به گزارش ایسنا، موضوع فلسطین یک میراث اصیل در فرهنگ مردم یمن است. یمن در سال ۱۹۴۸ در کنار کشورهای عربی به طور مستقیم در درگیریهای اعراب و رژیم صهیونیستی شرکت داشت و در کنار مردم فلسطین ایستاد.
به دنبال شرایط بینالمللی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمد و ورود این کشور به دورهای از درگیریها و پیامدهای جنگ موسوم به «جنگ علیه تروریسم» در دوره پس از سال (۲۰۰۱) و حوادثی که پس از سال ۲۰۱۰ رخ داد همه فکر میکردند که روحیه آزادی خواهی در ضمیر مردم یمن نسبت به مساله فلسطین کمرنگ شده است، اما برعکس آن اتفاق افتاد.
طبق گزارش المنار، در دوره پس از انقلاب ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴، موضوع فلسطین به یک سیاست رسمی دولت و حمایت از مقاومت فلسطین به یکی از اصول حاکم بر صنعا تبدیل شد و تجاوز هشت ساله ائتلاف سعودی-آمریکایی نه آن را از بین برد و نه بر شدت آن تأثیر گذاشت و سپس توانست توازنهای جدیدی را در خاورمیانه و در مهمترین منطقه آنجا، یعنی باب المندب، تحمیل کند.
یمن به یک کابوس برای دولت آمریکا تبدیل شد که از طریق جاسوسانش که توسط مقامات امنیتی یمن شناسایی میشوند، تلاش میکند تا از پیامدهای عملیاتهای دریایی ارتش یمن بر قلعه نظامی خود در خاورمیانه که همان «اسرائیل» است، بکاهد و عواقب آن را کاهش دهد.
عملیات جبهه پشتیبانی یمن
آمریکا در تلاشهای خود ناکام ماند و یمن تصمیم گرفت موضع طبیعی، تاریخی و اسلامی خود را در درگیری با اسرائیل اتخاذ کند و این همان چیزی است که وقایع نبرد «طوفان الاقصی» شاهد آن بود. یمن از روز اول و بدون توجه به عواقب ناشی از آن، با مواضع، سلاح و تظاهرات میلیونی، کاملا در کنار مقاومت فلسطین و مردم فلسطین در غزه قرار گرفته است.
جبهه حمایت از غزه در یمن به تهدیدی برای رژیم صهیونیستی و دولت «بنیامین نتانیاهو» تبدیل شده است. نیروهای ارتش یمن در دریای سرخ مانع ورود کمکها برای رژیم صهیونیستی شدند و دریا را به روی ارتش رژیم اشغالگر و حامیانش بستند و غرب دید که دریا به مرکز عملیات یمن تبدیل شده است.
ایلات و شهرهای اراضی اشغالی نیز به هدف مشروعی برای نیروهای مسلح یمن تبدیل شدند، موشکهای بالستیک و پهپادها به طور معمول اهداف دشمن را مورد اصابت قرار دادند، در حالی که جنگندههای آمریکا و انگلیس قادر به محافظت از آنها نبودند. تعدادی از کشورهای منطقه نیز بیهوده تلاش میکنند از این رژیم در برابر موشکهای یمنی محافظت کنند.
در جریان نبرد برای حمایت از غزه، نیروهای مسلح یمن بیش از ۲۳۰ عملیات از جمله ۵۰ عملیات مستقیم علیه رژیم اشغالگر انجام دادند و تعدادی پهپاد آمریکایی را سرنگون کردند و تعداد کشتیهای هدف قرار گرفته به ۱۹۳ کشتی رسید و تعداد موشکهای بالستیک و بالدار و پهپادهای مورد استفاده از ۱۰۰۰ فراتر رفت.
نیروهای مسلح یمن همچنین ۱۱ پهپاد مسلح آمریکایی از نوع MQ۹ را در جریان نبرد پشتیبانی سرنگون کردند.
یکی از برجستهترین عملیاتهایی که عمق اراضی اشغالی را هدف قرار داد، حمله به منطقهای در نزدیکی سفارت آمریکا در تلآویو با پهپادی به نام «یافا» بود که فاصله بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر را پیمود و ساخت داخل یمن و مجهز به پارازیتهای مدرن و سیستم های نفوذ بود. این علاوه بر عملیات منحصربه فرد دیگری بود که این رژیم را به لرزه درآورد و آن استفاده از موشک بالستیک جدید «مافوق صوت» بود که شهر «تلآویو» را نیز هدف قرار داد.
نیروهای یمنی همچنان کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» و خدمه آن را توقیف کردهاند و صنعا تاکید میکند که آزادی این کشتی و خدمه با مذاکرات تبادل اسرا در غزه مرتبط است.
جبهه حمایت یمن از غزه پنج مرحله از تشدید تنش را پشت سر گذاشته است که اولین مرحله از ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳ آغاز شد و شامل هدف قرار دادن کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی بود.
در مرحله دوم تشدید، کشتیهای آمریکایی و انگلیسی پس از حملات موشکی و حملات هوایی ارتش آمریکا و انگلیس به اهدافی در یمن از ۱۲ ژانویه، وارد بانک اهداف شدند.
نیروهای مسلح یمن ماه مارس گذشته از آغاز مرحله سوم تشدید تنش با هدف قرار دادن کشتیهای دشمن در اقیانوس هند خبر دادند. از جمله مهمترین عملیات نظامی در این مرحله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-هدف قرار دادن ناوشکن آمریکایی «میسون» در دریای سرخ.
-6 عملیات نظامی روی ۶ فروند کشتی در دریای مدیترانه و دریای سرخ و عرب با تعدادی موشک بالدار.
-هدف قرار دادن ناو هواپیمابر آمریکایی «آیزنهاور» در دریای سرخ با تعدادی موشک بالدار و اصابت به آن.
-هدف قرار دادن ناوشکن انگلیسی (Diamond) در دریای سرخ.
-هدف قرار دادن کشتی (Tutor) در دریای سرخ که منجر به غرق شدن آن شد.
در ماه مه اعلام شد مرحله چهارم تشدید تنش با گسترش منطقه عملیات هدفگیری به دریای مدیترانه آغاز شده است.
مرحله چهارم تشدید تنش، شاهد هدف قرار دادن ناوهای آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی بود که برخی از آنها غرق شدند و برخی دیگر به شدت آسیب دیدند. از جمله نتایج آن تشدید محاصره دشمن اسرائیلی و اعلام ورشکستگی کامل بندر«ام الرشراش» در جنوب فلسطین اشغالی بود.
نیروهای یمنی در ماه ژوئیه پنجمین مرحله از تشدید تنش را با هدف قرار دادن شهرهای یافا و تلآویو با پهپاد در ۱۹ ژوئن و سپس با موشک فراصوت که در ۱۵ سپتامبر از تمام سامانههای دفاعی اسرائیل عبور کرد، آغاز کردند. این یک نقطه عطف مهم در نقش جبهه حمایت یمن از غزه و فلسطین بود.
خسارات وارده به این رژیم در نتیجه حملات یمن
رژیم صهیونیستی متحمل خسارات زیادی در نتیجه جبهه حمایت یمن شده است. علاوه بر خساراتی که در سطح نظریه امنیت رژیم صهیونیستی متحمل آن شد، به دلیل بسته شدن باب المندب به روی کشتیهای اسرائیلی و شرکتهای مرتبط با این رژیم، درآمدهای رژیم اشغالگر تا ۸۰ درصد کاهش یافت. خسارتهای واردات بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار بوده است و عرضه مواد غذایی که از طریق دریای سرخ وارد اراضی اشغالی میشود به میزان ۶۰ درصد کاهش یافته است. این رژیم همچنین روابط تجاری خود را با ۱۴ کشور از دست داد و کالاهای موجود در بازارها ۵۰ درصد افزایش یافت.
صادرات رژیم صهیونیستی که از باب المندب و دریای سرخ میگذشت ۱۵ میلیارد دلار کاهش یافت و سرمایه گذاری خارجی نیز ۲۰ میلیارد دلار یعنی ۷۰ درصد کاهش یافت.
این رژیم همچنین متحمل خساراتی به دلیل بسته شدن بندر ایلات به دلیل عملیات یمن شد، زیرا کشتیرانی در آنجا ۹۵٪ کاهش یافت و خسارت در بندر به ۱۴ میلیون دلار رسید.
خسارات رژیم صهیونیستی در حمل و نقل و بیمه دریایی و لجستیکی ۴ میلیارد دلار در ماه یعنی هزینه ۱۰ میلیون دلار در روز و افزایش بیمه کشتیها تا ۲۵۰ درصد و افزایش سهام بخش شرکتهای بارگیری دریایی در حدود ۲۲ میلیارد دلار بوده است.
این امر منجر به تغییر مسیر کشتیها به دماغه رأس الرجاء الصالح در آفریقا، افزایش مسافت دریایی به ۱۳۰۰۰ کیلومتر، افزایش هزینههای بیمه به ۵۰۰۰۰ دلار در هر کانتینر، افزایش هزینههای حمل و نقل در هر سفر به یک میلیون دلار، افزایش قیمت حمل و نقل کانتینر ۴۰۰ دلار، هزینه اضافی ۷۰۰ دلار برای هر کانتینر و افزایش بیمه ۸۰۰ دلار برای هر کانتینر است.
