منابع زیرزمینی آب به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از آبهای سطحی و بارندگی تغذیه میشوند و استفاده پایدار از این منابع به معنای برداشت محدود از آنهاست. در سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران برداشت آب از منابعزیرزمینی از میزان تغذیه سالیانه آنها بیشتر است؛ این امر به معنای استخراج و استفاده از آبی است که در طول هزاران سال در لایههای آبدار زمین ذخیره شده است؛ با این کار سطح آبهای زیرزمینی در منطقه روز به روز افت کرده و سرانجام به جایی خواهد رسید که آبی برای استخراج وجود نخواهد داشت.
پایین آمدن سطح آبهای زیرزمینی به معنای خشک شدن مناطق پایین دست(مناطق با ارتفاع کمتر که آب جاری در لایههای آبدار تحت اثر گرانش به سمت آنها جریان مییابند) و از بین رفتن چاهها، قناتها و چشمههای آن است.
افزایش روزافزون جمعیت، احداث کارخانههای صنعتی و بالارفتن سطح بهداشت در دهههای اخیر از یک طرف و دفع زبالههای صنعتی، شهری و کشاورزی و بروز خشکسالی از طرف دیگر، کمیت و کیفیت آبهای زیرزمینی را تحت تأثیر قرار دادهاند.
مدیریت منابع آب، مهمترین و راهبردیترین روش برای کنترل بحران آب
ایران به طور متوسط سالانه پنج میلیارد مترمکعب آب بیش از ظرفیت لایههای آبدار زمین از آنها بهرهبرداری میکند، این مقدار آب معادل آب مورد نیاز جهت تولید یک سوم کل غله تولیدی کشور است.
با فرونشست زمین در دشتها که نتیجه افت سطح آب سفرههای زیرزمینی است، آبرفت از حالت اشباع خارج شده و کاهش فشار منفذی و نهایتا فرونشست زمین را باعث میشود. از علائم این نشست که حاصل افت سطح آب سفرههای زیرزمینی بوده ایجاد شکاف در سطح زمین است.
کاهش کمیت و کیفیت آب بهدلیل اضافه برداشت و تداوم خشکسالی، خسارات جبرانناپذیری به منابع آبزیرزمینی لرستان وارد کرده؛ دشت مرکزی یکی از دشتهای حوضهآبریز خرمآباد است که در سالهای اخیر دچار افت سطح آب شده و مدیریت منابع آب، مهمترین و راهبردیترین روش برای کنترل این بحران روزافزون بوده است و گام نخست برای دستیابی به این هدف، ارزیابی هیدروشیمیایی آبخوان است.
از دست رفتن نقاط مرطوب و فرامرطوبی که در ارتفاعات لرستان یک هشدار است
محسن تیزهوش، فعال زیستمحیطی در خصوص مشکلات زیستمحیطی ناشی از استحصال بیرویه آبهای زیرزمینی در گفتوگو با ایسنا، بیان کرد: یکی از چالشهایی که در محیطزیست و طبیعت لرستان داریم منابع آب است که متاسفانه در دو دهه اخیر نتوانستهایم مباحثی نظیر آبخیزداری و آبخوانداری را در استان پیاده کنیم و به سمت سدسازی رفتیم و در سدسازی هم نتوانستیم حقابه لرستان را برای این منطقه نگه داریم چون در علم هیدرولوژی(آبشناسی) بیسوادی هستیم و جهل کامل داریم؛ موضوع تنها این نیست که سد بزنیم و به پایین دست نرسد و چنانچه استانهای دیگر منابع آب لرستان را بخواهند و دو دستی تقدیم کنیم بدون اینکه بدانیم دبی آب را چقدر باید برای زمینهای کشاورزی به ویژه در شهرستانهای ازنا، الیگودرز، دورود، نورآباد، رومشکان و کوهدشت نگه داریم؛ این نبود علم هیدرولوژی و نداشتن علم حفاظت از توان اکولوژی سرزمینی باعث شده که فرسایش خاک چندین برابر سرعت پیدا کند و از میانگین کشوری هم فراتر برود.
وی اضافه کرد: این یک هشدار است که در یک دهه آینده با از دست رفتن نقاط مرطوب و فرامرطوبی که در ارتفاعات داریم، لرستان به سمت یک منطقه خشک با سرعت پیش میرود.
