فرزاد قائمی در گفتوگو با ایسنا به مناسبت بزرگداشت روز حافظ اظهار کرد: شعر حافظ در نقطه اوج شعر کلاسیک فارسی قرار گرفته است. بدین معنا که شعر فارسی از جهت شکل و محتوا رو به تکامل بیوقفه بوده است. شعر حافظ در روزگاری سروده شد که از نظر اجتماعی و سیاسی پیچیدگیهای خاص خود را داشته است.
وی افزود: حافظ در قرن هشتم و در یکی از بخشهای به نسبت آباد شیراز زندگی میکرد و به دربارهای حکومتهای محلی شیراز رفتو آمد داشت و با بزرگان، مردم عادی و توده جامعه در ارتباط بود. حافظ ذهن بسیار وقاد و پرنبوغی داشت که وقایع همه تحولات اجتماعی، تضادها، تعارضها، نیازها، کمبودها، قوتها و ضعفها را میتوان در زوایای شعر حافظ که برآیند شخصیت پنهان اوست، دید.
غزل در شعر کلاسیک فارسی یکی از عاطفیترین ژانر ادبی است
عضو هیات علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه قالب شعر حافظ غزل است، بیان کرد: غزل در شعر کلاسیک فارسی یکی از عاطفیترین و پراحساسترین ژانر ادبی فارسی است؛ به حدی که واژه غزل به خودی خود در فرهنگ ایرانی و در زبان فارسی با همه معانی لطیف و زیبا به طور ناخودآگاه در ذهن مخاطبان این زبان تداعی پیدا میکند.
وی با بیان اینکه سبک عراقی یکی از بخشهای ویژگی خاص شعری حافظ به شمار میرود، تصریح کرد: حافظ از میان شگردهای بلاغی و هنری بیش از همه با ایهام معنوی سرو کار داشت. شعر حافظ لبریز از انواع ایهامهاست و با توجه به طنز ظریفی که حافظ داشت میتوانست در مورد وقایع روزمره در شعر دو پهلو سخن بگوید و از هر موضوعی در شعر با جنبههای هنری خاص صحبت کند.
شعر حافظ برآیند کاستیها و قوتهای فرهنگی است
قائمی عنوان کرد: هر شعری یک کلام و معنای اولیه دارد، اما در اشعار حافظ این ظرفیت دیده میشد که معانی ثانویهای را هم داشته باشد تا هر مخاطبی بتواند برای خود معنایی از شعر را دریافت کند. شعر حافظ برآیند کاستیها و قوتهای فرهنگی است. عناصر فرهنگ عامه باورها، خرافات، مَثلها، کنایات و ... است که در شعر او نمودهای هنری پیدا کرده و به دستگاه بلاغی شعر او نیز کمک شده است.
وی ادامه داد: حافظ در کنار اوج اندیشههای عرفانی که حتی در بیان مسائل مادی و روزمره به کار میگرفت، ریشههای آیینی و دینی هم در شعر او وجود داشت و شاعرانه به این موارد دامن میزد. با توجه به اینکه مجموعه شعر حافظ «بیت الغزل معرفت» است اما بخش عظیمی از فرهنگ عامه که شامل اقشار و طبقات مختلف جامعه میشد با اشعار حافظ ارتباط عمیقی برقرار کرده بودند و همچنان این ارتباط ادامه دارد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه استفاده از اشعار حافظ در ضرب المثلها چه تاثیری بر حفظ و گسترش فرهنگ ایرانی داشته است، افزود: فرهنگ عامه از چندین مقوله اصلی تشکیل شده که میتوان آن را به بخشهای متفاوتی تقسیمبندی کرد. بخشی از محتویات فرهنگ عامه شامل باورها، عادات، سنتها و عرف جامعه نسبت به طبیعت، گیاهان، جانوران، آسمان، زمین، اشیا و ... است.
وی اضافه کرد: بخش دیگری از محتویات فرهنگ عامه آداب و آیینهایی است که هویت نهادی دارد و مرتبط با اصناف، مشاغل، نهادهای سیاسی، ادیان، نجوم، گاهشمار، جشنها، سوگواریها، سرگرمیهای اجتماعی و فرهنگی مردم را نیز شامل میشود. بخش دیگر محتویات فرهنگ عامه هم به هنر مربوط میشود که افسانهها، اسطورهها، داستانها، اشعار، کنایات، امثال الحکم، تصنیفها، سرودها، مَتلها، بازیهای عامیانه و ... است که مجموع این موارد فرهنگ شفاهی را میسازد.
قائمی با بیان اینکه گاهی سخنان بیهوده و باطل در نگاه اخلاقی بخشی از فرهنگ عامه قلمداد میشود، خاطرنشان کرد: حافظ جزو شاعرانی است که از تمام سطوح فولکلور در شعرش استفاده شاعرانه کرده است. همچنین برای خلق ظرفیتهای هنری، بیان اندیشههای متعالی و ارتقاء نگاه مخاطب به حقیقت پدیدهها سود جسته است.
اشعار حافظ برای مخاطبان خاص و نخبه معنای متفاوتی دارد
وی بیان کرد: شعر حافظ ساده، آسان و همه فهم نیست بلکه برای مخاطب خاص و نخبه معنای متفاوتی دارد و برای عوام و به زبان ساده و همه فهم گفته نشده است. ضمن اینکه تمامی اشعار او در یک سطح قرار نمیگیرند. مضامینی در شعر حافظ وجود دارد که میتوان آنها را به چند بخش تقسیم کرد.
عضو هیات علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: بخشی از مضامین، عرفانی است که در غزلهای متفاوت حافظ نمود دارد. برخی غزلهای ناب عرفانی، پیچیدهترین غزلهای حافظ نیز به شمار میروند که به صورت پراکنده در کنار دیگر مضامین نیز مشاهده میشود.
وی گفت: بخش دیگری از مضامین شعر حافظ، انتقادی است که در مورد مواردی مانند سیاست، اجتماع، مذهب و ... نقد دارد. همانطور که مطرح شد سبک شعر حافظ به گونهای است که گرایش به ایهام باعث شد تا این نقدها تبدیل به نقدهای همیشگی شود و شاید یکی از مهمترین بخشهای تشخص شعر حافظ مضامین انتقادی، اجتماعی و سیاسی است که برای تلطیف از طنز هم کمک میگیرد و میتوان در این قسمت، مضامین طنز و انتقادی را در کنار هم قرار داد.
زبان قابل تفسیر و لطافت زبان، اوج هنر حافظ در زبان است
قائمی ادامه داد: قست سوم مضامین شعری حافظ اشاره به مسائل روزمره است که با همان سبک ایهامگونه و قابل تغییر دو پهلو نمود پیدا کرده است. مجموعه این مضامین در شعر حافظ به گونهای است که برخی اشعار پیچیدگی بیشتر و برخی پیچیدگی کمتری دارد اما زبان قابل تفسیر و لطافت زبان، اوج هنر حافظ در زبان است.
عضو هیات علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: این زبان ضرورتی دارد که بخش عام و بدنه مخاطب که ظرافت معنایی شعر حافظ را درک نمیکنند نیز میتوانند با شعر حافظ رابطه برقرار کنند و از این حیث حافظ جزو معدود شاعرانی در شعر فارسی است که اشعارش همانقدر که برای مخاطب نخبه جذابیت دارد، برای توده مخاطبان هم که درکی ندارند، جذاب است و این ویژگی در هیچ شاعری غیر از حافظ و در حد حافظ وجود ندارد.
انتهای پیام
نظرات