• سه‌شنبه / ۲۹ آبان ۱۴۰۳ / ۱۴:۱۰
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1403082921670
  • خبرنگار : 50990

عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات زنان دانشگاه ادیان و مذاهب پاسخ داد

مردانگی و زنانگی؛ مکمل یا متعارض؟

مردانگی و زنانگی؛ مکمل یا متعارض؟

ایسنا/خراسان رضوی عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات زنان دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: مردانگی و زنانگی ضرورتاً در تقابل با یکدیگر قرار ندارند، یعنی آنان را باید مکمل یکدیگر در نظر گرفت. هنگامی که درباره نگرش مردان به زنانگی صحبت می‌کنیم به این معنا نیست که آن‌ها در مقابل یکدیگر قرار دارند یا تعارض ذاتی عمیق اجتناب ناپذیری میان مردان و زنان وجود دارد.

خدیجه برزگر در نشست علمی با موضوع «نگرش مردان ایرانی به زنانگی و تاثیر آن در تحولات جامعه» که به همت مرکز فعالیت‌های قرآنی جهاددانشگاهی خراسان‌رضوی در سازمان مرکزی این نهاد برگزار شد، اظهار کرد: موضوع زنانگی و مردانگی مقوله مهمی است و اگر بخواهیم مفهوم کلانی را برایش تصور کنیم می‌توانیم به موضوع جنسیت اشاره کنیم. جنسیت نیز همان انگاره‌ها، تلقی‌ها، نقش‌ها، باورها، رفتارها، نمادها و چیزهایی است که نحوه رفتار زن را به عنوان یک زن و نحوه رفتار مرد را به عنوان یک مرد تعریف می‌کند.

وی اضافه کرد: مردانگی و زنانگی ضرورتا در تقابل با یکدیگر قرار ندارند، یعنی آنان را باید مکمل یکدیگر در نظر گرفت. هنگامی که درباره نگرش مردان به زنانگی صحبت می‌کنیم به این معنا نیست که آن‌ها در مقابل یکدیگر قرار دارند یا تعارض ذاتی عمیق اجتناب ناپذیری میان مردان و زنان وجود دارد.

وی در خصوص حدود و ثغوری که میان مردانگی و زنانگی وجود دارد بیان کرد: این موضوع حدود و ثغوری مشترک و همچنین نسبی دارد. نسبی بودن آن به این معنا است که از فرهنگی نسبت به فرهنگ دیگر و دینی نسبت به دین دیگر، ممکن است متفاوت باشد. همچنین مردانگی و زنانگی ضرورتا در تقابل یکدیگر قرار ندارند و آنان را باید مکمل یکدیگر در نظر گرفت همچنین تعارض ذاتی عمیق اجتناب ناپذیری میان مردان و زنان وجود ندارد.

برزگر به آسیب‌هایی که از «در حاشیه بودن مردان» به وجود آمده است اشاره کرد و گفت: در این زمینه بحث‌های زیادی وجود دارد برای مثال برخی بر این باورند که با جنبش فمینیستی، مردان کمی به حاشیه رانده شدند و حیز انتفاع اجتماعی خودشان را به هر دلیلی و تحت هر تحول اجتماعی از دست دادند. ما در برهه‌ای از تاریخ، حاشیه بودگی مردان را طی کرده‌ایم و هم‌اکنون دریافته‌ایم که این حاشیه بودگی دارای آسیب‌هایی مانند شکل نگرفتن خانواده، ازدواج و تداوم نیافتن آن است.

