به گزارش ایسنا،‌ علی‌اکبر ولایتی رئیس هیأت موسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی پیامی به بیست و هفتمین اجلاس شورای دانشگاه آزاد اسلامی که در حال برگزاری است، صادر کرد.

در متن پیام دکتر ولایتی که توسط  دکتر علی اصغر فتحی دستیار رئیس هیات موسس و امنا دانشگاه آزاد اسلامی در این اجلاس قرائت شد، آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر طهرانچی، ریاست محترم دانشگاه آزاد اسلامی، مدیران پرکار و کوشا، اساتید و دیگر فرهیختگان گرامی؛    

سلامٌ علیکم

درود و صلوات خداوند بر پیامبر رحمت حضرت محمّد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)

در ابتدا یاد و خاطره مجاهد نستوه، سید مقاومت، شهید سید حسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه) و دیگر همرزمان و فرماندهان بزرگ در فلسطین، لبنان و کل جبهه مقاومت را که به دست رژیم جنایتکار صهیونیستی به شهادت رسیده‌اند گرامی می‌دارم و برای آنها غفران الهی و علو درجات را آرزومندم.  شهید سید حسن نصرالله یک فرمانده بی‌نظیر بود که عمر با برکت خویش را در راه اعتلای اهداف اسلامی و مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم فلسطین صرف کرد.

در این روزهای سخت متأسفانه شاهد استمرار جنایات هولناک رژیم سفاک صهیونیستی در غزه و لبنان می‌باشیم که قلب هر انسانی را آزرده می‌سازد. 

جنایات این رژیم در کشتار مردم بی‌دفاع و مظلوم غزه و لبنان مسئله مهمی است که هیچ انسان آزاده‌ای نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد.

وظیفه ما به عنوان مسلمان، رساندن فریاد مظلومانه مردم فلسطین و لبنان به دنیاست. متأسفانه شاهدیم که چگونه سازمان‌های بین‌المللی و برخی کشورها در برابر جنایات رژیم صهیونیستی سکوت کرده‌اند. دشمنان و حامیان این رژیم سفاک باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور اصلی جبهه مقاومت در کمک و حمایت از مردم بی‌دفاع فلسطین و لبنان از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد و با یاری خداوند متعال رژیم صهیونیستی که امروز در بدترین شرایط خود به سر می‌برد، سزای این جنایات بی‌رحمانه‌اش را خواهد دید. 

از حضار محترم درخواست می-گردد برای شادی روح شهیدان بزرگوار جبهه مقاومت صلوات و فاتحه‌ای قرائت فرمایند.

حضار گرامی؛

متأسفانه امروزه به خاطر فقدان ایمان در بسیاری از روسا و حاکمان کشورهای غربیِ حامی رژیم صهیونیستی و صرفاً تکیه بر عِلم بدون اعتقاد شاهدیم که بیش از هر زمان دیگری در تاریخ جهان، ظلم تعمیم یافته و هر اقدام ظالمانه‌ای مباح تلقی می‌شود و صرفاً به کمک تبلیغات غربی که همانند شیپور شیطان هستند «معروف» را «منکر» و «منکر» را «معروف» جلوه می‌دهند.

به عرض می‌رساند که امروز وظیفه‌ی عالمان و اساتید و مدیران دانشگاه‌ها و مراکز علمی سنگین‌تر از گذشته است. زمانی که تمدن اسلامی در اوج خود بود، بزرگ مردی چون خواجه نظام الملک طوسی (رحمه اله علیه) در مقام صدارت «آلپ ارسلان» و «ملکشاه سلجوقی» و با مدیریت بر رُبع مَسکون که از کاشغر تا حلب ادامه داشت از ایران عزیز و بزرگ در حدود ۳۰ سال، کشوری ساخته بود که مورد بُهت و حیرت حاسدان و دشمنان اسلام بود و در سال ۴۶۳ هجری، «بیزانس» (روم شرقی) را در نبرد «مَلازگَرد» در هم شکست و صیت شهرت فرهنگ و تمدن اسلامی را تا نزدیک شرق و مرکز اروپا گسترش داد.

در هیچ یک از ادوار اسلامی به خاطر تفاوت نژاد و مذهب، هیچ قتل عامی مشاهده نمی‌شود و سایه عدالت اسلامی و عطوفت مسلمانان بر همه جا گسترده بود. 

