به گزارش ایسنا، تدریس، بهعنوان یکی از ارکان اصلی فرایند آموزش، تأثیر مستقیمی بر یادگیری و توسعه مهارتهای دانشجویان دارد. این فرایند شامل مجموعهای از اقدامات برنامهریزیشده است که با هدف حمایت و تسهیل یادگیری دانشجویان اجرا میشود. درک دقیقتر از عوامل مؤثر در تدریس، میتواند به بهبود کیفیت آموزش و دستیابی به نتایج بهتر در نظامهای آموزشی کمک کند. به عبارت دیگر، تدریس نه فقط انتقال دانش، بلکه هنری است که میتواند باعث ایجاد انگیزه، رشد فکری و اجتماعی، و آمادهسازی افراد برای زندگی آینده شود.
مفهوم تدریس اثربخش یکی از موضوعات کلیدی در تحقیقات آموزشی است. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که تدریس اثربخش علاوه بر استفاده از روشهای علمی و منطقی، نیازمند درک عمیق از نیازها و انتظارات دانشجویان است. این موضوع در دانشگاهها اهمیت بیشتری پیدا میکند، چرا که کیفیت تدریس اساتید، نقش کلیدی در رشد مهارتهای علمی، خلاقیت، و مشارکت فعال دانشجویان دارد. در همین راستا، بررسی رفتارهای مرتبط با تدریس اثربخش میتواند به شناسایی راهبردهای بهتری برای بهبود عملکرد اساتید کمک کند.
در این زمینه، محمدتقی رودی، محقق برنامهریزی درسی از دانشگاه شهید بهشتی، به همراه یکی از همکاران خود، تحقیقی را انجام دادهاند. این پژوهش با هدف شناسایی رفتارهای تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان و با بهرهگیری از روشی خاص برای جمعآوری دادهها انجام شده است. محققان در این پژوهش به دنبال یافتن مؤلفههایی بودند که تدریس مؤثر را از تدریس عادی متمایز میکند.
این پژوهش با استفاده از تکنیکی موسوم به «رویدادهای بحرانی» صورت گرفته است. این روش شامل جمعآوری و تحلیل گزارشهایی از تجربیات خاص دانشجویان است که تأثیر مثبت یا منفی قابلتوجهی بر یادگیری آنها داشته است. در این تحقیق، ۵۰ نفر از دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاههای دولتی تهران شرکت داشتند. این دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و اطلاعات جمعآوریشده با تحلیل دقیق مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج این پژوهش نشان می دهند که هفت مؤلفه رفتاری اصلی، نقش مهمی در تدریس اثربخش دارند. این مؤلفهها شامل انتخاب راهبردهای تدریس مناسب، نظم و انضباط شغلی، رعایت انصاف و عدالت، تعامل مؤثر با دانشجویان، آمادگی قبلی استاد و داشتن طرح درس مشخص، اختصاص زمان برای مشاوره با دانشجویان خارج از کلاس، و مدیریت مطلوب کلاس درس هستند.
یافتهها همچنین نشان دادند که وجود این رفتارها بهطور مستقیم با افزایش انگیزه، رضایت، و کیفیت یادگیری دانشجویان مرتبط است. بهطور مثال، تعامل صمیمانه و در دسترس بودن استاد برای دانشجویان خارج از کلاس، بهویژه در مواردی که دانشجویان با چالش مواجه میشوند، تأثیر مثبتی بر دیدگاه آنها نسبت به تدریس داشته است.
تحلیلهای انجامشده همچنین مشخص کرد که برخی از این مؤلفهها، مانند رعایت نظم و انضباط شغلی، بهعنوان پیشنیازهای اساسی تدریس در نظر گرفته میشوند. در مقابل، مؤلفههایی همچون تعامل صمیمانه با دانشجویان و اختصاص زمان بیشتر به آنها، امتیازاتی هستند که میتوانند تصویر مثبتی از استاد در ذهن دانشجویان ایجاد کنند.
این پژوهش حاکی از آن است که رفتارهای مثبت اساتید نهتنها میتوانند کیفیت آموزش را بهبود ببخشند، بلکه رابطه استاد و دانشجو را نیز ارتقا می دهند.
نتایج فوق میتوانند برای مسئولان آموزشی و مدیران دانشگاهها در انتخاب، آموزش، و ارزیابی عملکرد اساتید بسیار مفید باشند. توجه به این مؤلفهها در تدوین برنامههای آموزشی و سیاستگذاریهای کلان میتواند به بهبود کلی کیفیت آموزش در دانشگاهها کمک کند.
این یافته های علمی ارزشمند در «دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی در آموزش عالی» که زیر نظر انجمن مطالعات برنامه درسی ایران منتشر میشود، به چاپ رسیده اند. چنین پژوهشهایی میتوانند به درک بهتر از شیوههای تدریس اثربخش و راههای ارتقای آن در محیطهای آموزشی کمک کنند.
انتهای پیام
نظرات