این دانشآموخته محیطزیست با بیان اینکه وقتی نتوانیم فرسایش خاک را کنترل کنیم تنشها در جنگلهای لرستان بیشتر میشود و نتیجه آن از دست رفتن منابع جنگلی خواهد بود و این میزان فرسایش ما را به ناکجاآباد خواهد برد، افزود: هرچه قدر میزان جنگلهای بلوط و تنوع زیستی چه به لحاظ گیاهی و جانوری کم شود با طغیان آفتها و حتی بیماریهایی که ممکن است به انسان سرایت کند در یک دهه آینده مواجه خواهیم شد و این به دلیل نبود برنامه حفاظت از محیطزیست به صورت درست و میدانی است؛ در دو دهه گذشته همه کارهایی که مرتبط با محیطزیست است در پشت میزها بوده و صرفا در یک اتفاق ساده نتوانستیم به مسائل منابع طبیعی عمیق شویم و این سبب شده خیلی از داشتههای اکولوژیک را از دست بدهیم؛ چنانچه این روند ادامه پیدا کند در یک دهه آینده با یک اتفاق غیرقابل پیشبینی روبرو خواهیم شد و در توانمان نخواهد بود که کنترل کنیم؛ اکنون میتوانیم جنگلها را به اصل خود برگردانیم و باید اجازه دهیم جنگل و زیستگاههای طبیعی خود تنشها را مدیریت کنند؛ متاسفانه نه تنها این کار را نکردیم بلکه اجازه ایجاد تنش را دادهایم.
تیزهوش یادآور شد: یکی از این تنشها موضوع کشاورزی و کشت گیاهان خاص و محصولات آببر است و این نشان میدهد که هیچگونه نظارتی وجود ندارد.
وی اضافه کرد: طی ۲۰ سال آینده خیلی از افراد از نقاط مرکزی ایران به سمت لرستان خواهند آمد و این سبب میشود امنیت غذایی بیش از پیش به چالش کشیده شود و در کنار آن منابع آب در حال کاهش است و فرسایش خاک بالاتر میرود.
فرونشست چالش جدی لرستان و کشور
این دانشآموخته محیطزیست مساله فرونشست را یکی از چالشهای جدی نه لرستان بلکه کشور دانست و گفت: با توجه به زیاد بودن میزان فرسایش خاک و تنشهای زیستی در لرستان، این سبب میشود خیلی از نقاط شهری ور وستایی به دلیل این مساله خالی از سکنه شوند و این نشان میدهد که وارد یک جنگ اقلیمی شدیم که دیگر نمیتوانیم آن را کنترل کنیم.
تیزهوش اضافه کرد: حیف است سرزمینی مثل کوهدشت را به سادگی از دست بدهیم، این شهر میتواند نقطه اتکایی برای لرستان باشد؛ حتی زنگ خطر در نورآباد هم به صدا درآمده علیرغم اینکه منابع آبی خوبی دارد اما کشاورزی به آن ضربه میزند و بدون آمایش سرزمینی با توجه به شرایط موجود نمیتوانیم منابع آب و خاک را کنترل کنیم و باید طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری فعال شود و تنوع زیستی جانوری به ویژه گونه سنجاب را در استان صیانت کنیم.
وی با بیان اینکه ریزش جوی در کشور ۵۰ درصد کاهش یافته است، بیان کرد: این حقیقت تلخی است که باید گفته شود؛ چراکه کاهش ریزشهای جوی و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و سطحی سبب تنش آبی خواهد شد و هر کشوری که با این پدیده مواجه باشد به ویژه در کشوری نظیر ایران که خشک و نیمهخشک است این تنش، تبدیل به تنش اجتماعی خواهد شد.
تیزهوش گفت: متاسفانه به دلیل اقدامات نابخردانه، ایران به سمت کشوری نیمهخشک و فراخشک رفته است و در لرستانی که به عنوان قلب زاگرس و در زاگرس مرکزی واقع شده و دارای تنوع زیستی بالایی است نقاط فرامرطوب را از دست دادهایم.
