در زبان فارسی کلمه فیلتر به معنای شیء یا وسیلهای است که بهمنظور جدا کردن یا تصفیه کردن مواد مختلف به کار میرود. فیلتر کردن در خصوص شبکههای اجتماعی هم به معنی گذاشتن مانعی در راه دسترسی به آنهاست، حال آنکه در این میان محتواهای مطلوبی هم وجود دارد که به دلیل فیلتر، افراد برای استفاده از آنها مجبور به استفاده از فیلترشکن میشوند.
اگرچه در هفتههای گذشته با رفع فیلتر برخی سکوهای پرکاربرد خارجی شامل واتساپ و گوگلپلی، حرفوحدیثها در خصوص ضرورت رفع فیلترینگ بسیار بیشتر از قبل مطرح شد و حتی بسیاری از مسئولان و تصمیمسازان، اعلام کردند « فیلترینگ کارآیی خود را از دست داده است»، اما هنوز رفع کامل آن انجام نشده و این موضوع نیازمند تصمیمگیری در شورای عالی فضای مجازی است.
برداشتن فیلترینگ راهی بهسوی دسترسی به دادههای بیشتر
در شرایطی که جهان بهسوی تحولات دیجیتال پیش میرود و در این میان داده دارای ارزش است، فیلتر لایهای است که اگرچه نتوانسته مانع از دسترسی افراد به اطلاعات و دادهها شود، اما این مسیر را سخت کرده است.
مسعود مظلوم، رئیس کارگروه تحول دیجیتال و حکمرانی داده در استانداری خراسان رضوی معتقد است با فیلترینگ، ما بهعنوان یک جامعه انسانی به یک سری دادهها دسترسی نداریم و برخی نرمافزارها تحت تأثیر این موضوع قرار میگیرند.
وی در گفتوگو با ایسنا با تأکید بر اینکه اگر فیلترینگ برداشته شود، دسترسی به دادهها و شبکههای اجتماعی بیشتر میشود، اظهار کرد: رفع فیلتر توسط دولت باعث میشود دسترسی ما به دادهها افزایش یابد و به سراغ فیلترشکنها نرویم؛ در غیر اینصورت هم کار ما انجام میشود، اما به سختی.
رئیس کارگروه تحول دیجیتال و حکمرانی داده در استانداری خراسان رضوی تاکید کرد: دولت با رفع فیلتر میتواند نقش خود را به خوبی در تحولات دیجیتال بازی کند تا برای انجام کارهای علمی دستمان بازتر باشد، زیرا فیلترینگ مانع از ایجاد هر گونه تحول در حوزه دیجیتال است. ما نیازمند اینترنت پرسرعت و دسترسی آسان به دادهها هستیم که نقش بسیار زیادی در تحول دیجیتال و تکنولوژی دادهمحور دارد و اگر فیلترینگ برداشته شود، دسترسی آسانتری به دادهها خواهیم داشت.
مظلوم بیان کرد: هرچند ما با وجود فیلترینگ نیز با استفاده از فیلترشکن کارهای خودمان را انجام میدهیم، اما بهتر است با برداشتن فیلترینگ، برای تحول دیجیتال که خلق ارزشهای جدید با حکومت دادهمحور را میسر میکند، اقدامی صورت بگیرد تا از کشورهای همسایه عقب نمانیم و زمینه حکمرانی دادهمحور را در کشور فراهم کنیم.
وی اضافه کرد: در دورهای که همه دنیا دادهمحور شده و با سرعت مسیر تحول دیجیتال را طی میکند، ما نباید به دست خودمان موانعی را با فیلترینگ ایجاد کنیم، بلکه باید هرچه سریعتر این موانع را از بین ببریم. اولین مانع در مسیر تحول دیجیتال، فرهنگی است. لذا اگر این ذهنیت ایجاد و تحول دیجیتال درک شود، برای رفع فیلترینگ منطقی بحث خواهد شد و برای ذهنیت دادهمحور و تکنولوژی هوش مصنوعی، گفتوگو میشود و با در نظر گرفتن سود و زیان هر پدیده و شناخت چالشها، به دنبال رفع آن میرویم.
مدیرعامل مرکز نوآوری علم داده و هوش مصنوعی ICDS با تأکید بر رفع چالشهای سختافزاری و دسترسی به گرافیک رایانهای و... اظهار کرد: ما باید با تغییر ذهنیت و درک اهمیت کاربر، اساس دادههای منظم و با آموزش و کوچینگهای درست به سراغ چالشهای دادهای برویم تا بهمرور امکان حکمرانی داده را با استراتژی درست فراهم کنیم. لذا اگر همین لایههای اولیه را درست کنیم، کار بسیار مفیدی را برای ایجاد تحول دیجیتال انجام دادهایم.
فیلترینگ بهمثابه یک شوخی
در شرایطی که جامعه ایران به برکت جمهوری اسلامی در حوزه تحصیل زنان و مردان وضعیت مطلوبتری نسبت به همسایگان خود دارد، با مردمانی در این سرزمین مواجهیم که با علم روز آشنایی دارند و در قالب جمعیت شهری و تحصیلکرده میگنجند و دنیا را میشناسد و حتی با وجود مقابلههایی که در سالیان متمادی و در هر دوره با ابزارهای ارتباطی زمان خود از ویدئو گرفته تا ماهواره و .... انجام شده، باز با دنیا ارتباط برقرار کردهاند و اساسا به لحاظ فکری، قابل مقایسه با مردمان کشورهای همسایه نیستند. لذا مسئله فیلترینگ برای جامعه ایرانی همچون ممنوعیتهای دیگری است که راه برای دور زدن آن پیدا میکنند.
