• چهارشنبه / ۳۰ آبان ۱۴۰۳ / ۱۰:۴۵
  • دسته‌بندی: گیلان
  • کد خبر: 1403083022273
  • منبع : نمایندگی گیلان

در یک درخت مرده، زندگی جریان دارد

در یک درخت مرده، زندگی جریان دارد

ایسنا/گیلان هرچه بقایای درختان مرده در کف جنگل انباشته شود به همان نسبت لایه بیومس یا زیست توده خاک غنی‌تر است؛ اینجاست که می‌توان دریافت درختان چه توانایی شگفت‌انگیزی برای حیات دوباره در خود نهفته دارند و اینجاست که باید پرسید: حقیقتا درخت کیست که پس از مرگ هم در حال رویش و حیات بخشیدن به جهان است؛ به عبارتی دیگر در یک درخت مرده بیش از یک درخت زنده زندگی جریان دارد.

"هنگامی که بمیرم تنها بخشی از من می‌میرد" این بخشی از ترانه آهنگی است از یک آهنگساز و خواننده که می‌تواند آخرین زمزمه درختی با جنگل باشد پس از شکافی عمیق و یا آذرخش و صاعقه ای و یا یورش و شبیخونی که او را نقش بر زمین می‌کند.

حقیقتا درخت کیست؟! این پرسش می‌تواند یکی از عمیق‌ترین پرسش‌های نظام آفرینش باشد؛ وقتی به دالان های جنگلی ستبر می‌رسیم درختان ایستاده را پاس می‌داریم و درختان افتاده را که گهواره‌های مادرانه جانداران حیات هستند نمی‌بینیم. برای همین است که باید مردم آگاه باشند که ما تا آخرین نفس به درختان افتاده محتاجیم و آن‌ها به ما نیاز ندارند؛ مردم و مسئولین در مواجهه با درخت‌های بر زمین افتاده نباید او را مرده بپندارند چون در روند بیگانگی ما با طبیعت این زیستگاه‌های خرد، اما امن و کوچکِ جانشین ناپذیر، نابود می‌شوند؛ این تنه ها می‌توانند آشیانه چنبره عضلانی مارهایی باشند که از زیر ریشه های پوسیده و آشکار درخت می‌خزند و سر زهردارشان را اغواگرانه به سمت آفتاب بالا می‌آورند. یا قاره پهناور ابرهایی از حشرات که وقتی از سفر آبگیرها و نهرها برمی‌گردند به تنه درخت پوسیده پناه می‌آورند و یا پیاله بزرگ آبی برای شوکاهای زخمی که از دگرگونی‌های اقلیم در رنج هستند و اندوخته ای از قطرات براق باران را جستجو می‌کنند.

حتی بوی پوست این درخت های افتاده که مهمان خوشه های باران هستند برای جانداران شناخته و ناشناخته حیات بخش است.
مردم باید به این فهم و ادراک از جهان شگفت انگیز جنگل برسند که در اعماق این تونل چوبی خالی موجوداتی با قدرت شگفت انگیز زندگی می‌کنند؛ البته حس و احترام مردم در جهان کنونی نسبت به جنگل و درختان رشد کرده و در قالب فرآورده‌های باشکوه هنر و دین در جهان به بلوغ و صیانت رسیده اند؛ حقیقتا بسیار دلنواز است وقتی به این فکر می‌افتیم که در بخشی از ایران در جنگلی بارانی هنوز موجوداتی ناشناخته که نام علمی هم ندارند و به دور از چشم انسان، آزادانه پرسه می‌زنند؛ حقیقتا این فکر حال آدمی را خوب می‌کند و خون قلب را به جوش می‌آورد؛ آن ها بخشی از جهان ما هستند که ما در آن تکامل یافته‌ایم و این رمز و راز دنیایی است که خوشبختانه علی‌رغم تلاش انسان هنوز رام او نشده است و زیستمندانی دارد که برایشان سنگ تمام می‌گذارد.

درختان افتاده، به شیوه ای رازآلود زیسته اند؛ سال ها افراشته و سایه‌بخشنده و پرنفوذ، از زمین مواد غذایی گرفته اند و در چوب و پوست و سلول‌های خود ذخیره کرده‌اند. از این رو گنجینه گرانبهایی برای نوادگانشان به جا می‌گذارند و هیچ بخشنامه و دستوری نمی‌تواند بگوید که موجودیت زندگی کوچک درخت با افتادن بر زمین به پایان می‌رسد چون به پایان نمی‌رسد و بهتر است بگوییم آغاز می‌شود؛ آنگاه که قارچ طاقچه‌ای به شکل تخته‌ای بشقابی و نیمه بر تنه درخت_ به ظاهر مرده _ می‌نشیند و سایه روشن‌های متفاوت در تنه درخت نشانه تنوع زیستی تمامی جانداران و گیاهانی است که چوب پوسیده، اقلیم، وطن و قاره کوچکشان شده است.

تحقیقات بیانگر این نکته است که زادآوری درختان در مناطقی که درختان خشک سرپا و افتاده وجود دارد، بیشتر از جاهای دیگر است اما سوگمندانه باید گفت غالباً دیده و شنیده می‌شود که چوب‌های مرده جنگل غیرضروری هستند جای دریغ بسیار است که با انجام تصمیم‌های نازل، زیستگاه‌های بسیار با ارزشی را بیهوده از بین می‌برند که بخش مهمی از اکولوژی جنگل هستند.