این دانشآموخته محیط زیست با بیان اینکه جنوب لرستان یعنی از کوهدشت و پلدختر تا ازنا و الیگودرز آنقدر منابع آبی را هدر دادیم که با فرونشست شدید زمین در دشتهایی نظیر کوهدشت و رومشکان مواجه شدیم و به دلیل انتقال آبهای سطحی بین حوضهای ازنا و الیگودرز زمینهای کشاورزی از دست رفتهاند و متاسفانه در این شهرهای فوق با مساله کمبود آب مواجهایم و در ده سال آینده نیز زیست جوامع محلی در شهرهای مذکور تبدیل به یک رویا و کابوس خواهد شد، خاطرنشان کرد: متاسفانه آمایش سرزمین که توان اکولوژیکی لرستان را مشخص کند رخ نداده و باید خلاء برنامهریزی را از اینجا ببینیم؛ برنامه آمایش سرزمین روی کاغذ مانده و همین سبب عقبماندگی لرستان از برنامههای توسعه شده است.
وی اضافه کرد: حرکت به سمت توسعه پایدار بسیار کم عمق است و متاسفانه نتوانستهایم بیشتر جلو برویم چون نگاه و زاویه دیدمان در توسعه پایدار بسیار محدود است و بخشهای اجتماعی و زیست محیطی در آن دیده نشده است.
کشاورزی سنتی تبدیل به تیغی برای برش منابع سرزمین شده است
تیزهوش با بیان اینکه ذخیره طلایی در آبهای زیرزمینی را از دست دادهایم و فرصت برای بازگشت به توسعه پایدار نیز نزدیک به از دست رفتن است، تصریح کرد: کشاورزی سنتی تبدیل به تیغی برای برش منابع سرزمین شده است.
این دانشآموخته محیط زیست خاطرنشان کرد: مدیریت منابع آب نیازمند تغییر تفکر و بازگشت علم هیدرولوژی و اکولوژی به برنامهریزیهای کلان سرزمین است و باید در این راستا رویکرد کشاورزی سنتی تغییر و به سمت کشاورزی نوین سوق داده شود.
وی بر ممنوع کردن حفر چاههای غیرمجاز در لرستان تاکید کرد و با بیان اینکه استفاده از آبهای زیرزمینی باید به شدت محدود شود، گفت: باید در کشاورزی نوین به سمت آبیاری سیلابی یا نوین برویم تا نه تنها منابع آب از دست نرود بلکه کشاورزی نیز به رونق برسد.
نیازمند دیپلماسی و گفتمان آب هستیم
تیزهوش با تاکید براینکه نیازمند دیپلماسی آب هستیم، عنوان کرد: با توجه به اینکه کشورهای اطراف خیلی از حوضههای آبی را تحت اختیار خود قرار دادند و طی دهههای اخیر از این موضوع غافل ماندهایم، ضرورت دارد با دیپلماسی و گفتمان آب در درون و بیرون کشور به سمت ثبات حرکت کنیم اما آنچه که دارد رخ میدهد حرکت به سمت بیثباتی است.
این فعال محیط زیست بیان کرد: مدیریت آب در بخش کشاورزی زمانی جوابگوست که استراتژی خودکفایی را از نوع تفکر در بحث توسعه برداریم.
وی با بیان اینکه برنامهای که تدوین میشود باید جامع و مانع باشد، تصریح کرد: جامع از این لحاظ که تمامی شاخصها، استانداردها و پارامترهای مختلف در حوزههای اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی را داشته باشد و مانع از این جهت که اجازه حفر چاههای متعدد را ندهند و براساس اقلیم و سازگاری با آن تصمیمسازی و تصمیم گیری شود.
خشکسالی و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی در سالهای اخیر در بسیاری از نقاط کشور را با کمبود آب مواجه و مشکلات عدیدهای را بوجود آورده که از جمله آن میتوان به مواردی همچون افت سطح آبهای زیرزمینی، نشست حاصل از این افت، تحت تاثیر قرار گرفتن کیفیت آب و دیگر موارد اشاره کرد.
۵۸ درصد از منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی مصرف میشود
مهدی رحیمیان دانشیار دانشگاه لرستان، در خصوص مدیریت منابع آب زیرزمینی به ایسنا گفت: در ایران علاوه بر اقلیم خشک و شکننده، سهم کمی از منابع آب شیرین جهان را دارد؛ لذا اهمیت آب به عنوان یک نهاده حیاتی در این کشور مشخص میشود.
وی اضافه کرد: با وجودی که کشور ایران در طی چند دهه اخیر با کمآبی مواجه بوده اما بیش از ۹۰ درصد از کل منابع موجود در کشور و ۵۸ درصد از منابع آبزیرزمینی در بخش کشاورزی مصرف میشود.
این دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان گفت: اضافه برداشت و غفلت از تبیین معیاری معقول برای بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی در بسیاری از محدودههای مطالعاتی کشور از نظر کمیت و کیفیت، پایداری این منبع حیاتی را با چالشی جدی روبه رو کرده است.
رحیمیان با بیان اینکه آمارها نشان میدهند که طی دوره ۱۳۹۳-۱۳۵۰، تعداد چاههای ایران به شدت افزایش یافته بهگونهای که تعداد چاههای کشور از ۴۷ هزار حلقه به بیش از ۷۸۹ هزار حلقه رسیده است، افزود: طی سالهای اخیر، میزان متوسط افت سطح ایستابی آبهای زیرزمینی کشور حدود ۵۱ سانتیمتر و اضافه برداشت ۵۰۸۶ میلیون مترمکعب در سال بوده است و البته این در شرایطی است که در سطوح کلان تصمیمگیری، همواره قوانین و بخشنامههایی برای حراست و مدیریت منابع آب زیرزمینی در سطح کشور صورت گرفته شده است؛ اما شرایط کنونی این منابع حاکی از عدم موفقیت قوانین است.
مشکل اصلی منابع آب در کشور، وجود سامانه مدیریتی ناکارآمد است
وی ادامه داد: مشکلات کنونی به علت وجود نارساییهای اساسی در سیستم مدیریت آب کشور است و اما سیاستگذاران در حوزه منابع آب در کشور تاکنون، بیشتر به دنبال حل مسئله آب از طریق مسائل فنی- مهندسی، انتقال آب، سدسازی و پروژههای سازهای بودهاند در حالیکه مشکل اصلی منابع آب در کشور، وجود سامانه مدیریتی ناکارآمد است.
این دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان با اشاره به تحقیقی که در مورد وضعیت منابع آب بخش کشاورزی، گفت: از حدود ۳۷ میلیون هکتار اراضی مستعد کشاورزی به دلیل محدودیت منابع آب، تنها ۷.۸ میلیون هکتار به صورت آبی کشت و حدود شش میلیون هکتار تحت کشت دیم و حدود ۴.۵ میلیون هکتار آیش هستند.
رحیمیان افزود: در دهه ۵۰، چاههای موجود در بخش کشاورزی، ۴۴۰۷ حلقه چاه نیمهعمیق و ۲۳۸۰ حلقه چاهعمیق بوده است، این آمار در تنها سه دهه بعد، یعنی در دهه ۸۰، به ۷۴ هزار و ۹۱۱ حلقه چاه رسیده و حدود سه برابر افزایش داشته و این آمار در سال دهه ۹۰ به ۴۱۵ هزار ۸۶۷ حلقه چاه رسیده است.
وی با بیان اینکه اکنون آبخوانهای کشور، سالانه با میانگین کسری حدود شش میلیارد مترمکعب مواجه هستند، اظهار کرد: در ۴۷ سال گذشته مخازن آب زیرزمینی با کسری مخزن تجمعی تقریبا ۱۳۵ میلیارد مترمکعبی مواجه شدهاند که حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب آن در ۳۰ سال و بیش از ۱۰۵ میلیارد مترمکعب آن در ۱۷ سال اخیر اتفاق افتاده است.
اکثر دشتهای ایران به لحاظ استخراج آب زیرزمینی ممنوعه هستند
این دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان اضافه کرد: با این اوصاف اکثر دشتهای ایران هماکنون به لحاظ استخراج آب زیرزمینی ممنوعه هستند.
رحیمیان بیان کرد: متوسط افت سالیانه آبخوانهای کشور حدود ۵۵ سانتیمتر و متوسط افت تجمعی آبخوانهای کشور طی ۵۰ سال اخیر حدود ۲۵ متر است.
وی گفت: اکثر آبخوانهای کشور با مشکل بهرهبرداری زیاد، مواجه بودهاند که به کاهش سطح آبهای موجود (زیرزمینی) و کاهش حجم آبخوانهای کشور منجر شده است؛ اکنون ۴۰۴ مورد از ۶۰۹ دشت در ایران در وضعیت بحرانی قرار دارند و جز دشتهای ممنوعه محسوب میشوند.
این دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان با بیان اینکه نرخ استفاده از منابع آب، به ویژه منابعآب زیرزمینی در ایران سه برابر میانگین جهانی برآورد شده است، تصریح کرد: با توجه به شرایط کنونی منابع آب در کشور، ضرورت دارد چشماندازی از منابع در آینده داشته باشیم که قطعا در برنامهریزیهای آینده میتواند موثر واقع شود.
رحیمیان با بیان اینکه بخش کشاورزی عمدهترین مصرفکننده آب در بیشتر کشورهاست و تا سال ۲۰۳۰ در سراسر جهان با چالش بزرگ برای تولید تقریباً ۵۰ درصد غذای بیشتر و دوبرابر شدن تولید تا سال ۲۰۵۰ مواجه خواهند شد که عمدتاً به دلیل فشارهای ناشی از رشد شهرنشینی، صنعتی شدن و تغییرات آب وهوایی است، بیان کرد: پیشبینی شده که تا سال ۲۰۵۰، حداقل از هر چهار نفر یک نفر با کمبود آب شیرین زندگی میکند.
عضو هیات علمی دانشگاه لرستان گفت: نتایج پژوهشها نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۱۵ درصد مردم جهان (که اغلب در خاورمیانه و آفریقا هستند) بحران و کمبود شدید آب را تجربه خواهند کرد و این بحران یکی از پتانسیلهای مهم بالقوه برای نزاع و چالشهای امنیتی بینالمللی است؛ همچنین ایران به عنوان کشوری با تنشهای آبی، که در منطقه بحرانی خاورمیانه واقع شده است، با دورنمایی نگرانکننده مواجه است.
وی بیان کرد: در سطح کشور و در افق ۱۴۲۰ با فرض جمعیت ۱۶۰ میلیون نفری و در دسترس بودن ۱۳۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر، سرانه آب به ۹۷۶ مترمکعب در سال میرسد که بیانگر وضعیت بحران آبی در کشور است؛ بر اساس آمار وزارت نیرو، مدتهاست که در ایران از منابع تجدیدناپذیر استفاده میشود و در صورت عدم توجه به تعادل منابع و مصارف آب و ادامه این روند، نابودی منابع آب زیرزمینی دور از انتظار نخواهد بود.
راهبردهای توسعه بلندمدت منابع آب کشور راهنمای مناسبی برای مدیریت منابع آب
رحیمیان اضافه کرد: "راهبردهای توسعه بلندمدت منابع آب کشور "(مصوب سال ۱۳۸۲ )به عنوان راهنمای مناسبی برای تدوین برنامههای میانمدت و کوتاهمدت مدیریت آب کشور است.
این دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان بیان کرد: براساس راهبردهای توسعه بلندمدت منابع آب کشور، مدیریت ملی آب کشور باید براساس مدیریت توامان عرضه و تقاضا، جامعنگری در کل چرخه آب و اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین در حوضههای آبریز کشور و مشترک، تقویت شده و به منظور تحقق مدیریت یکپارچه (جامع) منابع آب هماهنگیهای متقابل بین بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیربنایی و خدماتی با بخش آب فراهم شود.
وی افزود: اصلاح ساختار مصرف آب در کشور، به گونهای که سهم مصارف آب کشاورزی از نود و دو درصد در وضع فعلی با احتساب سایر نیازها به حداکثر هشتاد و هفت درصد در بیست سال آینده تغییر یابد و در عین حال با افزایش راندمان آبیاری و تخصیص آب به محصولات با ارزش اقتصادی بیشتر، بازدهی آب در بخش کشاورزی در بیست سال اینده افزایش یابد.
متناسب با شرایط طبیعی و اقلیمی دسترسی به آب منظور شود
رحیمیان اظهار کرد: مدیریت آب کشور باید ارزش اقتصادی آب، شامل ارزش ذاتی آن در هر یک از حوضههای آبریز، متناسب با شرایط طبیعی و اقلیمی دسترسی به آب، ارزش سرمایهگذاریهای تأمین، انتقال، توزیع و بازیافت آب برای بخشهای مختلف مصرف را تعیین و اعمال کنند تا در برنامههای توسعه بخشهای مصرف منظور شود.
عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با بیان اینکه نتایج موارد بیان شده نشان داد که وجود بحران آب در کشورمان یک واقعیت است و منابع و مراجع مختلف داخلی و خارجی نیز ضمن اثبات مسئله سعی بر ارائه رهکارهایی برای برونرفت از این مسئله هستند و در این راستا قوانین و سیاستهای متعددی اخذ شده است، اظهار کرد: در این بین نگرش قانونگذاران به حل بحران آب به تصویب قوانینی از قبیل قانون حفظ و حراست منابع آبهای زیرزمینی کشور، قانون آب و ملی شدن آن، قانون توزیع عادلانه آب منتهی شده؛ هرچند در مجموع قادر به کاهش یا رفع بحران آب نشدهاند و وضعیت همچون گذشته بوده و بلکه از شدت بیشتری نیز برخوردار شده است.
وی گفت: تجربیات موجود و چالشهای به وجود آمده در حوزه مدیریت و بهرهبرداری از منابعطبیعی به طور عام و منابع آب به طور خاص نشانگر این واقعیت است که حل مشکالت موجود چه در سطح کلان (حکمرانی و مدیریت) و چه در سطح خرد (بهرهبرداری و مصرف) نیازمند یک نگاه و رویکرد میان رشتهای و کلنگر است.
رحیمیان با بیان اینکه چالشهای کنونی مرتبط با کمآبی در بخش کشاورزی بیانگر وجود نارساییهای اساسی در سیستم مدیریت آب کشور است، افزود: بخشی از این پیامدها، ناشی از عوامل طبیع
ی همچون خشکسالی، تغییر اقلیم بوده و بخشی دیگر متاثر از سیاستهای حکمرانی آب است. حکمرانی و مدیریت از منظر کلی شباهت دارند؛ اما در واقع مدیریت در قالب فعالیتهای اجرایی و حکمرانی، بستر ساختاری موجود بر اجرای آن فعالیتهاست.
این دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان ادامه داد: حکمرانی آب، طیفی از نظامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اداری است که برای توسعه و مدیریت منابع آب و عرضه خدمات آبی در سطوح مختلف جامعه وجود دارند و سازوکاری مستقیم برای بهزیستی مردم بهشمار میرود.
وی گفت: در مجموع در کشور ایران به دلایلی مانند الگوی مصرف ناپایدار، استفاده بیش از حد از منابع و ناکارایی ساختار اداری نظام حکمرانی آب را با چالشهایی مواجه کرده است که به عدم موفقیت قوانین و سیاستها منجر شده است و اکنون ضرورت یک تغییر اساسی در محقق کردن حکمرانی خوب در مدیریت منابع آب اجتناب ناپذیر است.
کارشناسان اذعان دارد که فرونشست حرکت رو به پایین سطح زمین است که در صورت گسترش، احتمال آسیب جدی به زیرساختارها، خطوط انتقال و سازهها وجود دارد؛ کاهش سطح آبهای زیرزمینی و پارامترهای ژئوتکنیکی خاک معیارهای مهمی در ایجاد فرونشست زمین هستند.
بیشترین افت سطح آب زیرزمینی مربوط به کوهدشت و ازنا - الیگودرز است
در خصوص وضعیت منابع آب زیرزمینی در لرستان، داریوش حسننژاد مدیرعامل شرکت آبمنطقهای استان بیان کرد: سطح آبهای زیرزمینی استان بهطور متوسط حدود ۴.۸ متر افت کرده و حدود ۴۲۰ میلیون مترمکعب کسری مخزن داشته است که معادل افت سالانه حدود ۰.۲ متر (۲۴ سانتیمتر) و کسری مخزن حدود ۲۱ میلیون مترمکعب است که نشاندهنده روند کاهشی منابع آب زیرزمینی در استان است.
وی اضافه کرد: در این مدت، بیشترین افت سطح آب زیرزمینی مربوط به محدودههای مطالعاتی کوهدشت و ازنا - الیگودرز به ترتیب حدود ۱۶ متر و ۷.۸ متر بوده که معادل حجم آب حدود ۸۹ و ۱۵۵ میلیون مترمکعب است.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای لرستان ادامه داد: سطح آبهای زیرزمینی استان در بلندمدت منتهی به سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بهطور متوسط حدود ۶.۴ متر افت کرده و کسری مخزن حدود ۵۲۲ میلیون مترمکعب بوده است که معادل افت سالانه حدود ۰.۲ متر (۲۳ سانتیمتر) و کسری مخزن حدود ۱۹ میلیون مترمکعب است و نشاندهنده روند کاهشی منابع آب زیرزمینی در استان است.
