جهان برخوردار از صلح بر پایه احترام به حقوق انسانها و توجه به کرامت و آزادی آنها بنا شده و در آن تحمل و بردباری به همراه تعامل، دوستی و احترام متقابل ضروری است. شنیدن صدای دیگران و مشارکت در گفتوگویی سازنده و برابر از ابزارهای اولیه جهان مبتنی بر صلح محسوب میشود.
نگاهی کوتاه به تاریخ ۲۰۰ سال اخیر ایران نشان میدهد که کشور ما هرگز به دنبال ماجراجویی در محیط بینالملل، جنگ و خونریزی نبوده است و حتی در جنگ ایران و عراق نیز جمهوری اسلامی آغازکننده جنگ نبود، بلکه خود قربانی زیادهطلبی طرف مقابل شد.
روزی که حسن روحانی، رئیسجمهور وقت ایران پیشنهاد جهان عاری از خشونت و افراطیگری را در سازمان ملل مطرح کرد، نخستین بار نبود که جمهوری اسلامی از تریبونهای بینالمللی پیشنهاد خود را برای گسترش صلح را اعلام میکرد. طرح خلع سلاح اتمی منطقه خاورمیانه و همچنین پیشنهاد نامگذاری سال گفتوگوی تمدنها از دیگر پیشنهادهایی است که از سوی مقامات ایران در محیط بینالملل مطرح شده است.
قابل تأمل اینکه یکی از دلایل مهم مبارزه ایران با خشونت این است که کشور ما همواره یکی از قربانیان خشونت به صورت مستقیم و غیرمستقیم بوده است. وجود خشونت در کشورهای همسایه و جهان به صورت غیرمستقیم بر اقتصاد، اجتماع و سیاست جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است. قطعنامه جهان عاری از خشونت، الزام قانونی ندارد ولی نوعی الزام معنوی به وجود میآورد و فشار روانی بر روی کشورهایی مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی است که هر از گاهی به بهانههای مختلف بر طبل جنگ در جهان میکوبند.
احمد فاطمینژاد، عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه فردوسی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اقدامات بینالمللی در راستای از بین بردن خشونت و افراطیگری، اظهار کرد: خشونت در سطوح مختلف فردی، دولتی و بینالمللی معنا پیدا میکند. به لحاظ کیفی نیز خشونت در سه دسته فیزیکی، روانی و سیاسی دستهبندی میشود البته خشونت فیزیکی رایجتر است و در حال حاضر جهان و نهادهای بینالمللی قبل از هرچیزی دغدغه این را دارند که خشونتهای فیزیکی را کاهش دهند و بسیاری از قطعنامهها، کنوانسیونها و فعالیتهایی که انجام میشود، در همین جهت بوده است.
وی افزود: در این ۱۱ سال و بعد از تصویب قطعنامه جهان عاری از خشونت توسط سازمان ملل، تفاوت چندانی در این زمینه رخ نداده است، زیرا در واقع درگیریها و جنگهای داخلی در کشورهای مختلف وجود داشته و تلفات زیادی را به بار آورده و به نوعی خشونت فیزیکی وجود داشته است و در سطح بینالمللی نیز مواردی از این درگیریها وجود داشته و ما شاهد تغییر شگرف و چشمگیری در جهان نسبت به دههای قبلتر آن از لحاظ کاهش خشونت نبودهایم. از این منظر میتوان گفت خشونت به همان روال ادامه داشته و هرچند نهادهای بینالمللی متعددی در این زمینه تلاش داشتند، اما تغییراتی ایجاد نشده است.
عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه فردوسی با بیان اینکه خشونت معلول تحولات و شرایط بینظمی است، عنوان کرد: به جز خشونتهای سیستماتیک، خشونت معلول تحولات و شرایط بینظمی است و در شرایط آشوب ایجاد میشود، خصوصا اگر خشونت را محدود به خشونت فیزیکی در نظر بگیریم. از طرف دیگ چون خشونتهای سیستماتیک معلول قوانین و چارچوبهای منسجم اند، به عنوان مثال در ایران خشونت سیستماتیک چندانی وجود ندارد.
فاطمینژاد با اشاره به عدم تمایل مردم به ایستادگی در برابر خشونت و افراطیگری با توجه به اتفاقات سوریه و افغانستان، بیان کرد: یکسری از بازیگران معادل خشونت در نظر گرفته میشوند و از رویههای خشونتآمیز استفاده میکنند. بر اساس قراردادهای علوم سیاسی و رویههای مرسوم در جهان، گروههای تروریستی از رویههای خشونتآمیز استفاده میکنند، در حالیکه دولتها چنین نیستند. در مورد سوریه اما باید گفت که دولت اسد ابدا دولتی به دور از خشونت و با رویههای مسالمتآمیز نبود. در سمت دیگر تحولات سوریه، گروههای با پیشینه تروریستی قرار داشتند،لذا در تحولات سوریه، دو گروه خشن در مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند، چه بسا اینکه گروههای مسلح اعلام کردند که تصمیم به کاهش خشونت در سوریه دارند. بنابراین مردم در برابر سقوط دولت خود و قدرت گرفتن گروههای مسلح، مقاومتی نکردند.
وی ادامه داد: در خصوص افغانستان هم وضعیت به همین منوال است. ۳ سال است که طالبان در افغانستان روی کار آمده و حداقل گزارشها نشان میدهد که رفتارهای خشونت آمیز در این کشور نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است. اینکه منشاء خشونتهای گذشته افغانستان چه گروهی بوده، مسئله دیگری است، مهم این است که شاخص کلی خشونت در ۳سال گذشته در افغانستان کاهش پیدا کرده است، یعنی میزان مرگ و میر، آسیبها، گروگانگیریها و دزدیها که از مصدایق اصلی خشونت فیزیکی محسوب میشود، طی ۲سال گذشته در افغانستان کمتر شده است، یعنی اگرچه طالبان در گذشته گروهی خشن محسوب میشد، اما با توجه به اینکه توانست نسبت به دولت قبلی افغانستان سطح خشونت در این کشور را کاهش دهد، فعالیتش با مقاومت مردمی روبهرو نشد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به سازوکارهای فعلی برای دست یافتن به جهانی عاری از خشونت و افراطیگری، گفت: رسیدن به جهانی که کلا عاری از خشونت باشد، امکانپذیر نیست. تنها میتوان خشونت را محدود کرد و آن را کاهش داد. مثلا در طی ۲۴ سالی که از قرن ۲۱ میگذرد، خشونت نسبت به مدت مشابه در قرن ۲۰ کاهش پیدا کرده است، اما هرگز نمیتوان شرایط جهان را به نقطهای رساند که خشونت کلا از بین برود، چراکه خشونت در سطوح و ابعاد مختلف میتواند در جریان باشد و کنترل اینها نیازمند یک سیستم پیچیده و فراگیر در حوزههای مختلف، هنجارهای مشخص و مهمتر از همه بازیگرانی است که به این هنجارها احترام بگذارند. در حال حاضر به نظر من این زمینهها چندان فراهم نیست، زیرا اکنون بازیگران بینالمللی هنجارگریز هستند و کنترل تمام آنها ممکن نیست، لذا نمیتوانیم به جهان عاری از خشونت برسیم، اما میشود انتظار کاهش خشونتها را داشته باشیم و این یک هدف در دسترس است.
انتهای پیام
نظرات