در تاریخ اسلام هیچگاه قتل عام یهودی و مسیحی و زرتشتی و سایر ادیان را شاهد نبودیم ولی به گواه تاریخ در اروپای مدعی تمدن از حدود هزار سال پیش تا کنون ۱۹ بار در کشورهای اروپایی، یهودی‌کشی اتفاق افتاده، یک بار ۹۰۰ نفر یهودی را در «استراسبورگ فرانسه» به تیرهایی چوبی بستند و آن‌ها را زنده زنده آتش زدند. 

برای اینکه تفاوت شرق و غرب، اسلام و غیر اسلام را بدانیم این نکته قابل تأمل است که بعضی از فلاسفه مشهور یونان معتقد بودند که: «انسان‌ها دو دسته هستند یا یونانی‌اند یا وحشی (بربر)». 

حضار محترم می‌دانند که نقش تمدن اسلامی با تحقیقاتی که پژوهشگران انجام داده‌اند بیشتر و زیربنایی‌تر از تمدن غربی است.

•    پایه‌گذار فلسفه درست، معلم ثانی «ابونصر فارابی» و بنیانگذار مقولات کلی در فلسفه «شیخ الرئیس ابوعلی سینا» بود و تا زمانی که شفای ابن سینا ترجمه نشده بود، اصلاً بزرگان فلسفه غرب از مقولات کلی هیچ تصوری نداشتند. 

•    کسی که قطب شمال را کشف کرد «ابن رُسته اصفهانی» در قرن سوم بود که از اروپا، به تعبیر امروز کاروان مسافر تنظیم می‌کرد و برای سیر و سیاحت به «قطب شمال» یا «منطقه ظلمات در زمستان» می‌برد. 

•    در جغرافیا «ابن ادریس» در «جزیره کُرسِ فرانسه» مستقر بود و در نحوه‌ی دستیابی به راه‌های دریایی آن‌ها را راهنمایی می‌کرد. 

•    اولین کسی که دماغه‌ی امیدنیک را کشف کرد «احمد ابن ماجد» مسلمان شیعه مستقر در دریای احمر بود که پرتغالی‌ها با راهنمایی او توانستند آفریقا را دور زده و به شرق آسیا برسند. 

•    «سلیمان سیرافی بوشهری» اولین کسی بود که راه دریای چین را کشف کرد و قبل از آن همه فکر می‌کردند که راه چین فقط از طریق خشکی است. 

•    «محمد ابن موسی خوارزمی» بنیانگذار جبر، مسلمان شیعه اهل خوارزم بود و پایه‌گذار شیمی مدرن «جابر ابن حیان» شاگرد امام جعفر صادق (ع) بود که حداقل ۱۲۰ رساله از شیمی به وی نسبت داده اند و کسی است که اولین بار «جوهر شوره» یا «اسید نیتریک» را کشف کرد. «محمد بن زکریای رازی» که در درک و فهم علوم شیمی نقش اساسی داشت و اولین بار از «سولفات دو ظرفیتی آهن»، «اسید سولفوریک» استخراج کرد و «الکل اتیلیک» یا «اتانول» را کشف نمود و از روده بُز نخ بخیه ساخت و با تَدخین تریاک، مریض را بی‌هوش کرده و جراحی می‌کرد و با نخ بخیه بدن وی را می‌دوخت.

برای اطلاع و یادآوری، فهرست بعضی دیگر از ابداعات و کشفیات مهم علمی که توسط دانشمندان مسلمان و اغلب ایرانی صورت گرفته به عرض می‌رسد:

۱)    «ابوسعید سَجزی» برای اولین بار اثبات کرد که برعکس نظریه‌ی «بطلمیوس»، زمین به دور خورشید می‌چرخد و نه خورشید به دور زمین.

۲)    «ابوریحان بیرونی» برای اولین بار خط استوا را به دقت تعیین و اعلام کرد طول آن چیزی حدود ۴۱ هزار کیلومتر می-باشد، درحالی‌که یونانی‌ها تصور می‌کردند ۷۳ هزار کیلومتر است.

۳)    «ابن هیثم بصری» برای اولین بار فیزیک رؤیت و شکست نور را تعریف نمود و اتاق تاریک را ابداع کرد. او پایه‌ی ساخت عدسی (ذره بین) را به لحاظ تئوری گذاشت که بعدها رومیان آن‌ را ساختند و هلندی‌ها با گذاشتن ۲ ذره بین (یکی در فاصله‌ی کانونی دیگری) در کنار هم میکروسکوپ را اختراع کردند.
۴)    «پروفسور کِنِدی» در دهه ۱۹۵۰ پژوهشگر، تاریخ شناس و تاریخ علم نویس معاصر آمریکایی در رابطه با تغییر مبنای نجومی بطلمیوسی چنین می‌گوید: تحقیقات بسیاری در زمینه ارتباط مدل کوپرنیک با مدل¬های غیربطلمیوسی در مکتب مراغه (خواجه نصیرالدین) انجام دادم. از آنجایی که بعضی از راهکارهای هندسی کوپرنیک برگرفته از کتب منجمین اسلامی است، این ارتباط با قوت بیشتری مطرح می‌گردد. قضیه هندسی جفت طوسی(Tusi couple)، روش «فلک تدویر ابن شاطر» برای حذف «معدل المسیر» از جمله مباحثی است که از نجوم دوره اسلامی عیناً در کارهای «کُپرنیک» منعکس شده است.