موضع سیاسی و مردمی یمن در قبال جبهه پشتیبانی
یمنیها از آغاز نبرد طوفان الاقصی و حتی در مراحل قبل پیوسته بر تعلق خود به محور مقاومت و جهاد در برابر دشمن اسرائیلی و حمایت از آرمان فلسطین که همه مردم امت اسلامی را گردهم میآورد، تاکید کردهاند.
از این منظر، مواضع سیاسی یمن که کاملا با مطالبات مردمی همسو است، با تمام امکانات از فلسطین حمایت میکند چراکه آن را یک وظیفه دینی و انسانی میداند.
راهپیمایی میلیونی که هر هفته در صنعا و استانهای یمن برگزار میشود نشاندهنده میزان تعهد مردم یمن و رهبری صنعا به حمایت و پشتیبانی از نیروهای مسلح (زمینی، دریایی و هوایی) در نبرد جهاد مقدس با دشمن اسرائیلی است.
«عبدالملک بدرالدین الحوثی» رهبر انصارالله یمن تاکید کرد مردم عزیز یمن هر هفته در این ماهها در راهپیمایی میلیونی بیسابقهای شرکت میکنند که در هیچ کشور دیگری چنین چیزی وجود ندارد.
موقعیت و تأثیر یمن بر سیاست بینالملل
یمن دارای موقعیت جغرافیایی است که آن را در کانون توجه بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای غربی قرار داده است. یمن در جنوب غرب آسیا بین عمان و عربستان قرار دارد و مشرف بر تنگه باب المندب است که دریای سرخ را از طریق خلیج عدن به اقیانوس هند متصل میکند. جبهه دریایی یمن به فاصله (۲۵۰۰ کیلومتر) امتداد دارد.
موقعیت یمن مجموعهای از ویژگیها و کیفیتهای دارای اهمیت ژئوپلیتیکی را به آن بخشیده است و این همان چیزی است که آن را با نقاط قوتی متمایز میکند که با توجه به تأثیر آن بر تجارت بینالمللی، آن را به یک بازیگر منطقهای و حتی بینالمللی تبدیل میکند. ویژگیهای جغرافیایی نیز شامل داشتن تعدادی سواحل و بنادر، تنوع زمینها و آب و هوا، عمق استراتژیک برای کشورهای خلیج فارس در امتداد نوار ساحلی، ماهیت مرزهای زمینی و جغرافیای ناهموار است.
صحنه کشتیرانی بینالمللی به دنبال نبرد حمایتی اعلام شده توسط رهبری یمن، علیه کشتیهای اسرائیلی و مرتبط با دشمن صهیونیستی، در حمایت از مردم فلسطین در نوار غزه، تغییر کرد.
ایالات متحده آمریکا با هدف تحت فشار قرار دادن جامعه بینالمللی برای صدور قطعنامه شماره ۲۷۲۲ تلاش کرد تا عملیات یمن را به عنوان یک جبهه پشتیبانی تضعیف کند تا به مشروعیتی برای نظامی کردن این منطقه و کنترل یکی از مهمترین گذرگاههای آبی جهان دست یابد. این امر نشان دهنده تمایل آمریکا و انگلیس به حضور در باب المندب و تمایل آنها به تضعیف نفوذ چین و تهدید حضور آن و اجازه ندادن به تجارت این کشور از طریق این تنگه و همچنین اجازه ندادن به روسیه و محاصره نفوذ قبلی آن در این منطقه است.
با توجه به تحولات بینالمللی به ویژه جنگ اوکراین، تهدیدها و درگیریهای داغ بین آمریکا و چین و تهدیدها و خطرات آمریکا برای کشورهای بریکس و کشورهای شرق و ایران و کشورهای مخالف هژمونی آمریکای غربی، یمن به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار استراتژیک ظاهر میشود و نقش عمدهای در شکستن استکبار و سلطه آمریکاییها، انگلیس، رژیم صهیونیستی و غربیها در دریای سرخ، تنگه باب المندب و دریاهای آزاد دارد.
فرهنگ حاکم بر ذهنیت مردم یمن
مانند همه کشورها و مردمان روی سیاره زمین، مردم یمن دارای فرهنگی آمیخته از سنتها، مذهب و آداب و رسوم اصیل قبیلهای عرب هستند که به آنها کمک میکند هنجارها و ارزشهای اجتماعی و هویت خود را شکل دهند.