مجید فولادیان، عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی ضمن ناکارامد دانستن سیاست فیلترینگ، به ایسنا گفت: واقعیت این است که مردم ایران آدمهای ساده، قدیمی و دورمانده از علم روز نیستند که از همهجا بیخبر باشند و در فضای روستاگونه، کوچک و بسته به چند رأس دام و طیور خانگی دلخوش کنند. آنان شرایط امروز دنیا را میبینند و متوجه هستند که در سایر نقاط جهان چه میگذرد. لذا در مواجهه با فیلترینگ یا سایر محدودیتها و محرومیتها، احساس نابرابری به آنان دست میدهد و حتی ممکن است اعتراض کنند.
وی ادامه داد: بنابراین ما با جامعهای مدرن، شهری، تحصیلکرده و روبهجلو مواجه هستیم و در این شرایط اجتماعی مشخص است که نمیتوان این جامعه را از ابزارهای ارتباطی که در دنیا معمول و مرسوم است، منع کرد و آنان را دور نگه داشت. ما با فیلترینگ تنها آنان را محدود و دچار زحمت کردهایم. در شرایط فعلی ۴۰ میلیون نفر در ایران از تلگرام استفاده میکنند که به هر طریقی فیلترشکن خریده و آن را نصب کردهاند. مردم در فضاهای فیلترشده حضور دارند و فیلترینگ تلگرام، اینستاگرام و ... شوخیای بیشتر نیست. لذا اساساً فیلترینگ در ذات خود شکست خورده است.
این جامعهشناس تصریح کرد: به نظر میرسد در شرایط فعلی، برخی از موافقان فیلترینگ گروههایی هستند که فیلترشکن میفروشند و از این راه ارتزاق میکنند، اما در این میان ۴۰ میلیون نفر روزانه و ساعتی از فیلترینگ در زمان اتصال به شبکههای فیلترشده، دچار زحمت میشوند. فیلترینگ برای کشور غیر از زیان هیچچیزی نداشته است. مردم همچنان به شبکههای موردنظرشان دسترسی دارند و در این میان با فیلترینگ احساس نابرابری و تبعیض میکنند و در جامعه نسبت به برخی سیاستها این احساس شکل میگیرد که منافع گروهی خاص برای برخی مسئولان و مدیران مهمتر از همه ملت است.
فولادیان با تأکید بر اینکه کار عاقلانه و آگاهانه این است که به سمت رفع فیلترینگ برویم، بیان کرد: اکنون در کشورهای پیشرفته دنیا هم برای اینترنت سیاستگذاری میشود، اما اعمال فیلترینگ در مواردی انجام میشود که منافع ملیشان در خطر است و سایر امور چنان منظم و سر جای خود است که کسی به سراغ گزینههای فیلترشده نمیرود، زیرا گزینههای موازی و مشابه مطلوب وجود دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه برخی از کسانی که دستور فیلترینگ را میدهند با این فضاها آشنا نیستند و نمیدانند که تلگرام و اینستاگرام فقط یک شبکه اجتماعی نیست بلکه یک ساختار و سکوی کاری برای اساتید، دانشجویان و صاحبان مشاغل به شمار میرود، گفت: در این فضاها امکان ذخیرهسازی فایلها با حجم بالا وجود دارد، امکان اشتراکگذاری هست و امنیت آنها دچار خدشه نمیشود. لذا برای بسیاری از افراد جامعه، این شبکهها تنها یک سکوی ارتباطی نیست بلکه یک سکوی کاری و حرفهای است که در آن حضور دارند و وقتی آن را فیلتر کنیم جلوی زندگی حرفهای و کاری آنها را گرفتهایم.
بیتوجهی به پیوستهای فرهنگی و اجتماعی
فولادیان عنوان کرد: در سالهای اخیر موضوع توجه به پیوستهای فرهنگی و اجتماعی زیاد مطرح میشود و برای همهچیز آن را تهیه میکنند ولی میبینیم این مسئله در حد رعایت ظواهر باقی مانده است. متولیان امور میپندارند وقتی پروژهای کلان در حال اجراست، همین که تنها در ظواهر از جمله ساخت اماکن مذهبی و ... پیوستهای فرهنگی و اجتماعی رعایت شود، کفایت میکند، حال آنکه توجه به این پیوستها متفاوت است. پیوستهای فرهنگی و اجتماعی یک مسئله زیربنایی است و در موضوع فیلترینگ برخی شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، باید بدانیم افرادی که از این شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و کاربران و ذینفعان آن، چه کسانی هستند و ضرر و منفعت آنها در استفاده چیست؟ آیا کاری برای مقابله با این شبکهها میتوان انجام داد؟
وی افزود: موضوع زیربنایی در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی این است که بررسی کنیم آیا کاری را میتوانیم انجام دهیم یا خیر و وقتی کاری را نمیتوان انجام داد، باید به سراغ قسمتی از کار رفت که میتواند انجام شود. به عنوان مثال در قضیهای مثل ماهواره، ما که نمیتوانستیم جلوی آن را بگیریم، نه توانایی داشتیم و نه ابزار لازم را. با مانعتراشی در مقابل آن جز اینکه هزینه برای نظام ایجاد کرده و به سرمایه اجتماعی لطمه زدیم، دستاوردی نداشتیم. لذا باید ببینیم در خصوص تلگرام و ... چه کاری میتوانیم انجام دهیم. بنابراین در مقولههایی از ایندست، سیاستگذاری و تصمیمسازی بسیار پیچیده است.
انتهای پیام
نظرات