضیح داد: در کورههای سنتی، آتش از پایین وارد کوره میشد، در حالی که در کورههای جدید اینگونه نیست. تمامی کورههای قدیمی با دست و بدون استفاده از ماشین آلات احداث شدهاند و در انجام این کار و برای احداث یک کوره، باید بدانید از کجا کندهکاری را آغاز و به کجا ختم نمایید که این موضوع را من میدانستم و در احداث کورهام رعایت کردم.
سیاوشی با اشاره به تأمین سوخت کورهها افزود: در گذشته، سوخت مورد نیاز کورههای منطقه قوژد با هیزم تأمین میشد. احداث چهار کوره با سه کارگر، یک سال زمان برد، بدین ترتیب که در آن زمان، باید ۶ ماه زمستان هیزم جمعآوری میکردیم تا سوخت مورد نیاز یک کوره تأمین شود.
به گزارش ایسنا، وی به یاد آورد که در گذشته، برای نمای خانهها از آجر استفاده میکردند و باقی را کاه گل میکردند. به طوریکه زمانی ۶۰ هزار آجر در هر کوره پخته میشد، اما باید با دست آجرهای خام به زیر زمین آورده میشدند تا آتش هدر نرود، زیرا هر چه کوره زیر زمینتر بود، سوخت کمتری نیاز داشت.
سیاوشی، با بیان اینکه کورههای آجرپزی سنتی به نوعی میراث فرهنگی و تاریخی هستند، از تغییرات این صنعت در سالهای اخیر ابراز نگرانی کرد و گفت: با عشق و علاقه به کارم ادامه دادهام و به نسلهای آینده توصیه میکنم که به این هنر و علم توجه کنند. زندگی در دل زمین و آتش، نه تنها نیازمند مهارت و تخصص است، بلکه عشق و تعهد به این هنر را نیز میطلبد.
بدون شک، برای من که فقط در فضای کورههای آجرپزی، ساعاتی قدم زدم و پای صحبت آنها نشستم و چهرههای آفتاب سوخته و لبهای خشکیده و دستهای زمخت کارگران کوره را به چشم دیدم، سخن گفتن از سختی کار در کورههای آجرپزی شعارگونه است؛ اما اکبر سیاوشی به عنوان یک کورهدار قدیمی، نماد مقاومت و پایداری در برابر تغییرات زمانه است.
انتهای پیام
نظرات