• سه‌شنبه / ۲ بهمن ۱۴۰۳ / ۱۱:۰۸
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403110201103
  • منبع : مطبوعات

جای خالی یحیی!

جای خالی یحیی!

انگار همین دیروز بود که آن تویوتای مشکی رنگ چهارشانه و خاک گرفته، توی دل جمعیت آمد و بین شعارهای بلند و فریادهای شادمانه مردم گم شد. انگار همین دیروز بود که یحیی تا نیمه از شیشه پایین آمده تویوتای چهارشانه بیرون آمد و در حالی که سربند سبز کتائب به پیشانی داشت، دو انگشتش را به نشانه پیروزی بالا آورد و شعار داد و خندید و دندان‌های پیشین‌اش را که میان‌شان اندکی فاصله بود، نمایان کرد. یحیی از اسارت آمده‌بود. از اسارتی به غایت دشوار و طولانی؛ بعد از محکوم شدن به چهار مرتبه حبس ابد!

به گزارش ایسنا، مهدی مولایی در یادداشتی نوشت:

همین دیروز بود؛ انگار همین دیروز بود که آن تویوتای مشکی رنگ چهارشانه و خاک گرفته، توی دل جمعیت آمد و بین شعارهای بلند و فریادهای شادمانه مردم گم شد. انگار همین دیروز بود که یحیی تا نیمه از شیشه پایین آمده تویوتای چهارشانه بیرون آمد و در حالی که سربند سبز کتائب به پیشانی داشت، دو انگشتش را به نشانه پیروزی بالا آورد و شعار داد و خندید و دندان‌های پیشین‌اش را که میان‌شان اندکی فاصله بود، نمایان کرد. یحیی از اسارت آمده‌بود. از اسارتی به غایت دشوار و طولانی؛ بعد از محکوم شدن به چهار مرتبه حبس ابد!
یحیی ۲۲ سال شکنجه شده‌بود؛ انفرادی کشیده بود؛ موی مردانه سپید کرده‌بود و از یک تومور لعنتی مغزی جان سالم به در برده بود. او هنوز زنده بود. انگار همین دیروز بود که بین جمعیت، اسماعیل هنیه دست او را بالابرد و او را سخت و به طرز مردان عرب در آغوش کشید و با هم رفتند و از چشم جمعیت دور شدند. یحیای از اسارت آمده، یحیای قبل از اسارت نبود. او ۲۲ سال در کنج سلول فکر کرده‌بود؛ طرح ریخته بود؛ نقشه کشیده بود؛ با آدم‌های مختلف آشنا شده‌بود؛ عبری یادگرفته بود. او سرباز رفته بود؛ و حالا یک رهبر کاریزماتیک نخبه بازگشته بود. او حالا شاخه‌های مختلف و مبرز حماس را تأسیس و نیروهای مورد نیاز هر شاخه را تربیت و منصوب کرد و شمایل یک گروه مستحکم و شکست‌ناپذیر را به حماس بخشید. 
وقتی همه چیز آماده و دقیق و با ظرافت طراحی شد، حالا وقت آن بود که او میزان فعالیت‌های نظامی حماس را به مدت دو سال، کمتر از پیش کند تا توجه و حساسیت صهیونیست‌ها را نسبت به حماس کاهش دهد؛ یک اقدام هوشمندانه و گمراه‌کننده! در تمام طول این مدت، گروه‌های مختلف از مجاهدین مشغول آموزش خاص چریکی نظیر پاراگلایدر و جنگ شهری می‌شوند. بعد از دوسال آموزش‌های مداوم گسترده رزمندگان مقاومت در بیخ ریش صهیون‌های بی‌خبر، بالاخره در هفتم اکتبر حالا وقت نزول آتش و راکت و مجاهدان پاراگلایدر سوار روی‌پوشیده، بر آسمان شهرک‌های غصبی اسرائیل رسیده‌بود. 
یحیی و نیروهای تحت امرش حالا بزرگ‌ترین ضربه به حیثیت امنیتی رژیم را به او وارد کرده‌اند؛ ضربه‌ای که نگاه‌های بسیاری را در افکار عمومی جهان نسبت به جنایات رژیم آگاه کرد و لطمه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی بزرگی به بنیان عنکبوتی آن وارد کرد. بعد از جنایات هولناک و ضدبشری کیپا به‌سرها، قتل‌عام گسترده کودکان و زنان، نابودی خانه‌ها و مدارس و وعده ارتش صهیونی برای نابودی کامل حماس، حالا چند روزی است که سران اسرائیل با فرماندهان حماس بر سر یک میز نشسته و به توافق آتش‌بس رسیده‌اند. 
بعد از یک سال خط و نشان صهیونیست‌ها برای «نابودی کامل مقاومت» و «تغییر بزرگ در خاورمیانه»، حالا باز مثل همان روز بازگشت یحیی به غزه، کاروان اسرای فلسطینی به آغوش مقاومت برگشته. کاروانی پر از یحیی‌های دیگر. پر از مجاهدانی با سربندهای سبز کتائب. حالا حماس، این میراث مستحکم یحیی، شکست‌ناپذیری افسانه‌گونه خود را به جهان ثابت کرده و اسرائیل با سیلی بزرگ مقاومت، در بهت و تحیری همگانی فرورفته و آبروی خویش را بر باد رفته می‌بیند. 
حالا فقط جای یحیی خالی است تا دوباره به نشانه پیروزی دست بالا ببرد و دندان‌هایش را نشان دهد و در پاسخ همه کسانی که در این یک‌سال می‌گفتند که «ارزشش را داشت آقای سنوار؟»، بگوید که «بله؛ دیدید که ارزشش را داشت!»

*بازنشر مطالب دیگر رسانه‌ها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان می‌باشد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha