سازمان دامپزشکی نیز که متولی امر کنترل و پیشگیری از هاری از طریق واکسیناسیون گسترده سگها بوده است (مجموعه قوانین حیوانات خشک زی سازمان بهداشت جهانی حیوانات ۲۰۲۲-WOAH) به بهانههای متعدد از بدیهیترین وظیفه خود دراینخصوص سرباز زده است.
بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی حیوانات که دامپزشکی کشور بر آن تأکید دارد، تنها راه جلوگیری از بیماری هاری در سگها واکسیناسیون ۷۰ درصدی است نتایج پژوهشها و مستندات علمی نیز نشان داده است که واکسیناسیون گسترده سگها (۷۰ درصد تمامی سگها) بهصورت مستمر، بهترین راهکار برای کنترل هاری ایجاد شده بهواسطة سگهاست و در اینخصوص حذف سگها بههیچوجه منجر به کاهش هاری نخواهد شد و حتی منجر به ایجاد جمعیت جوانتر مستعد ابتلا به هاری خواهد شد. (بیانیه اتحاد جهانی کنترل هاری GARC)
بیانیه اتحاد جهانی کنترل هاری (GARC) تأکید میکند: کشتار دستهجمعی سگها هیچ اثر بلند مدتی بر کنترل هاری ندارد کشتار موجب اتلاف وقت و منابعی است که میتوان بهجای آن برای یک برنامه پایدار و مؤثر در زمینه کنترل هاری استفاده کرد.
کشتار هیچ اثر دائمی بر اندازه جمعیت ندارد حذف فیزیکی سگها این دلیل که بر جمعیت فعلی سگها تمرکز دارد و نه عامل اصلی، روشی شکستخورده است چرا که در مدتزمان کوتاهی جمعیت فعلی با سگهای جوانتر جایگزین میشود. تجربیات فراوان جهانی ثابت کرده است در هنگام جمعآوری و یا حتی کشتار سگها با گلوله در خوشبینانهترین حالت تنها ۶۰ درصد از جمعیت حذف میشوند این سگهای حذف شده سگهایی هستند که بهاصطلاح دستیتر و آرامتر بوده و نسبت به انسانها احساس امنیت میکنند، ۴۰ درصد باقیمانده که اتفاقاً سگهای، جسورتر و پرخاشگر هستند به مناطق غیرقابلدسترس فرار میکنند و پس از مدتی به منطقه قبلی بازگشته و در مدت کوتاهی زادوولد کرده و جایگزین جمعیت قبلی میشوند از سوی دیگر زادوولد سگهای صاحب دار (گله و نگهبان) که در طبیعت رها شدهاند نیز به جمعیت فوق افزوده میشوند.
یکی از مهمترین عوامل ازدیاد جمعیت سگهای پرسهزن در کشور سگهای گله هستند مدیرکل دفتر امور مراتع سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور میگوید ۸۰ میلیون واحد دامی در مراتع کشور وجود دارد که دو و نیم برابر حد مجاز مراتع کشور است.
این جمعیت گذشته از بیماریهای مشترکی که به حیاتوحش منتقل میکند خود یکی از مهمترین عوامل اصلی در افزایش جمعیت سگهای پرسهزن است، سگهای گله و نگهبان این جمعیت خود بهتنهایی عامل زادوولد بیش از دو میلیون تولة جدید هستند که اکثر قریب بهاتفاق آنها در طبیعت رها میشوند.
ادعای دیگری که دراینخصوص مطرح میشود این است که: غذادادن به حیوانات شهری باعث افزایش جمعیت آنها میشود هرچند غذارسانی که شامل پسماند آلوده کشتارگاهی و آلودهکننده محیطزیست باشد و در مکانهای پرخطر صورت گیرد بههیچعنوان مورد تأیید نیست؛ اما بارهاوبارها توسط متخصصین مدیریت حیوانات شهری صراحتاً گفته شده است که غذادادن یا غذاندادن نقشی در کاهش یا افزایش جمعیت سگهای پرسهزن شهری ندارد، فقط باعث میشود شما شاهد تراکم جمعیت سگها در مکانهایی باشید که منابع غذایی وجود دارد. افزایش جمعیت سگهای شهری شامل چندین و چند مؤلفه است (ظرفیت حمل Carrying capacity) که در ایجاد قلمرو سگهای پرسهزن نقش دارد.