۵)    در سال ۱۳۸۹ «پروفسور راجو» استاد اخترشناسی دانشگاه مالزی در بزرگداشت خواجه نصیر الدین طوسی در مراغه چنین گفت: جهان غرب طی ۶۰ سال اخیر آگاهی یافته که اثر کوپرنیک ترجمه‌ای از آثار «ابن شاطر دمشقی» و «خواجه نصیرالدین طوسی» است. این اقدام کوپرنیک نمونه‌ی غیر صادقانه‌ی دانشوران غربی در استفاده از تحقیقات و یافته‌های این دو دانشمند بزرگ جهان اسلام بوده و آنان سعی در حفظ اسطوره «بطلمیوس» و «کوپرنیک» در جهان دارند.

در تاریخ نگاری غربی، دانش نجوم و اخترشناسی با «کلودیوس بطلمیوس» آغاز می‌گردد که این فرد توانسته با کتاب «المَجِسطی بطلمیوس»، ۱۴ سده بر دانش اخترشناسی حکمفرما شود تا اینکه «کوپرنیک» با پیشنهاد نظریه خورشید مرکزی، انقلابی شگرف را در این علم به وجود آورد. وی مطالب مذکور را نادرست می‌خواند و اظهار می‌کند که: مدارکی در جهان دال بر وجود فردی بنام «کلودیوس بطلمیوس» وجود ندارد. آنان می‌خواهند با این اقدام خود، آثار و یافته‌های دانشمندان جهان اسلام را به نام خود کنند.

۶)    نمونه‌ای دیگر از سرقت علمی غربی‌ها، کشف گردش خون ریوی توسط «ابن نفیس دمشقی» بود که ۳۰۰ سال بعد «سراتوس» دانشمند اسپانیایی آن را به نام خود ثبت کرد. بعداً گروهی از دانشجویان مصری که در آلمان تحصیل می‌کردند این جعل و سوء استفاده‌ی سراتوس را در کتاب «شرح ابن نفیس بر قانون شیخ الرئیس» یافتند و «جرج سارتُن» تاریخ علم شناس مشهور معاصر به آن اقرار کرده است.

۷)    اولین بار «شیخ الرئیس» فرمود که بعضی از بیماریهای مسری به دلیل انتقال ذراتی است که ما آنها را نمی‌بینیم. (اثبات وجود میکروب و باکتری قبل از اختراع میکروسکوپ)

۸)    مطلب دیگر سلاح‌های پرتابی آتشین است که توسط مسلمانان ابداع شد و کماکان هنوز هم اساس ابزار دفاعی و جنگی همین سلاح‌ها می‌باشد. به این ترتیب که چینی‌ها باروت سیاه را با ترکیبی از شوره (نیترات پتاسیم) به علاوه‌ی ذغال و گوگرد ساختند و با آن آتش بازی می‌کردند. در زمان توسعه اسلام به ماوراء النهر مسلمانان این علم وکاغذ سازی را از چینی‌ها آموختند و آن را از شرق به غرب آوردند و همین طور شیوه‌ی عددنویسی کنونی را که از هندی‌ها تقلید کردند و مسلمانان بودند که عدد صفر را ابداع کردند و هر ۳ این علوم را مسلمانان و ایرانی‌ها به غرب منتقل کردند. ملاحظه می‌فرمایید که تکنولوژی موشک امروزی بسط یافته‌ی آن انتقال علم می‌باشد.

۹)    در مورد معنویات و اخلاق: الف- متأسفانه باید گفت که در غرب اخلاق و معنویات جایگاه جدی و فراگیر نداشته است. از باب مثال در روم برای تفریح اشراف، برده‌ها را به جان هم می‌انداختند تا همدیگر را بکشند ولی در شرق و کشورهای اسلامی یکی از راه‌های بخشش گناهان، آزاد کردن بردگان بود.

