زهرا ترشیزی در گفتوگو با ایسنا اظهارکرد: یک خانواده در سرپناهی به نام خانه زندگی میکنند که این خانه به لحاظ داشتن امنیت باید مثل گلخانه باشد و شرایط لازم برای پرورش اعضایش در آن به خوبی فراهم شود.
وی با اشاره به اینکه نقش زن در خانواده همچون خورشید است که با درخشش خود، نور و انرژی به خانه و خانواده میبخشد، گفت: زنان عنصر انرژی بخش خانواده هستند و اگر خورشید خانه انرژی نداشتهباشد، این خانواده نمیتواند دارای انسجام و همدلی باشد.
ترشیزی از مرد و پدر خانواده به عنوان ماه یاد کرد و گفت: اگر چه مرد خانواده در نقش پدر همچون ماه می درخشد، اما نور ندارد و تولید کننده انرژی عاطفی نیست.
وی با تاکید براینکه هیچ حریمی بین زن و شوهر نباید باشد تا زن و مرد به هم نور و انرژی بدهند، اظهار کرد: زن به عنوان خورشید خانه هم به همسر و هم به فرزندان نور و انرژی میبخشد و اعضای خانواده نیازمند انرژی او هستند؛ در این میان فرزندان دختر بیشتر نیازمند دریافت انرژی هستند و آنها به لحاظ جسمی، روحی و روانی به دریافت انرژی بیشتری نیازدارند.
تشنگی روانی خطرناک تر از تشنگی جسمی
این روانشناس با بیان اینکه تشنگی روانی انسانها، از تشنگی جسمی خطرناکتر است، افزود: اگر تشنگی اعضای خانواده به ویژه نوجوان دختر در خانواده رفع نشود او به دنبال تامین این نیاز در بیرون از خانه است.
ترشیزی با تاکید براینکه در بستر اجتماع همه اعضای خانواده دارای وظیفهای هستند و هیچ کدام حق ندارند به گونهای رفتار کنند که حال دیگری را بگیرند، خاطر نشان کرد: پدر در راس خانواده قرار دارد و مادر نیز با او در یک تراز است و با تفاهم با یکدیگر باید امور خانه و خانواده را ساماندهی کنند و هیچ کدام نباید جایشان را عوض کنند زیرا وقتی مادری جای پدر باشد و یا پدری که جای مادر را بگیرد برای خانواده دردسرساز میشود.
وی با تاکید براینکه پدر و مادر با تعقل، تفکر، ادراکات و احساسات میتوانند در خانه انرژی مثبت تولید کنند و این انرژی را افزایش دهند، اظهار کرد: ما در بستر زندگی میخواهیم به عقلانیت برسیم و در این میان باید برای بیان احساساتمان، حواسمان را جمع کنیم زیرا اگر میخواهیم حوزه روانی و اجتماعی افراد خانواده را شارژ کنیم، باید بتوانیم برای اعضای خانواده شرایطی فراهم کنیم که به راحتی احساسات خود را بروز دهند، در غیر این صورت نمیتوان بین اعضای خانواده ارتباط خوبی برقرار کرد.
این روانشناس با اشاره به اینکه یک دختر نوجوان در سنین ۱۳ تا ۱۶ سالگی دوران طوفانی را سپری می کند که نیازهای روانی، جسمانی و روحانی او در اوج است و اگر این نیازها برآورده نشود پرخاشگر و افسرده میشود، گفت: به لحاظ جسمی اگر چربی کم مصرف کنیم از ذخیره چربی بدن کم میشود؛ اما اگر از لحاظ روحی حالمان بد باشد آندروفینمان که مصرف روزانه دارد کم شده و ذخیرهای هم در بدن نداریم، لذا وقتی میبینیم که فرزند نوجوان ما پرخاشگری میکند، به حرفمان گوش نمیدهد، بیحال است و افسرده، باید توجه کنیم که ممکن است از لحاظ روحی و روانی دچار مشکل باشد و چه بسا در اغلب بیماریهای جسمی، کمبود انرژیهای روانی هم محسوس است.
وی با بیان اینکه نهاد انسان بر اصل لذت استوار است و هرکاری اگر لذتی نداشته باشد از بین رفتنی است، گفت: باید حال خوب را به اعضای خانواده بخشید و البته در ایجاد حال خوب، نباید آنها را بدهکار کرده و منتظر بازخوردشان ماند.
ترشیزی وجود افکار مخرب را مانع دیدن خوبیها دانست و ادامه داد: اگر افکارمان خراب باشد آنچه پردازش میشود، منفی است. لذا ما باید احساساتمان را مدیریت کرده و حواسمان را جمع کنیم، کمتر حرف بزنیم و خوبتر ببینیم و بهتر و بیشتر گوش دهیم، البته دیدن بدون توجه هم فایده ندارد و باید احساسات به خوبی مدیریت شود.
ضرورت تلاش برای تربیت افراد اخلاقمدار
وی با اشاره به اینکه ما باید برای زندگیمان و سلامت روان اعضای خانواده خود هزینه کنیم، گفت: برای اینکه حال حوزه روانی خانواده خوب باشد، باید بتوانیم خود، به عنوان والد با تسلط بر هیجانات و آگاهی بر ضعفها، نسبت به بازخوردها حساس باشیم و احساسات مان را به خوبی بروز دهیم و اجازه بروز احساسات به اعضای خانواده بدهیم و برای تربیت افرادی اخلاقمدار به پلکانهای اخلاقی توجه کنیم.
این روانشناس با بیان اینکه اخلاق به جزئیات رفتاری هر فردی اطلاق میشود و وابسته به فرهنگ و امری نسبی است، یادآورشد: رعایت احترام متقابل، رضایتمندی، تعریف و تمجید، دریافت پاداش و توجه به پیمانهای اجتماعی در تربیت فرزندانی اخلاق مدار موثر است.
وی از دوران نوجوانی به عنوان دورهای طوفانی همراه با تغییرات ناگهانی یاد کرد و افزود: باید در رفتار با فرزندانمان به گونهای باشیم که آنها از این دوران زندگی خود لذت ببرند حتی از تغییر اندام و مشاهده علائم بلوغ احساس شرم نداشته باشند، بلکه این تغییرات برای آنها لذتبخش باشد.
ترشیزی خاطرنشان کرد: اگر سلامت روانی فرزندانمان در دوره بلوغ تامین شد و در صورت بروز مشکل بازتوانی و اصلاح صورت گرفت، میتوان به توفیق خانوادهها در تربیت افرادی سالم به لحاظ روانی در جامعه امیدوار بود.
وی تصریح کرد: در نحوه رفتار با نوجوان، نه مثل بچه با او رفتار کنیم و نه مثل بزرگسال، لذا در این دوره حساس برخی رفتارها از جمله خشونت، شوخی، امر و نهی، انتقاد، سرزنش، توهین و تنبیه ممنوع است.
این روانشناس و مشاور خانواده با تاکید براینکه باید فاصله بین زن و شوهر صفر باشد، اما وجود فاصله کمی بین پدر و مادر با فرزندان ضرورت دارد، گفت: باید برای فرزندانمان حریمهایی را حفظ کنیم، اما این به معنی وجود فاصله زیاد با آنها نیست.
انتهای پیام
نظرات