گرسنه نگهداشتن سگها در استراتژی کنترل جمعیت سگها غیرانسانی است و مشکل را حل نمیکند کاهش منابع غذایی منجر به مهاجرت سگها به سایر مناطق برای پیداکردن غذا و همچنین تغییر رفتار سگها مانند پرخاشگری به دلیل محدودیت منابع غذایی میشود، غذارسانی مسئولانه توسط افراد مشخص سبب میشود که به هدف سلامت سگها و نیز عقیمسازی و واکسیناسیون مؤثر آن دست پیدا کنیم و از این طریق بتوانیم سلامت جامعه را تأمین کنیم (کنفرانس هاری تهران ۱۴۰۱)
بر اساس رفتارشناسی سگهای پرسهزن، بیشترین پرخاشگری و دعوای سگها بر سر قلمرو، جفتیابی و منابع غذایی اتفاق میافتد این در حالی است که ما میتوانستیم با عقیمسازی، واکسیناسیون رهاسازی در محل قبلی و غذارسانی مسئولانه، رفتار و جمعیت سگهای پرسهزن در یک منطقه را مدیریت و از پرخاشگری آنها جلوگیری کنیم.
مهمترین عامل ارزیابی و برنامهریزی اولیه برنامه مدیریت جمعیت سگها (DPM) مشخص نمودن پویایی جمعیت سگ در کل جمعیت (نه محدود به جمعیت سگهای پرسهزن) بهمنظور شناسایی منابع ورودی سگهای پرسهزن است (مجموعه قوانین حیوانات خشک زی سازمان بهداشت جهانی حیوانات ۲۰۲۲-WOAH)
برخی از مدیران جمعیت سگهای بلاصاحب در کشور را سه میلیون اعلام کردهاند؛ اما این ادعا تا چه اندازه صحیح است؟
درحالیکه تنها تحقیقات علمی و کارشناسی در خصوص جمعیت سگهای شهری توسط مرکز کیست هیداتید در شهر کرمان انجام شده است.
مدیران شهری کرمان تا پیش از انجام این تحقیقات برای تخمین جمعیت سگهای بلاصاحب در شهر کرمان رقم ۱۷ هزار را اعلام میکردند درحالیکه نتایج تحقیقات نشان داد تعداد جمعیت سگهای شهر کرمان ۶۷۰۰ فرد است.
از آنجایی که اکولوژی جمعیت سگها ارتباط مستقیم با جمعیت انسانی دارد اگر این تعداد را به نسبت جمعیت شهر کرمان در نظر بگیریم به عدد ۱.۲ درصد میرسیم، یعنی بهازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت انسانی در این شهر ۱.۲ سگ بلاصاحب در شهر کرمان پرسه میزند. حال با همین نسبت جمعیت، میتوانیم به عدد تقریبی جمعیت سگها در کشور دست پیدا کنیم که البته عددی غیرواقعی است؛ اما بیانگر این است که اعداد و ارقامی که گاهوبیگاه توسط مدیران یا کارشناسان اعلام میشود چقدر تا واقعیت فاصله دارد.
در جهان اما بسیاری از کشورها موفق شدهاند پس از سالها تجربه و آزمونوخطا به روشهایی اخلاقی و علمی دست پیدا کنند، درحالیکه در کشور ما طی سالیان روش غیرانسانی، غیرشرعی و کاملاً بیثمرِ کشتار و معدومسازی به طور وحشیانه، به فجیعترین اشکال ممکن مانند تزریق اسید، زندهبهگور کردن، شلیک مستقیم گلوله و یا خوراندن سم و ... انجام پذیرفته است.
