مشکل اعتیاد به ماده مخدر «شیشه» یا «کریستال» فراتر از یک مسئله فردی است به طوری که این معضل، خانوادهها را از هم میپاشد، به اقتصاد جامعه آسیب میزند و امنیت اجتماعی را به خطر میاندازد.
یکی از چالشهای بزرگ مقابله با معضل اعتیاد به مخدر شیشه، انکار خطرناک بودن این ماده مخدر توسط مصرفکنندگان آن است؛ بسیاری از افراد معتاد به شیشه، نه تنها اعتیاد خود را نمیپذیرند بلکه معتقدند که شیشه نسبت به مواد مخدر سنتی مانند تریاک، اعتیادآورتر نیست ولی این باورهای غلط ناشی از اطلاعات نادرست و برداشتهای نادرست این افراد از ماهیت اعتیاد است.
اگر چه گزارشهای کمی از مرگ و میر ناشی از استعمال مستقیم شیشه ارائه شده ولی باید این نکته را مورد توجه قرار داد که این ماده مخدر، بسیار اعتیادآور و نسبت به دیگر آمفتامینها، از نظر اجتماعی، عاطفی، روانی و حتی تحرکی، آسیب بیشتری به فرد وارد میکند.
«شیشه» یا «کریستال»، یک محرک بسیار قوی است که فعالیتهای مرکزی سیستم عصبی را به سرعت گسترش میدهد و استفاده دوز بالای آن میتواند موجب آسیب مهلک بر رگهای مغزی و در نهایت مرگ شود.
از دیگر تاثیرات فیزیکی معمول ناشی از استعمال کریستال، خشکی دهان، افزایش سرعت تنفس، سردردهای طاقت فرسا، حالت تهوع، تعرق بیش از اندازه بدن، سرگیجه، بالارفتن فشارخون، بالارفتن حرارت بدن، تپش قلب، خشکی، سوزش و ترک لبها، بزرگ شدن مردمک و سیاهی رفتن چشم، لرزش دستها و انگشتان است.
مصرف کریستال، علاوه بر اعتیاد شدید، تأثیرات مخربی نیز بر رفتار و سلامت روان افراد میگذارد و با تغییر عملکرد مغز، باعث بروز طیف وسیعی از اختلالات روانی و رفتاری میشود به نحوی که مصرفکنندگان این ماده اغلب دچار بیقراری، تحریکپذیری، پرخاشگری و خشونت میشوند.
بیخوابی شدید، کابوسهای شبانه و اختلالات خواب از دیگر عوارض روانی مصرف این ماده است.
در وابستگی روانی، فرد به شدت به اثرات روانی کریستال مانند احساس سرخوشی و انرژی مضاعف وابسته میشود و برای تجربه مجدد این احساسات، به مصرف ادامه میدهد.
در وابستگی فیزیکی نیز بدن به کریستال عادت کرده و برای عملکرد طبیعی به آن نیازمند میشود؛ در این حالت، قطع مصرف کریستال با علائم شدید ترک همراه خواهد بود.
مصرف کنندگان این ماده پس از گذشت مدتی از مصرف، شدیداً بدبین میشوند؛ همه مردم را دشمن خود می دانند؛ فکر میکنند سیستمهای امنیتی دنبال آنها هستند و تصور میکند در همه جا مشغول پاییدن او هستند به نحوی که حتی در خانه خود نیز ابزار مراقب نصب میکنند.
معتادان شیشه به نزدیکترین افراد خانواده خود نیز شدیداً بدبین میشوند؛ اگر متاهل باشد به همسر خود بدبین میشود، حتی فکر می کند که فرزندانش متعلق به او نیستند و وقتی با او نیز صحبت میکنند، حاضر نیست حرف و صحبت دیگران را بپذیرد و تایید کند بلکه فکر میکند که همهی دنیا اشتباه میکنند و فقط اوست که درست فکر میکند.
یکی از تفکرات جالب مصرفکنندگان شیشه این است که فکر میکنند زمانی که مصرفکننده شیشه شدهاند، بسیار پیشرفت کرده و تبدیل به انسانهای دانایی شدهاند و چیزهایی را میفهمند که دیگران قادر به درک ان نیستند.
به گزارش ایسنا و به نقل از شورای مبارزه با مواد مخدر یزد، تحقیقات علمی و مشاهدات و تجربههای نشان داده که هر مادهای که مصرف آن انسان را از تعادل طبیعی خارج کند، مستقیماً روی سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی و ضددرد و نوروترانسمیترها در سیستم عصبی اثر میگذارد و باعث تخریب آنها میشود.
طیف ترکیبات مواد شبهافیونی که در جسم انسان تولید میشود، به قدری گسترده و ناشناخته است که به غلط تصور میشود فقط مرفین یا مشتقات آن روی آن اثر میگذارد؛ هرچند همین موضوع را هم بسیاری نمیدانند اما تحقیقات کاربردی با قدرت و اطمینان این موضوع را ثابت کرده است که کلیه موادی که انسان را از حالت تعادل طبیعی خارج میکند شامل هرویین، تریاک، شیره، الکل، حشیش، کراک، شیشه، اکستازی، قرصهای خواب، آرامبخش و ضدافسردگی، دیفنوکسیلات، ترامادول، بروفن و حتی استامینوفن که بدون تجویز پزشک مصرف شود نیز مستقیماً روی این سیستم اثر میگذارند و باعث تخریب آن خواهند شد.
انتهای پیام
نظرات