بر کسی پوشیده نیست که وجود درختان مرده در جنگل بسیار ضروری‌ است زیرا تنه بر خاک افتاده می‌تواند گهواره‌ای برای نوادگانش باشد. گذشته از خوش‌بینی ویلسونی، تحقیقات علمی و میدانی نیز نشان می دهد که معمولا خاک اطراف این درختان، بسیار غنی‌تر از خاک دیگر مناطق جنگل است، زیرا وجود درختان شکسته، افتاده و پوسیده باعث افزایش میزان مواد موجود در این خاک می شود. همچنین درختان شکسته و افتاده موجود در جنگل ها، در چرخه حیات و تنوع زیستی نقش دارند و باید گفت که وجود این درختان نه تنها صدمه و آسیبی برای جنگل به همراه ندارد، بلکه کاملا برای اکوسیستم جنگل جان‌بخش است. هرچند آنچه در جنگل‌های هیرکانی می‌بینیم در بخش‌هایی به ظاهر جنگل هستند، و در مواجه با مشکلات بسیار، مانند آلودگی، آفات، قاچاق چوب و بهره‌برداری اقتصادی و چپاول و غارت اصحاب زر و زور و قدرت، تاب آوری آنها کاسته و تحمل آن‌ها برای اجرای طرح ها و بخشنامه ها و پیشروی ماشین توسعه‌ای ناپایدار جدید یا برداشت تجاری چوب به شدت کاهش یافته است.

برای همین است که هرگونه برداشت از جنگل ها، خروج محصولات فرعی جنگلی محموله جنگلی شامل خاک، ماسه، لاش برگ، خاک برگ و خزه و گیاهان زینتی ممنوعیت دارند چون همه بخشی از حیات جنگل هستند.

آری حیرت آور است که چطور بعضی درخت‌ها به روی نعش والدین خود جوانه زده و سبز می‌شوند؛ دانشمندان این رویش را جوان شدن نعش می‌نامند. درختی که نقش بر زمین می‌شود پیوسته در حال تجزیه شدن است تا اینکه روزی به طور کامل به هوموس ( بقایای تجزیه شده گیاهان و جانوران می‌گویند) تبدیل شود.

درخت حتی روزی که بر زمین می‌افتد ماوای گروه دیگری از جانداران می‌شود چون در اجتماع جنگلی سالم هر درختی به دیگری یاری رسان است حتی درختی که بخشی از آن مرده است برای جانداران کوچک و بزرگ به مثابه خرده زیستگاهی یاری رسان است.

تحقیقات میدانی و مطالعات پژوهشگران نشان می‌دهد که هرچه بقایای گیاهان و درختان مرده و پوسیده در کف جنگل انباشته شود به همان نسبت لایه بیومس یا زیست توده خاک نیرومندتر است و آب بیشتری می‌تواند در خاک ذخیره شود و اینجاست که می‌توان دریافت درختان چه توانایی شگفت‌انگیزی برای تغییر و تطبیق و حیات دوباره در خود نهفته دارند و اینجاست که باید پرسید: حقیقتا درخت کیست که پس از مرگ هم در حال رویش و حیات بخشیدن به جهان است؛ به عبارتی دیگر در یک درخت مرده بیش از یک درخت زنده زندگی جریان دارد، چرا که موجودات زنده‌ای که درون چوب نرم، پوست درختان و بقایای گیاهان را برای زندگی برگزیده‌اند به فرایند تجزیه و جذب موجوداتی که تغذیه کننده از آنها هستند یاری می‌رسانند.

درختان افتاده یاری گران خاک نیز هستند؛ درختان افتاده و شاخه‌های بزرگ خشک و افتاده به‌ویژه در نقاط شیب‌دار با کند کردن حرکت رو به پایین مواد ارگانیک و خاک معدنی سدی برای فرار و به هدر رفتن خاک غنی ایجاد می‌کنند و قدرت نفوذ آب در خاک افزایش می‌یابد. هزاران نوع موجود خاک‌زی سر سفره درختان پوسیده ارتزاق می‌کنند و باقی ماندن بخشی از درختان افتاده و پوسیده برای تغذیه خاک جنگلی ضروری است.

بی تردید برخلاف نظر عده ای که در اقلیت هم نیستند با مرگ یک درخت، زندگی آن درخت در جنگل به پایان نمی رسد؛ همان تکه‌های بازمانده از شاخه‌های ستبر و دلیر و تنومندی که وقتی ایستاده بودند سرعت طوفان را برای نهال های جوان می‌شکستند حالا مانعی در برابر فرسایش خاک جنگل‌های هیرکانی در شیب‌ها و مسیرهای منتهی به رودخانه ها می‌شوند و وقتی که بارندگی شدید رخ می دهد با آنکه نقش بر زمین هستند بخشی از جریان سیلاب ها را که همراه با گل و لای است کنترل می‌کنند و علی رغم پوسیده شدن استخوان بندی، سال‌های زیادی در جنگل، پایدار و مراقب زندگی‌های کوچک هستند و در اکوسیستم جنگل تاثیری حیاتی دارد؛ آن‌ها بی وقفه با راهبرد خاص و کدهای برنامه‌نویسی خود در نظام آفرینش بدون توجه به بخشنامه ها و دستورها و پاراف ها برای دوباره سبز شدن آماده می‌شوند؛ حیرت‌آور است چه بسیار درختانی که از تاریکی تنه این درختان پوسیده به بلوغ رسیده‌اند. برای همین نگاه مادرانه، پوسیده ترین درخت، بهترین مادر است و زادآوری درختان در مناطقی که درختان خشک سرپا و افتاده وجود دارد، بیشتر از جاهای دیگر است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha