به گزارش ایسنا، محمد لقمانیان در مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» همراه با ایرج طهماسب عروسک گردانی فامیل دور و صداپیشگی بچه فامیل را بود و در مجموعه «مهمونی» عروسک گردانی نیز شخصیتهای قیمه، روح و پشه را انجام داد. البته ناگفته نماند که لقمانیان با عروسک گردانی و صداپیشگی شخصیتی به نام «لقمه» به جامعه غیر هنری معرفی شد.
این عروسک گردان و صداپیشه که عضو انجمن نمایشگران عروسکی خانه تئاتر است؛ در ادامه بررسی پرونده خانه تئاتر که خبرگزاری خبرآنلاین آن را آغاز کرده؛ گفت: هنر نمایش و تئاتر اساسا مسئله مدیران نیست و به تبع آن خانه تئاتر و مسائل پیرامون این نهاد صنفی نیز موضوع مورد بررسی در سیاستهای کلان مسئولان فرهنگی نیست.»
او در این گفتگو به وضعیت معیشتی اعضای خانه تئاتر، کشمکش درون انجمنها وعدم توجه وزارت ارشاد به هنر تئاتر و دیگر مسائل خانه تئاتر اشاره کرد.
* ارزیابی شما از وضعیت خانه تئاتر چیست؟
در آغاز می خواهم به این نکته اشاره کنم که اساسا هنر تئاتر و اهالی آن برای مدیران و مسئولان فرهنگی مهم نیستند بنابراین مسائل اساسی اهالی تئاتر هیچگاه به شکل سازماندهی شده در خانه تئاتر حل و فصل نمیشود. در نتیجه هرچند وقت یکبار شاهد دعوا و کشمکش صنوف، انجمنها و هیات مدیره درباره مسائل مختلف و غیر مرتبط با اصالت هنر تئاتر هستیم در واقع دعوا بر سر سهمخواهی است.
* آیا این سهمخواهی به جایی هم میرسد؟
برای برخی بله. چون امکانات رفاهی به درستی بین اعضا تقسیم نمیشود یعنی اگر امتیاز وام وجود دارد همیشه یم عهده خاص آنها را دریافت میکنند. در نتیجه این روند جز بی اعتمادی هیچ آوردهای برای اعضای خانه تئاتر ندارد.
چه باید کرد؟
مشکل باید ریشهای حل و فصل شود وبه جای دعواهای اینچنینی، مدیرانِ وقت در خانه تئاتر باید وقت بگذارند به وزارت ارشاد بروند تا بتوانند مسائل اساسی و ریشهای خانه را از پایه و به شکل ریشهای حل و فصل کندد. باید مطالبات اهالی تئاتر به گوش سیاستگذران و مدیران تصمیم گیر در سطح کلان برسد تا ما اهالی تئاتر که اتفاقا این خانه به اعتباراعضای خود به رسمیت شناخته شده است؛ بتوانیم طرح و ایده بدهیم، بودجه مناسب بگیریم و هنر ارزنده تئاتر را به نمایش بگذاریم. در غیر این صورت هر اندازه شما به عنوان رسانه مسائل خانه تئاتر را مورد بررسی قرار دهید و هر اندازه ما به عنوان اعضای این نهاد صنفی درباره کاستیها صحبت کنیم؛ در نهایت راه به جایی نمی بریم.
* اعضای خانه تئاتر دراین زمینه چه کاری میتوانند بکنند؟
واقعیت این است گرانی، بیکاری و تورم فشار مضاعف بر جامعه وارد کرده است و اعضای خانه تئاتر هم عضوی از این جامعه هستند وانتظاراتشان به حداقلها یعنی بیمه و بازنشستگی تقلیل پیدا کرده است. در واقع اعضا از ترس اینکه بیمه حداقلیشان قطع نشود به هرحال همکاری میکنند که البته خردهای وارد نیست چون به هر حال حیاتشان به این امور گره خورده است و به نوعی مجبور به مشارکت هستند.
* امکانات رفاهی و یا تسهیلات خاصی برای اعضا قائل هستند؟
امکانات رفاهی بسیار اندک و به اعتقاد من توهین آمیز است. سال گذشته از خانه تماس گرفتند که بن اهدایی کنار گذاشتند و با مراجعه به خانه تئاتر تحویل بگیرم ولی واقعیت این است هزینه رفت و آمدم به خانه با اسنپ معادل بن اهدایی میشد. به همین دلیل معتقدم اعطای این نوع از رفاهیات توهین به اهالی خانه تئاتر است و صرفا برای ارائه گزارش به مراکزی که بودجه گرفتند چنین تسهیلاتی را در نظر میگیرند.این درحالی است که هنرمندان بسیاری بیکار هستند که بهتر است به فکر رفع بیکاری و معیشت آنها باشند.
* در زمینه رفع بیکاری اعضای خانه تئاتر، هیات مدیره این نهاد صنفی چه کارهایی میتواند انجام دهد؟
با توجه به روزآمدی زندگی باید سیستمهای فروش و مارکتینگ بسیار قوی ایجاد شود تا علاوه بر کارآفرینی بتوان ایدههای نو را به اجرا رساند. ولی متاسفانه ایدههای خلاقانه در خانه تئاتر همیشه فدای حداقلها شده اند. بنابراین اتفاق ویژهای برای تئاتر به عنوان گزارهای آینده ساز نیافتاده ایت و انگار نمیخواهیم این هنر و اهالی آن را جدی بگیریم. به همین دلیل معتقدم ک نباید مشکل را در جای دیگری غیر از خودمان جستجو کنیم زیرا اگر اهالی تئاتر هنر و مطالبات خود را جدی میگرفتند مدیران هم ملزم میشدند این هنر ارزنده و اهالی آن را جدی بگیرند.
* خانه هنرمندان در زمینه تامین نیازهای مالی اعضا چه کرده است؟
به معنای واقعی هیچ کاری نکرده است. همین اندازه بگویم که برای تهیه شیرینی جشن سالانه انجمن دچار مشکل هستیم و با سلام و صلوات پول شیرینی را می دهیم و تاسف بار اینکه پول خرید شیرینی در گزارش سالانه هم شمرده میشود. این در حالی است که هنرمند باید از هر جهت تامین باشد تا بتواند با خیال راحت فعالیت هنری داشته باشد و هیچ غیر هنرمندی به خودش اجازه ندهد که وارد هنر تئاتر شود. ولی متاسفانه شاهد حضور رَپرها و اینفلوئنسرها اینستاگرام به عنوان بازیگر بر صحنه تئاتر هستیم. چرا ؟ چون حضور آنها برای اجراها پولسازی می کند. این در حالی است که هنر ارزشمند تئاتر باید آنقدر پول داشته باشد تا کارآفرینی کند نه اینکه دست نیاز به سوی چهرههای پولساز اینستاگرامی دراز کند و یکی از وظایف خانه تئاتر فراهم آوردن فضای کار برای اهالی تئاتر است نه چهرههای پولساز! ولی در نهایت تاسف باید بگویم که خانه تئاتر منفعل شده و هنرمندان این عرصه چشمانداز روشنی از آینده حرفهای خود ندارند.
انتهای پیام
نظرات