حسننژاد اظهار کرد: بیشترین افت سطح آب زیرزمینی در بلندمدت مربوط به محدودههای مطالعاتی کوهدشت و ازنا - الیگودرز به ترتیب حدود ۲۱.۵ متر و ۹.۴ متر بوده که معادل حجم آب حدود ۱۱۸ و ۱۸۵ میلیون مترمکعب است.
وی افزود: کاهش و شکل بارش در این سال آبی نسبت به دوره آماری (بلندمدت) باعث شده منابع آب زیرزمینی و آبدهی رودخانههای استان همچنان در مقایسه با بلندمدت با کاهش مواجه شوند بهطوری که متوسط دبی اندازهگیریشده رودخانههای استان در اسفند ماه این سال آبی نسبت به سال گذشته حدود ۲۳ درصد افزایش و نسبت به متوسط اسفند ماه طول دوره آماری حدود ۳۹ درصد کاهش داشته است.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای لرستان اضافه کرد: لازم است با استفاده از روشهای صحیح و رعایت الگوی کشت، مصرف آب را مدیریت کنیم تا در گذر از تابستان ۱۴۰۳ با مشکل کمآبی و چالشهای آن روبهرو نشویم و با استفاده اصولی از منابع آب، این میراث ارزشمند را برای آیندگان حفظ کنیم.
در سالهای اخیر بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی باعث برداشت بیرویه از این منابع و بحرانی شدن بیشتر دشتهای لرستان شده؛ موضوعی که علاوه برآن، پیامدهای زیستمحیطی همچون خشک شدن چاهها، شورشدن آب و فرونشست را به دنبال داشته و ضروری دارد مسئولین امر با تصمیمگیری درست و بهنگام این مهم را مورد اهتمام ویژه قرار دهند.
آغاز پایش و بررسی فرونشست دشتهای لرستان
حجتالله کریمیمنفرد، مدیرکل زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه زاگرس میگوید: بعد از مطالعه و اندازهگیری میزان فرونشست در دشتهای خرمآباد، کوهدشت در سال ١٤٠٢ در ادامه دشتهای الیگودرز ازنا-نورآباد و رومشکان با هماهنگی و نظارت دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی، زیستمحیطی و مهندسی سازمان و اعتبار استانی شروع شد و در حال پایش و بررسی است.
وی با اشاره به اینکه علت اصلی پدیده فرونشست در کشو برداشت بیرویه آب از سفرههای آب زیرزمینی است، تصریح کرد: این پدیده علاوه بر کاهش ذخایر گرانبهای آب زیرزمینی باعث فشرده شدن لایههای درونی خاک، تخریب خاکهای کشاورزی و دستگاههای آبیاری، تغییر خصوصیات توپوگرافی و هیدرولوژیکی منطقه و در نهایت آسیب جدی به زیرساختها میشود.
مدیرکل زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی منطقه زاگرس(لرستان) خاطرنشان کرد: شناخت کافی از آبخوانها و پایش و بررسی فرونشست در دشتها قدمی اساسی در رابطه با مدیریت پایدار بهرهبرداری از منابع آب و استفاده عقلانی از منابع آبی است.
کریمیمنفرد، ابراز امیدواری کرد که با ادامه همکاری مسؤولان استان لرستان در تخصیص بودجه و با نظارت ادارهکل زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی منطقه زاگرس دشتهای اولویتدار مورد پایش و بررسی قرار گیرند.
به گزارش ایسنا، بحران فرونشست زمین ناشی از خالی شدن و پایین رفتن سطح آبخوانهاست. این بحران به صورت بالقوهای روند بهره برداری از منابع آب، مسیر اشتغال، آینده ساکنان و به طور کلی محیطِ زیست بخشهای وسیع و مهمی از کشور را تهدید میکند. رویارویی با این بحران نیازمند اعمال برنامههای مؤثر، قوانین و هشدارهای لازم است تا بتواند در آگاهیبخشی به آحاد جامعه و کنترل سطح بحران مفید باشد.
انتهای پیام
نظرات