ادبیات فارسی، بهعنوان یکی از غنیترین میراثهای فرهنگی و هنری ایران، ریشهای عمیق در تاریخ و هویت این سرزمین دارد. آغاز شعر فارسی دری، نقطه عطفی در شکلگیری و گسترش زبان و ادبیات ایرانی پس از اسلام بهشمار میآید؛ در این میان، «رودکی سمرقندی»، بهعنوان یکی از نخستین شاعران برجسته این دوران، نقشی بنیادین ایفا کرده است.
او نه تنها به واسطه اشعار زیبا و پراحساس خود شناخته میشود بلکه بهعنوان «پدر شعر فارسی» الگویی برای شاعران بعدی، بهویژه در سبک خراسانی، بوده است.
شناخت رودکی و جایگاه او در ادبیات فارسی، فراتر از بررسی زندگی و آثار او، به معنای درک بخشی از فرهنگ، اندیشه و هنر ایرانی است که در برابر گذر زمان همچنان استوار مانده است.
«محمد کاظم کهدویی» عضو هیات علمی و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد در گفتوگو با ایسنا ضمن بیان این که تعیین نخستین شاعر زبان پارسی (دری) پس از اسلام به دلیل نبود مدارک مستند، دشوار و شاید غیرممکن باشد، گفت: اقوام ایرانی، بهویژه دهقانان و کشاورزان، از دیرباز با سرودها و زمزمههای مرتبط با فعالیتهای کشاورزی، ذوق هنری خود را حفظ کرده و گسترش دادهاند.
وی افزود: این فعالیتها حتی در دورهای که سلطه اعراب بر ایران رواج داشت و فرمان نسخ زبان و ادب ایرانی صادر میشد، ادامه داشت.
کهدویی با اشاره به این که در منابع تاریخی، «محمد بن وصیف سیستانی»، یکی از منشیان یعقوب و عمرو بن لیث، بهعنوان نخستین شاعر زبان دری شناخته میشود، گفت: از شاعران پیشگام دیگر میتوان به «حنظله بادغیسی»، «محمود ورّاق ترمذی»، «پیروز مشرقی» و «ابوسلیک گرگانی» اشاره کرد.
وی افزود: اما «رودکی سمرقندی»، از شاعران نخستین ایران کهن است که نام و آوازۀ او به سبب اشعار زیبا و استوارش همچنان باقی مانده است.
کهدویی با اشاره به این که رودکی حدود اواسط قرن سوم هجری در روستای پنجکنت، که امروزه در ازبکستان است، متولد شد، اظهار کرد: تاریخ دقیق تولد وی مشخص نیست، اما بین سالهای ۲۵۰ تا ۲۶۰ هجری قمری تخمین زده میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه یزد افزود: رودکی حدود سال ۳۲۹ یا ۳۳۰ هجری قمری دارفانی را وداع گفت.
این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه با اشاره به این که در مورد نابینایی رودکی، برخی او را نابینای مادرزاد دانستهاند، گفت: شواهدی مانند ابیاتی که در آن از دیدن رنگها و اشیا سخن گفته، نشان میدهد که وی در آغاز بینا بوده و بعدها دچار نابینایی شده است. برخی از این ابیات به شرح زیر است:
«پوپک دیدم به حوالی سرخس بانگک بر برده به ابر اندرا»
«چادرکی دیدم رنگین برو رنگ بسی گونه بر آن چادرا»
وی با اشاره به این که رودکی را به دلیل تأثیر گستردهاش بر شاعران سبک خراسانی و نوآوریهایش در قصیده و غزل، «پدر شعر پارسی» مینامند، گفت: تأثیر او در شعر فارسی بهویژه در اشعار «سعدی شیرازی»، به وضوح دیده میشود.
کهدویی با اشاره به این که رودکی بر ادبیات، علوم دینی و فرهنگ زمان خود اشراف کاملی داشت، گفت: کاربرد نامهایی همچون یعقوب، یوسف، نوح، عیسی، لقمان، و همچنین افلاطون و سقراط در اشعار او، نشان از دانش وسیع وی دارد.
وی افزود: برخی اشعار او که مفاهیم دینی، فلسفی و اخلاقی را بازتاب میدهند، تأثیر آیات قرآنی و احادیث نبوی را نشان میدهند؛
«قضا گر داد من نستاند از تو / ز سوز دل بسوزانم قضا را»
«نگنجند در لحد گر زانکه لختی / نشینی بر مزارم سوگوارا»
وی با اشاره به این که این اشعار حاکی از تفکر عمیق او درباره قضا و قدر، مرگ و آخرت است، گفت: او زندگی دنیا را زودگذر دانسته و مخاطب را به قناعت و دوری از دلبستگی به دنیا فرا میخواند؛
«به سرای سپنج مهمان را / دل نهادن همیشگی نه رواست»
«این جهان پاک خواب کردار است / آن شناسد که دلش بیدار است»
کهدویی در پایان با بیان این که از رودکی حدود هزار بیت بهجا مانده است که از خلال آن میتوان به توانایی بینظیر او در کاربرد هنری آیات و احادیث پی برد، گفت: پاسداشت یاد و آثار این شاعر بزرگ، پاسداشت زبان، فرهنگ و ادب غنی ایرانی است که همچنان برای نسلهای امروز الهامبخش است.
انتهای پیام
نظرات