وی به کتابی تحت عنوان «مردان در اعتصاب» اشاره و بیان کرد: سوال اصلی این کتاب این است که چرا مردانی که در اعتصاب به سر می‌برند اعمالی چون ازدواج، پدر شدن و موفقیت مردانه را برای خود تحریم کرده‌اند و اساسا انگیزه‌هایی که برای تلاش، پشتکار و شکل‌گیری خانواده لازم است را از خود منع کرده‌اند و مولفه هویت بخشی را برای خود تلقی نمی‌کنند و یا کتاب دیگری تحت عنوان «آیا مردان هیچ چیز خوبی ندارند» نوشته شده است با این موضوع که آیا آنقدر که گفته می‌شود مردان ظلم می‌کنند، تبعیض ایجاد می‌کنند و خشونت به خرج می‌دهند. آیا واقعا هیچ چیز خوبی ندارند که بتوان روی آن نقطه مثبت و قوتشان که در نظم خانواده و اجتماعی تاثیرگذار باشد تمرکز کرد؟

عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات زنان دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: اکنون اگر مروری اجمالی از چند سال اخیر در ذهن خود انجام دهیم درمی‌یابیم که تصویری خشن از مردان ساخته‌ایم که همیشه در حال ظلم به زنان هستند. کتابی تحت عنوان «مردانگی ایرانی» نوشته شده است که در واقع سیر تحولات مردانگی در عصر قاجار و پهلوی را روایت می‌کند که با چه ویژگی‌ها و مولفه‌هایی مردان توصیف می‌شوند و این ویژگی‌ها چگونه درحال تغییر است و این تغییر چه فضایی را برای حضور زنان در عرصه اجتماعی فراهم می‌کند. شاید توجه به ذائقه، نگرش و فهم مردانه در مسائل اجتماعی در جامعه ما در چند سال اخیر و به تازگی بوده که درحال اتفاق است.

برزگر در خصوص مسئله شدن مردان در جامعه اظهار کرد: دلیل اینکه چرا مردان در جامعه ما مسئله شده‌اند این است که تماما مسئله را از نگاه زنانه بررسی کرده‌ایم و بسیاری از مواقع متوجه شدیم که با توجه به مطالعات انجام شده مسئله هنوز حل نشده است؛ چراکه قرار بود ما با روشنگری، هدایت، افزایش آگاهی و رشد اجتماعی زنان بتوانیم بسیاری از آسیب‌ها را کم کنیم اما آسیب‌هایی چون خشونت علیه زنان هنوز وجود دارند.

وی ادامه داد: سال‌های زیادی است که ما درمورد خشونت علیه زنان صحبت می‌کنیم اما این مسئله همچنان به قوت خود باقی است و می‌توان گفت موضوع خشونت علیه زنان موضوع زنان نیست بلکه موضوع مردان است و باید آن را از نگاه مردان نگاه کرد. به طور مثال در خصوص جراحی‌های زیبایی، بدنمندی زن یا بدن زنانه بیشتر مسئله مردان است تا زنان؛ چراکه برخی زنان برای اینکه مورد توجه و رضایت همسر خود واقع شوند تصمیم به تعییرشکل بدن و چهره خود می‌کنند.

برزگر با اشاره به تعارضاتی که مردان در فهمشان نسبت به زنان دچار هستند، گفت: مردان درخانواده به نحوی آموزش می‌بینند که مردانگی مقدری را باید شکل دهند اما هنگامی که در جامعه وارد می‌شوند در مورد فهمیدن مسائل زنان آنچه را که خودشان ندارند می‌خواهند در فردی دیگر پیدا کنند. مسائلی از قبیل اشتغال، آموزش و بدن در نگاه مردان مسئله است؛ چراکه آن‌ها ارزش افزوده برای زن ایجاد می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات زنان دانشگاه ادیان و مذاهب در خصوص اینکه چه نوع مردانی بیشتر مورد قبول زنان واقع می‌شوند، بیان کرد: در روابط میان دختران و پسران، پسرانی مورد مقبولیت بیشتری واقع می‌شوند که رفتارهای زنانه‌تری نسبت به دیگر مردان دارند؛ چراکه همزادپنداری میان خودشان و طرف مقابل اتفاق می‌افتد. مسئله ما این است که آیا می‌شود مردان در همان مردانگی خود بمانند و مولفه‌های هویت بخش خود را دارا باشند و فاصله درک و هم‌ذات پنداری کمتر شود و به سمت رفتارهای زنانه نروند؟ زمانی ما در این زمینه موفق خواهیم شد که مردان بتوانند فضای خانواده را از فضای اجتماع تفکیک کنند یعنی خانواده را برای خود حریم خصوصی بدانند و حوزه اجتماعی برای آنان حوزه تعاملات فردی باشد.