فرهنگ یمن تحت سلطه ایده تقویت وابستگیهای خانوادگی و قبیلهای است که برای جامعه آنجا ضروری تلقی میشود.
خاک یمن شامل صدها مکان باستانی است که دارای میراثهای بسیاری از تاریخ باستان است. این یک میراث خارق العاده است که دارای عناصر باارزشی است که از نظر شرایط بودجه و تخصصهای دائمی برای محافظت از آن به عنوان منبع الهام برای هنرهای مختلف آن را در زمره اولین اولویتهای سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) قرار داده است.
علیرغم همه شرایطی که یمن پشت سر گذاشت، توانست بسیاری از ویژگیهای فرهنگی را که نشان دهنده اهمیت تاریخی کهن مردم یمن است، حفظ کند و از جمله این ویژگیها میتوان به «هنر معماری و آواز خواندن اشاره کرد که هر منطقه انواع مختلفی (مثلا آواز صنعانی، حضرمی و عدنی) دارد. یمن همچنین شاهد ارتقای سطح ادبیات بود و چهار مرحله اساسی را طی کرد.
این ویژگیها به جذب تغییرات مدرن جهانی کمک کرد، زیرا با محیط، سبک زندگی و رفتار جامعه و باورها و فرهنگ آن پیوند خورده و با شرایط عینی جغرافیایی، فیزیکی و اقلیمی موجود همسو شد.
مهمترین جنگهای تاریخی در یمن
یمن شاهد جنگهای متعددی چه در داخل و چه علیه عناصر خارجی بود که بیش از نیم قرن متوقف نشدند.
جنگ ۱۹۶۳-۱۹۶۷: این جنگ در جنوب یمن علیه استعمار انگلیس در پی وقوع انقلاب در اکتبر ۱۹۶۳ آغاز شد و در تعدادی از استانها بین انقلابیون و مقامات انگلیسی ادامه یافت و با توافق استقلال و خروج بریتانیا از یمن در نوامبر ۱۹۶۷ پایان یافت.
جنگ شمال و جنوب در سال ۱۹۷۲: اختلافات بین دو دولت منجر به درگیری بین ارتش شمال و جنوب در برخی مناطق مرزی شد، اما با میانجیگری عربی قبل از اینکه هر یک از طرفین به پیروزی میدانی دست یابند، به پایان رسید.
جنگ شمال و جنوب در سال ۱۹۷۹: اختلافات سیاسی بین دولتهای دو بخش یمن منجر به درگیریهای مسلحانه شد که در آن جنوب توانست به پیشرفت دست یابد و با حمایت از مقاومت مردمی شمال در مناطق مرزی، توانست به استانهای شمالی نفوذ کند، اما تلاش اعراب جنگ را متوقف کرد و 2 طرف را مجبور به بازگشت به مذاکرات کرد. نیروهای جنوبی و هم پیمانانشان نیز به مرزهای سابق بازگشتند.
جنگ اتحاد و جدایی در سال ۱۹۹۴: این جنگ در نتیجه اختلافات مستمر بین «علی عبدالله صالح» رئیس جمهور پیشین و معاونش «علی سالم البیض» رخ داد که صالح را به تصرف تمام کلیدهای قدرت و ثروت و کنار گذاشتن شرکای خود یعنی جنوبیها متهم کرد. صالح و متحدانش از جمله رهبران برجسته جنوبی از جمله «عبد ربه منصور هادی» رئیسجمهور فراری یمن پیروز شدند، در حالی که البیض جنگ را باخت و یمن را با تعدادی از متحدان خود ترک کردو به خارج رفت.
طوفان قاطع ۲۰۱۵: در سال ۲۰۱۵، عربستان سعودی تجاوزات خود را به خاک یمن آغاز کرد و وعده داد که نبرد را ظرف چند ماه حل کند. با این حال، پس از هفت سال و به تدریج و در پی توافقی با حمایت سازمان ملل در آوریل ۲۰۲۲ و پس از اینکه پادشاهی عربستان در باتلاق یمن غوطه ور شد و خسارات نظامی و اقتصادی هنگفتی بالغ بر میلیاردها دلار را متحمل شد، به پایان رسید.
در شرایطی که یمن همچنان از پیامدهای تجاوزات سعودی علیه خود با محاصره و سایر اقدامات مالی، رنج میبرد، نیروهای مسلح یمن بر اساس وظیفه شرعی و اخلاقی وارد نبرد «فتح موعود و جهاد مقدس» برای حمایت از مردم فلسطین و حمایت از مظلومان غزه، شدند و در معرض حملات بسیاری از کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی قرار گرفت.
انتهای پیام
نظرات