به گزارش ایسنا، موضوع پولپاشی سیاستی بود که در سالهای گذشته در قالب وامهای زودبازده و خود اشتغالی با هدف ایجاد اشتغال در پیش گرفته شد اما تجربیات برخی دولتهای گذشته نشان میدهد که این سیاست به نتیجه نرسید و در بسیاری مواقع به عنوان یک سیاست شکست خورده خود را نشان داد زیرا اهداف ایجاد اشتغال با پولپاشی محقق نشد.
در حال حاضر منابع اشتغال در قالب تبصره ۱۸ بودجه برای تزریق به طرحهای اشتغال پیشبینی شده که به نوعی از هدررفت منابع اشتغال جلوگیری کرده و موجب میشود منابع و تسهیلات از طریق شبکه بانکی به شکل نظارت شدهتری به طرحهای اشتغال تزریق شود. پایش مداوم و رصد تسهیلات دریافتی نیز جلوی انحراف تسهیلات اشتغال را میگیرد.
اختصاص منابع و اعتبارات به مردم از طریق برخی نهادها که خود با مردم در ارتباط هستند و بعد از پرداخت وام کارآفرین را رها نمیکنند نیز میتواند به عنوان یک شیوه و الگوی موثر برای تخصیص بودجه و پرداخت تسهیلات در کشور دنبال شود.
در همین راستا سید مالک حسینی - معاون اشتغال وزیر کار معتقد است سیاستی که "پول میدهیم پس شغل ایجاد میکنیم"برای کاهش بیکاری و توسعه ظرفیت اشتغال شکست خورده است زیرا پولهایی که داده میشود منجر به ایجاد شغل نمیشود مگر آنکه در یک مدل همافزا و پشتیبان همراه شود. مثلا خیلی افراد تولید بلد هستند ولی فروش بلد نیستند لذا در کنار تسهیلاتی که میدهیم باید زنجیره اتصال به گروههای مشاوره و خدمات پشتیبانی کسب و کار را هم ایجاد کنیم تا شانس موفقیت و پایداری اشتغال ایجادی را بالا ببریم.
وی بر لزوم حل مشکل بیکاری بر مبنای یک برنامهریزی منطقی تاکید دارد و میگوید: طرحهای شتابزده و مقطعی هیچگاه نتوانسته مشکلات را کاهش دهد و باید بپذیریم مشکلاتی که طی دههها ایجاد شده یک شبه حل نخواهد شد، از این رو باید ریشه مشکلات و عوامل ایجاد آن را شناسایی و با مشارکت نهادهای مردمی به یک برنامه اقدام برسیم.
پیشی گرفتن تقاضای کار بر نیروی کار
آنطور که معاون اشتغال وزارت کار میگوید ضعف فرهنگ کار یکی از چالشهای موجود در بحث بیکاری است و به دلایلی همچون تورم بالا و عدم کفایت دستمزد در بعضی مشاغل، در برخی مناطق تقاضای کار از نیروی کار بیشتر است یعنی با وجود تقاضا از سوی کارفرما، نیروی کار وجود ندارد.
تحولات بازار کار و فضای پلتفرمی، تغییر نگرش جوانان و اولویت دادن به درآمد به جای اصل کار از جمله علل عدم تمایل جوانان به پذیرفتن برخی مشاغل است.
به گفته حسینی تحولات بازارکار و فضای پلتفرمی، تغییر نگرش جوانان و اولویت درآمد بر اصل کار به یکی از علل عدم تمایل جوانان به پذیرفتن برخی مشاغل تبدیل شده است و دیگر ارزش کار به ویژه در بخش تولید مورد توجه نیست.
کارشناسان معتقدند که در طول دو دهه گذشته تداوم تورمهای بالا و درآمدهای ناشی از کار به سبک سابق کفاف یک زندگی آبرومندانه را به سختی می دهد از این رو مشاهده میشود که برخی با زحمت کمتر و به یکباره به ثروت میرسند و برخی برای تامین معاش ناچار به شغلهای کاذب و غیررسمی روی می آورند.
ترجیح نسل جوان به درآمد کار به جای ارزش آن
به زعم آنها اگر نسل جوان دیگر به دنبال مشاغل تولیدی نیست و درآمد کار را به ارزش آن کار ترجیح میدهد مقصر نیست بلکه این اتفاق ناشی از فراهم نکردن زیرساختهای لازم، فقدان مهارتآموزی و عدم معرفی ظرفیتهای اشتغال است.
به گزارش ایسنا، یکی از راهکارها برای حل مشکل بیکاری، اتصال بنگاههای خرد و کوچک به شرکتهای بزرگ و پیشران است. درعین حال شناسایی ظرفیتهای خالی و معرفی آنها به کارجویان نیز میتواند تا حدودی مشکل اشتغال را حل کند. فراهم کردن بسترهای لازم برای راهاندازی کسب و کار پایدار و ارائه خدمات مشاوره شغلی، توسعه مهارتآموزی و استفاده از ظرفیت شبکههای تعاونی برای ایجاد اشتغال ارزان میتواند از جمله راهکارهای موثر برای حل مشکل بیکاری باشد.
انتهای پیام
نظرات