برزگر ادامه داد: اگر از نگاه مردان نظرکنیم، همیشه در آسیب‌های اجتماعی متهم ردیف اول زنان بوده‌اند؛ یعنی اگر آسیب اجتماعی رخ بدهد اولین سوال این است که زن چه کاری کرده است که باعث بروز این اتفاق شده است و به دنبال دلیل اقدامی که مرد علیه زن انجام داده است نیستیم. در این زمینه خانواده‌ها نیز باید در برخورد با دختران و پسران خود رفتاری مناسب را در پیش بگیرند.

مردانگی و زنانگی؛ مکمل یا متعارض؟

زنان ایرانی با اثبات توانمندی‌ نشان دادند که می‌توانند در کنار مردان نقش‌آفرینی کنند

مجید فولادیان، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی در ادامه این نشست عنوان کرد: نگاه مردان به زنان است که حضور زنان را سد می‌کند چون قدرت دست آن‌ها است. یکی از دلایل اصلی این امر، تعاریف سنتی و کلیشه‌ای از زنان و مردان در جامعه ایرانی است. تعاریفی که اغلب زنان را موجوداتی لطیف و وابسته و مردان را موجوداتی قدرتمند و توانمند معرفی می‌کند. هر تعریفی که قدرتمندان از زنان می‌کنند را زنان تقریباً می‌پذیرند.

وی ادامه داد: به برکت انقلاب اسلامی زنان ما فوق العاده تحصیل کرده شده‌اند و دیگر زنان دوران قاجار و پهلوی نیستند. زنان ما توانمند شدند و علیه مفاهیمی که مردان برای آن‌ها تعریف می‌کنند و مطابق میلشان نیست، قیام می‌کنند. زنان ایرانی با اثبات توانمندی‌های خود، کلیشه‌ها را به چالش کشیده‌اند و ثابت کرده‌اند که می‌توانند در کنار مردان در عرصه‌های مختلف نقش‌آفرینی کنند.

فولادیان تصریح کرد: در جامعه ایران، زنان با وجود توانمندی‌های بسیار خود به آن حد از شایستگی و جایگاهی که باید برسند، نرسیده‌اند. برای تغییر بنیادین در این زمینه، نیاز به تجدید نظر در تعاریف سنتی از زنان و مردان و بازنگری در نقش‌های محول‌شده به آن‌ها است. تنها با تغییر این تعاریف و گشودن حوزه‌های جدید برای حضور زنان، می‌توان به مشارکت کامل و مؤثر آن‌ها در جامعه امیدوار بود.

وی اضافه کرد: باید تعاریف مردانگی و زنانگی تغییر کند. زمانی تصور می‌شد که تمام قدرتمندان از مردان هستند، با اینکه در خیلی از کشورهای دنیا زنان قدرت را به دست گرفتند و بسیار مطلوب‌تر از مردان مسائل را مدیریت کرده‌اند. همانطور که زنان می‌توانند قدرتمند و شجاع باشند، مردان هم می‌توانند لطیف و ظریف باشند. بنابراین تا این تعاریف در جامعه به طور بنیادین و جدی تغییر نکند، زنان در جاهای مختلف به رسمیت نخواهند شناخته شد و موقعیت زن در خانواده، سیاست و اقتصاد تغییر نخواهد کرد.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی، با اشاره به اینکه تعداد مدارک تحصیلی زنان نسبت به مردان در حال افزایش است، بیان کرد: با اینکه مدارک تحصیلی زنان از مردان بیشتر است، اما در بعضی از پست‌های اداری و دانشگاه‌ها این نابرابری قابل مشاهده است که زنان نقش قابل‌توجهی ایفا نمی‌کنند.

وی با اشاره به آخرین آمار پیمایش ملی، توضیح داد: بر اساس این پیمایش، ۷۱ درصد مردان موافق تقسیم برابر ارث بین زن و مرد هستند و ۸۳ درصد زنان نیز از این امر استقبال می‌کنند. همچنین ۷۵ درصد زنان و ۸۵ درصد مردان با گزاره «خانه‌داری به حفظ کانون خانواده کمک می‌کند» موافق هستند. از سوی دیگر ۸۵ درصد زنان و ۷۱ درصد مردان مخالف این گزاره هستند که «زن وظیفه‌اش فقط خانه‌داری است». همچنین درباره حق طلاق زنان در سال ۱۳۹۴ تنها ۳۷ درصد با این گزاره موافق بودند که در سال ۱۴۰۲ این رقم به ۶۸ درصد رسیده است و به وضوح نشان‌دهنده تغییر جامعه ایران به طور بنیادین است.

فولادیان ادامه داد: علاوه بر این ۷۵ درصد زنان و ۵۸ درصد مردان موافقند که حق طلاق باید برای زنان باشد. این آمار نشان می‌دهد که اکثر مردان جامعه ایران با این گزاره موافق هستند. این پیمایش همچنین نشان می‌دهد که نیمی از مردم معتقدند که فرزندآوری زنان با پیشرفت فردی و فعالیت اجتماعی آن‌ها منافاتی ندارد. علاوه بر این‌ها در حوزه تصمیم‌گیری در خانواده، زنان معتقدند که خود باید در امور مربوط به خانواده تصمیم بگیرند، در حالی که مردان بیشتر معتقدند که باید با همسرشان تصمیم گیرنده باشد. همچنین در حوزه اقتصادی زنان قائل بر این نیستند که به تنهایی تصمیم گیرنده باشند و بر این عقیده‌اند که باید با همراهی مردان و به اتفاق هم تصمیم بگیرند.

مردانگی و زنانگی؛ مکمل یا متعارض؟

تغییر نگاه مردانه، کلید حل تعارض زنانگی در جامعه ایران

سعید خدیوی، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی در ادامه این نشست علمی اظهار کرد: تعارض زنانگی در جامعه ایران به دلیل عدم تغییر در نگاه مردانه ایجاد شده است. تا زمانی که نقش‌های سنتی، جنسیتی و مفهوم مردانگی تغییر نکند، زنان همچنان با تعارض بین نقش‌های خانوادگی و حرفه‌ای خود مواجه خواهند بود که مهم‌ترین بستر این تغییرات خانواده است.

وی خاطرنشان کرد: نیاز زنان به اثبات توانمندی‌های خود نیز به دلیل محدودیت‌های گذشته است و با تغییر در نگاه جامعه، این نیاز نیز به تدریج کاهش خواهد یافت. بنابراین، مفاهیم تغییر پیدا کرده است، اما همچنان در ذهن ما تغییر نکرده است.

مناقشه بر سر دوگانگی مردانگی و زنانگی در ایران

وی ادامه داد: بحث دوگانگی مردانگی و زنانگی در ایران ریشه در پیشینه تاریخی و نفوذ ارزش‌های لیبرال جهانی دارد. با پذیرش مدرنیته و آموزش، ارزش‌هایی مانند آزادی و برابری در جامعه رواج یافته است.

خدیوی اضافه کرد: این ارزش‌ها در تضاد با ارزش‌های سنتی جامعه ایران قرار گرفته و منجر به بروز تعارضاتی شده است. سیاست‌گذاران در تلاش برای حل این تعارضات، اقداماتی مانند ایجاد ثبات اقتصادی و حمایت از خانواده‌ها را در پیش گرفته‌اند. با این حال پدیده‌هایی مانند کم‌رنگ شدن نهاد خانواده، کاهش فرزندآوری و افزایش طلاق نشان می‌دهد که این راهکارها کافی نبوده است. یکی از دلایل اصلی این امر غفلت از مطالعات مردانگی در ایران است.

وی ادامه داد: برای مثال اگر ما بخواهیم مسئله طلاق را با برگشت به نظام ارزشی گذشته، بررسی و مقایسه کنیم، دچار اختلال خواهد بود. در غرب نیز سیاست‌گذار با برگشت نظام ارزشی گذشته مایل به حل کردن مسئله طلاق نیست و به نظر می‌رسد که با حل مسائل اقتصادی سعی می‌کند به این مسئله کمک کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha