فرزاد قائمی در گفتوگو با ایسنا در خصوص اشعار حافظ که در حال حاضر مورد توجه جوانان قرار گرفته است، اظهار کرد: ما چند شاعر ملی و در عین حال بینالمللی داریم که از دیگر شاعران شعر فارسی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. فردوسی اولین شاعری است که از حیث اهمیت شعر و شاعر در هویت ملی و در سطح جهان ممتاز است. پس از او حافظ، مولانا، سعدی، خیام و نظامی هستند که در هویت ملی ما نقش مهمی دارند.
وی اضافه کرد: بخشی از این نقش به کارکرد شعر شاعران و شکلگیری ذهنیت جمعی ایرانیان در سدههای گذشته مربوط میشود که فراتر از جغرافیای ایران و حتی جغرافیای زبان فارسی در سطح جهان است. بنابراین یکی از بخشهایی که ایرانیان امروز در فرهنگشان به آن افتخار میکنند، قطعا نام چنین شاعرانی است.
عضو هیات علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه حافظ در این میان نقش ممتازی دارد، بیان کرد: اگر فردوسی ایرانی بودن ایرانیها را نمایندگی میکند اگر مولانا نماینده اوج زیبایی عرفانی است و اگر سعدی حکمت ایرانی را نمایندگی میکند؛ حافظ مجموع همه اینهاست و در عین حال شبیهترین شاعر به شخصیت پیچیده فرهنگی ایرانیان در طول تاریخ است که جنبههای متناقضنما و حتی به ظاهر متعارض را در آنِ واحد دارد.
وی ادامه داد: شاید فرهنگ ایرانی از این حیث شبیه هیچ فرهنگی در جهان نباشد و حافظ مهمترین نماینده این فرهنگ است. بنابراین شعر حافظ در دنیای امروز برای مخاطب جوان جذاب است. بخشی از این جذابیت به لطافت، تغزل و جنبههای عرفانی شعر حافظ و بخشی هم به شخصیت سرکش، شیفه آزادی و ستایشگر زیباییها برمیگردد که هر مخاطبی به ویژه جوان را جذب خود میکند.
قائمی با بیان اینکه شعر حافظ مانند دیگر نمودهای ادبیات هنر کلاسیک نیاز به ترجمه به زبان روز و الهام بخش بودن برای فرهنگ جدید دارد، عنوان کرد: اقداماتی که امروز باید در دنیای رسانه و تولیدات هنری بر مبنای شعر حافظ انجام دهیم و آثاری که بر آن مبنا باید طراحی و تولید شود، میتواند این نقش را پررنگتر کند.
وی در خصوص چرایی نامگذاری حافظ به معمار کلام، تصریح کرد: در شعر حافظ بلاغت، زیبایی کلام و تناسب میان ظرفیتهای زیباشناختی شعر فارسی از حیث معانی، بیان، بدیع، ساختارهای آوایی، واژگانی و نحوی به اوج خود رسیده است. موسیقی شعرحافظ مانند یک اقیانوس وسیع اما آرام است که ظرفیت معانی متعدد دارد. حافظ مانند یک معمار، کلام را به گونهای با نبوغ خود طراحی کرده که تمامی ظرفیتهای کلام از قوه به فعل رسیده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: غزلسرایان ایرانی در طول ۷۰۰ سال گذشته تا به امروز تحت تاثیر حافظ شعر میگویند و حضور حافظ در شعر فارسی مانند حضور معماری است که همواره حس میشود. حافظ، حافظه شعر فارسی است. حافظ در غزل از همه شاعران قبل از خود تاثیر پذیرفته و حتی این تاثیر پذیرفتن در مواردی نزدیک به سرقت ادبی میشود؛ بدین معنا که حافظ کلام و مضمون شعر دیگر شاعر را در شعرش تکرار میکند.
وی اظهار کرد: شیوه غزلپردازی حافظ متفاوت با غزلسرایان روزگار خودش نیست و زمانی که شعر حافظ را با شاعران هم روزگار خود مانند خواجوی کرمانی، مراغهای، سلمان ساوجی و عبید زاکانی مقایسه میکنیم، متوجه میشویم که سبک غزلسرایی، رابطه صورت و معنا، لفظی و معنوی، کیفیت شگردهای معانی و بیانی و لایههای متفاوت کلام شباهتهای قابل توجهی دارد اما آنچه که شیوه حافظ را در تغزل و غزلپردازی متفاوت با دیگر شاعران کرده است، چندین دلیل دارد.
قائمی خاطرنشان کرد: حافظ در غزلهای لطیف و عاشقانه تحت تاثیر استاد سخن سعدی است، اما پیچیدگیهای در عین تاثیرگذاری ساده در کلام حافظ بسیار متفاوت از کلام سهل ممتنع و مضامین سهل الوصول سعدی است. به تعبیر حافظ که میگوید طرز کلام خواجوی کرمانی را دنبال میکند اما ظرافتهای بلاغی حافظ متفاوت از ظرفیتهای بلاغی محدود شعر خواجو است.
وی تصریح کرد: حافظ ایهامها را به نوعی در شعر طراحی کرده که شامل تضاد، تناسب و انواع دیگر میشود که میتوان با ترسیم ایهامهای غزل به یک شکل هندسی دقیق رسید. طنز و ایهام ۲ عنصر سبک غزلپردازی حافظ است که شبیه هیچ غزلسرای دیگری نیست.
قائمی بیان کرد: استفاده هنرمندانه حافظ در تناسب واجآراییها سومین عنصر خاص در غزل حافظ است که بسیار شگفتانگیز با آنها نقاشی میکند. همچنین میتواند شادی و غم را با صامت و مصوتها ترکیب کند. در شعر حافظ استعاره جدید مشاهده نمیشود اما از استعارههای متعارف ترکیبها و تصویرهای جدید میسازد. موسیقی و ضرب آهنگ کلام، تناسب میان ریتم و مضمون در شعر حافظ به حدی است که در شعر هیچ غزلسرای فارسی دیده نمیشود.
انتهای پیام
نظرات