موارد فوق روشهای متداولی است که از سالهای گذشته توسط پیمانکاران شهرداری تحت عنوان مدیریت جمعیت سگهای بلاصاحب در شهرها و روستاها در حال انجام است. این روشها، گذشته از غیرعلمی و غیرانسانی بودنشان، برخلافِ دستورات دینی سفارششده در آیات شریفۀ قرآن و احادیث بوده و گه گاه با انتشار اخبار و تصاویر، قلب و روح شهروندان را جریحهدار مینماید.
بر خلاف شیوههای ذکرشده که امروزه از نظر علمی بهعنوان روشی بیحاصل کنار گذاشته شده است، روشهای اصولی از طریق دستورالعملهایی از سازمان خواربار جهانی (FAO)، سازمان جهانی بهداشت (WHO) و سازمان جهانی بهداشت حیوانات (WOAH) در دسترس کشورها قرار گرفته است. علمیترین و اخلاقیترین شیوه که مورد تأیید سازمانهای مذکور قرار دارد و به کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی که ایران هم عضوی از آن است توصیه شده، روش (CNVR) یعنی زندهگیری، واکسیناسیون، عقیمسازی و رهاسازی در مکان قبلی است.
با این روش و تداوم آن، جمعیت سگهای پرسهزن در عرض ۳ الی ۵ سال کاملاً مدیریت میشود و کمتر از ۲ سال، تلفات حاصل از هاری و بیماریهای مشترک به صفر میرسد. کشور ایران بهعنوان عضو سازمان بهداشت جهانی حیوانات (WOHA) متعهد است بیماری هاری را تا سال ۲۰۳۰ در کشور ریشهکن کند و این امر جز با واکسیناسیون گستردۀ سگهای پرسهزن و رهاسازی در قلمرو زندهگیری شده امکانپذیر نیست.(کنفرانس هاری تهران ۲۰۲۱)
برای مثال شهر کابل در کشور افغانستان با تداوم همین روش موفق شده است بیش از ۲۰ هزار سگ را عقیم و بیماری هاری را به صفر برساند.
مکزیکیها نیز با ۲۶ میلیون سگ پرسهزن در خیابانها، موفق شدند با اولویت قراردادن واکسیناسیون انبوه، بهجای ادعاهای بیمحتوا و تکراری بر سر غذادادن یا ندادن و یا متهمکردن شهروندان به ازدیاد جمعیت و ادامه کشتار و اسارت سگها در مراکز نگهداری بیماری هاری در سگها را ریشهکن کنند.
مقایسه مکزیک، شهر کابل و ایران نشان میدهد که مشکل اصلی کم یا زیاد بودن جمعیت سگها نیست، چرا که انتشار هاری از تراکم جمعیت سگها مستقل است در ثانی اگر برنامهای علمی برای مدیریت جمعیت سگها وجود داشته باشد در جمعیتهای بالا هم میتوان هاری را ریشهکن کرد و جمعیت را مدیریت نمود.
به نظر میرسد حفاظت از جان انسانها، بهداشت عمومی جامعه، حفاظت از حقوق حیوانات که سازمانهای تخصصی کشورمان منجمله سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی متعهد به انجام آنها هستند در پایینترین درجه اهمیت قرار گرفته است و سلیقة مدیران متولی امر بر سلامت شهروندان ارجحیت دارد.
در نتیجه این گفته که افزایش گزشها و هاری ارتباط مستقیم با رفتار و عملکرد سازمان دامپزشکی و شهرداریها و دهیاریهای کشور دارد موضوع عجیبی نیست.
و اگر این امر بهدرستی مدیریت نشود، در آیندهای نهچندان دور در سایه همین بیتدبیریها تعارضات بین جوامع انسانی و سگهای بلاصاحب تبدیل به فاجعه خواهد شد.
یادداشت از فرزاد علیزاده دانش آموخته علوم و مهندسی محیط زیست
انتهای پیام
نظرات