به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر، افزایش آگاهی از مشکلات زیستمحیطی به یکی از دغدغههای اصلی جهانی تبدیل شده است. مسائل زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای انسانی، بهویژه در حوزههای کلیدی مانند کشاورزی، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته اند. کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای تولید مواد غذایی، نقشی حیاتی در تأمین امنیت غذایی جهانی دارد، اما در عین حال میتواند تهدیدهای جدی نیز برای محیط زیست بهوجود آورد. یکی از این تهدیدات، استفاده گسترده از آفتکشها در مزارع است که با وجود مزایای آن در افزایش تولید، میتواند تأثیرات منفی بر تنوع زیستی و کیفیت آب و خاک بگذارد.
با رشد جمعیت جهانی و نیاز روزافزون به تولید بیشتر مواد غذایی، فشار بر مزارع افزایش یافته است. این امر باعث شده است که کشاورزان به استفاده از انواع سموم و آفتکشها روی بیاورند تا عملکرد مزارع را بهبود بخشند. با این حال، آفتکشها نه تنها به هدف از بین بردن آفات کمک میکنند، بلکه میتوانند بر موجودات غیرهدف و محیطهای طبیعی مانند خاک و آب نیز تأثیر منفی بگذارند. اثرات طولانیمدت آفتکشها بر تنوع زیستی و محیط زیست، نگرانیهایی را در مورد سلامت انسان و حفظ اکوسیستمهای طبیعی بهوجود آورده است.
در این راستا، گروهی از پژوهشگران از دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد، تحقیقی را درباره اثرات زیستمحیطی آفتکشهای مصرفی در مزارع گندم شهرستان بندر ترکمن انجام دادهاند. این تحقیق با هدف بررسی آلودگیهای ناشی از مصرف آفتکشها و اثرات آن بر محیط زیست و سلامت انسان، بهطور ویژه به مصرف این مواد در کشاورزی منطقه پرداخته است.
در این مطالعه، پژوهشگران برای جمعآوری اطلاعات، با کشاورزان محلی بهصورت مستقیم مصاحبه نموده و همچنین پرسشنامههایی را در اختیار آن ها قرار دادند. آنها اطلاعاتی درباره نوع و میزان مصرف آفتکشها در ۵۹ مزرعه گندم جمعآوری کردند. سپس، با استفاده از یک شاخص اثر زیستمحیطی تحت عنوان «EIQ» که معیاری برای ارزیابی خطرات آفتکشها برای محیط زیست و انسان است، اثرات این آفتکشها را تحلیل کردند.
نتایج این تحقیق نشان دادند که تمامی آفتکشهای مصرفی، تأثیرات زیستمحیطی قابل توجهی داشتهاند. بیشترین تأثیرات منفی مربوط به آفتکشهای حشرهکش و قارچکش بود که بیشترین میزان سمیت را برای محیط زیست داشتند. بهطور خاص، سموم ایمیداکلوپراید و کاربندازیم بالاترین میزان تأثیر منفی بر محیط زیست را نشان دادند.
نتایج همچنین حاکی از آن هستند که سم کاربندازیم، بهعنوان یکی از خطرناکترین آفتکشها برای کشاورزان شناخته می شود، در حالی که برخی دیگر از سموم مانند ایمیداکلوپراید، خطر کمتری برای کارگران مزرعه داشتند. این موضوع نشان میدهد که مصرف بیرویه و نادرست این مواد میتواند پیامدهای خطرناکی برای افراد و محیط اطراف آن ها داشته باشد.
پژوهشگران همچنین دریافتند که میزان مصرف آفتکشها و اثرات زیستمحیطی آنها در مزارع مختلف متفاوت است. برخی از مزارع کمترین میزان آلودگی را نشان دادند، زیرا در آنها از سموم کمتری استفاده شده بود، در حالی که مزارع دیگر با استفاده بیرویه از آفتکشها بالاترین میزان آلودگی را داشتند. این تفاوتها نشاندهنده لزوم آگاهیبخشی به کشاورزان درباره مصرف صحیح سموم است.
این تحقیق بهطور خاص اهمیت مدیریت بهتر مصرف آفتکشها و بهکارگیری روشهای جایگزین مانند آفتکشهای بیولوژیک را برجسته می کند. یافتههای این پژوهش میتوانند به تدوین سیاستهای جدید در زمینه کاهش مصرف آفتکشها و حفاظت از محیط زیست کمک کند.
لازم به ذکر است این یافته های پژوهشی در فصلنامه «بومشناسی کشاورزی» که وابسته به دانشگاه فردوسی مشهد است، منتشر شده اند. این نشریه به انتشار تحقیقات مرتبط با کشاورزی و محیط زیست پرداخته و هدف آن کمک به بهبود وضعیت کشاورزی و کاهش اثرات منفی آن بر محیط زیست است.
انتهای پیام
نظرات