محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه، در اولین جلسه از سیزدهمین دوره سلسله کرسیهای آزاداندیشی با موضوع «وفاق ملی؛ پیشران گام دوم انقلاب اسلامی» که امروز ۴ آذرماه در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، وفاق ملی را از اولویتهای ضروری جامعه دانست و بر نقش آن در تولید قدرت ملی و تثبیت انسجام ملی در مسیر تمدنسازی تأکید کرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با تأکید بر جایگاه کلیدی وفاق ملی در انقلاب اسلامی، آن را فراتر از یک شعار سیاسی یا جناحی و نیز فراتر از یک قرارداد یا تفاهم اجتماعی دانست و گفت: در تجربه انقلاب سیاسی، سه نوع وفاق وجود دارد؛ اول وفاق انقلابی، این نوع وفاق در دوران نهضت اسلامی، بهویژه در آستانه پیروزی انقلاب و شکلگیری نظام اسلامی رخ داد. در این دوره، اکثریت ملت ایران در برابر نظام فاسد شاهنشاهی متحد شدند و بیش از ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. روشن است که چنین اجماعی بر محور انقلاب شکل گرفته بود. در این میان، اقلیتهای مختلف دینی، قومی، و حتی کسانی که پیشتر وفادار به رژیم شاهنشاهی بودند، حضور داشتند.
وی ادامه داد: نوع دوم وفاق بر محور ارزشهای اسلامی است در این مرحله، اکثریت معتقدان، پیوند قلبی خود را با ارزشهای اسلامی ابراز کردند و بر این مبنا متحد شدند؛ همچنین وفاق ملی سومین نوع است، این نوع وفاق پس از پیروزی انقلاب و تثبیت حاکمیت دینی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران پدید آمد. در این مرحله، محور اتحاد فراتر از دو محور پیشین بود. وفاق ملی نهتنها شامل انقلابیون یا مسلمانان میشود، بلکه همه کسانی را در بر میگیرد که به ارزشهای اسلامی باور دارند، غیرمسلمانانی که جمهوری اسلامی را پذیرفتهاند، و حتی افرادی که به دلایل سیاسی یا منافع دیگر با این نظام سازگار شدهاند. این اتحاد بر اساس منافع ملی استوار است.
مهاجرنیا در ادامه به آموزههای قرآن و سیره نبوی(ص) اشاره کرد و گفت: آیه ۶۳سوره انفال از «وفاق دینی» با عنوان«الفت» یاد میکند و در اهمیت آن میفرماید الفت میان دلهای مؤمنان تنها در حیطه قدرت الهی است. اما «اتفاق ملی» را پیامبر(ص) از طریق منشور مدینه با همه اهالی مدینه که شامل مسلمانان مهاجر مکّی و بومیان مدنی و سه طایفه بزرگ یهودی و قبایل مذهبی اطراف مدینه، امضاء کرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با توجه به اهمیت و ضرورت اتفاق ملی، گفت: هدف از وفاق ملی، فراتر از دعواهای اصولگرایان و اصلاحطلبان است. این وفاق باید به «هویت ملی» تبدیل شود تا بتواند برای حاکمیت، قدرت ملی تولید کند. وفاق ملی باید بتواند یک زیستجهان متناسب با ارزشهای انقلاب اسلامی ایجاد کند. در این زیست جهان حاکمیت و هویت دو عنصر اساسی هستند، حاکمیت به دنبال نظام سیاسی فعال با ساختاری کارآمد و ملّتی فعال در سرزمینی آباد است و هویت در تکاپوی ترکیبی پویا میان اسلام، ملیّت، قومیّت، جنسیّت، ایرانیّت و زبان و نژاد است که در قانون اساسی همه آنها به رسمیت شناخته شدهاند. وفاق ملی ایده همبستگی هویتساز و قدرتآفرین است.
در ادامه استاد حوزه و دانشگاه به آموزههای قرآنی درباره وحدت و الفت و وفاق اشاره کرد و گفت: پیام اتحادی قرآن این است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» هم به اتحاد دعوت کرده و هم از تفرقه نهی کرده است. وحدت و الفت از منظر قرآن «نعمت الهی» محسوب میشود و از مسلمانان میخواهد که قدردان آن باشند و از تفرقه پرهیز کنند.
مهاجرنیا در بخش پایانی از سخنان خود، با اشاره به عوامل مختلفی که در گذشته سبب ایجاد کدورتها و اختلافات در کشور شده است، وفاق ملی را فراتر از سازوکار حل اختلافات دانست و گفت: با وفاق ملی هم قدرت ملی در اعمال حاکمیت افزایش مییابد و هم شرایط عبور از چالشهای کنونی برای ساختن آینده و ایجاد تمدن اسلامی فراهم می شود.
انتهای پیام
نظرات