ب- شرق بطور کلی، اسلام بطور اختصاصی و ایران به شکل ویژه از ابتدای خلقت، چند هزار سال پیش از غربیان به دنبال علم بودند، ایران حداقل ۲۲ هزار سال سابقه‌ی تاریخی دارد که به ترتیب از «دامغان» با سابقه‌ی ۲۲ هزار ساله، منطقه‌ی «سنگ چخماق» در شاهرود با سابقه‌ی حدود ۱۱ هزار ساله، «تپه‌ی قلی درویش» در قم و «سیَلک» در کاشان با سابقه‌ی ۷ هزار ساله و «شهر سوخته‌ی زابل» با پیشینه-ی ۵ هزار ساله، همه قرائن حاکی از آن است که اهل علم در ایران و کشورهای اسلامی مروج و مبلغ اخلاق و معنویات‌اند.

این یک مجامله نیست، در شرق، کشورهای اسلامی به خصوص ایران تقریباً به اتفاق همه‌ی پزشکان، ریاضیدان‌ها، اهل نجوم و فلاسفه در بخشی یا لابه‌لای سخنانشان توجه به خداوند تبارک و تعالی موج می‌زند.

ج- توجه شما فرهیختگان را به نمونه‌ای از حدیث نفس «برزویه طبیب» و «بزرگمهر» در زمان «بوزرجمهر» که در نهایت رئیس دانشگاه «جندی شاپور» شد، جلب می‌نمایم:

«چنین گوید برزویه، مُقدّم اطبای پارس، که پدر من از لشکریان بود و مادر من از خانه علمای دین زردشت بود، و اول نعمتی که ایزد، تعالی و تقدس، بر من تازه گردانید دوستی پدر و مادر بود و شفقت ایشان بر حال من، چنان‌که از برادران و خواهران مستثنی شدم و به مزید تربیت و ترشح مخصوص گشت. و چون سال عمر به هفت رسید مرا برخواندن علم طب تحریض نمودند، و چندان که اندک وقوفی افتاد و فضیلت آن بشناختم به رغبت صادق و حرص غالب در تعلم آن می‌کوشیدم، تا بدان صنعت شهرتی یافتم و در معرض معالجت بیماران آمدم. آنگاه نفس خویش را میان چهار کار که تگاپوی اهل دنیا از آن نتواند گذشت مُخیَّر گردانیدم: وفور مال و، لذات حال و، ذکر سایر و، ثواب باقی. و پوشیده نماند که علم طب نزدیک همه خردمندان و در تمامی دین‌ها ستوده است. و در کتب طب آورده‌اند که فاضل‌تر اطبا آن است که بر معالجت از جهت ذخیرت آخرت مواظبت نماید، که به ملازمت این سیرت نصیب دنیا هر چه  کامل‌تر بیابد و رستگاری عقبی مدخر گردد؛ چنانکه غرض کشاورز در پراکندن تخم دانه باشد که قوت اوست. اما کاه که علف ستوران است به تبع آن هم حاصل آید. در جمله بر این کار اقبال تمام کردم و هر کجا بیماری نشان یافتم که در وی امید صحت بود معالجت او بر وجه حِسبَت بر دست گرفتم.»

 
هر آنچه به عرض رسید مقدمه‌ای برای ذل مقدمه که به عرض می‌رسد بود و برای جلوگیری از تطویل کلام بصورت فهرست ارائه می‌گردد:

۱) ما به عنوان ایرانی مسلمان با فرهنگی طولانی‌تر از همه‌ی فرهنگ‌ها و با ژرفایی عمیق‌تر از عمق فرهنگ غربیان این سبک دانش آموختن برگرفته شده از غرب را منطبق بر سنت خویش نمی‌دانیم.

۲) از خداوند متعال می‌خواهیم تا به ما نصرت دهد تا بتوانیم «جندی شاپور»، «بیت الحکمه»، «ربع رشیدی»، «نظامیه»، «مستنصریه» و «شهر زهرا (سلام الله علیها) در اندلس» را بصورت روزآمد داشته باشیم.

۳) به یاری خداوند متعال با عنایات مقام معظم رهبری که خود دارای شخصیتی عمیقاً معتقد، فرهنگی، آگاه و عالم می‌باشند و با رهنمودهای ایشان بتوانیم دانشگاه آزاد اسلامی را ان‌شاءالله هر روز جلوتر ببریم و این را می‌توانیم در سایه‌ی تلاش مجدانه‌ی شما بزرگان این دانشگاه در معیت  ریاست محترم جناب آقای دکتر طهرانچی داشته باشیم.  انشاءالله 

والسلام علیکم و رحمه اله و برکاته

انتهای پیام