ایرج طهماسب، کارگردان آثار تلویزیونی و سینمایی کودک و نوجوان، آرام، مهربان و قصهگو حرف میزند؛ درست مثل آثارش. او میگوید: کارهایی هستند که ما بلد هستیم انجام دهیم و کارهایی هستند که دوست داریم انجام دهیم، این دو متفاوت هستند و برای کسانی که در کار هنر هستند و یا میخواهند به این حوزه وارد شوند مهم است که بدانند آیا این کار را بلدند؟ توان و استعداد آن را دارند؟ یا صرفاً در حال تخیل و خیالبافی هستند؟ و این موضوع کاملاً قابل فهمی است.
او ادامه داد: اولین شرط بازیگری، اعتماد بهنفس و حتی پررویی است. آدم خجالتی در این مسیر به جایی نمیرسد. شما که در اول راه زندگی هستید، اولین کاری که باید بکنید این است که با کنار گذاشتن خجالت، سؤال کنید. بگذارید بقیه به شما بخندند یا فکر کنند چیزی نمیدانید، اما استفاده و یادگیری از سواد و توان دیگران، نشانه هوش شماست.
در این نشست دانشآموزان راحت و بیدغدغه سوال میپرسند، میخواهند سریع و بی مشکل به هدف برسند، عاشق صفحه سینما و قاب تلوزیون هستند و بیقرار سلبریتی و معروف شدن؛ یکی درباره راههای ورود به صداوسیما و یکی راجع به راه ورود به سینما و دیگری این سوال را میپرسد که چهطور دیده شویم؟
خالق شخصیت خاطرهانگیز کلاه قرمزی میگوید: اگر کسی چیزی را دوست داشته باشد راه و مسیر را پیدا میکند. باید بسیار راه بروید پرسوجو کنید، مطالعه کنید تا به آنچه میخواهید برسید، رسیدن به هر هدفی سختی دارد و بلافاصله رسیدن ممکن نیست. مسئله این است که اگر به چیزی عشق داشته باشی با یک یا چند ناملایمتی آن را رها نمیکنید ،همانطور که خانواده و پدر و مادرتان را با یک اتفاق بد رها نمیکنید. زیاد مطالعه کنید، کلاس بروید و یاد بگیرید. من در کودکی حتی کاغذ افتاده در خیابان و برگههای چسبیده روی دیوارها را هم میخواندم.
نوجوانی میپرسد مهمترین درسی که میتوانید از بازیگری به ما بدهید چیست؟ و طهماسب پاسخ میدهد: در هنر باید خودتان باشید، اوایل میتوانید از کسی تقلید کنید، اما بعد از آنکه پیش رفتید و اصول را یاد گرفتید باید خودتان باشید تا دیده شوید. باید ببینید چقدر آن کار را دوست دارید. خستگی و ملالت از کار، نشانه آن است که آن کار مال شما نیست.
این کارگردان درباره اینکه از چه زمانی وارد تئاتر شده و چرا کار کودک را انتخاب کرده است، بیان کرد: من از کودک خیلی ساده با دوستانم در کانون پرورش فکری تئاتر بازی کردیم و کمکم کار ما جدی شد. بعد از انقلاب هم کسی وارد حوزه کودک نشده بود و ما هم چون از کودکی وارد این کار شده بودیم، بچهها را خوب میشناختیم و بنابراین شروع به کار کودک کردیم.
او ادامه داد: بازیگری علم و روشی است که ما طی آن کاری را یاد میگیریم. همه نوزادان از ابتدای به دنیا آمدن بازیگری میکنند زیرا کارهای مختلف را با تقلید یاد میگیرند. بازیگری همراه انسان و در ذات افراد است. ما همیشه کارهای مختلف را از افراد یاد میگیریم و این روند تا پیری ادامه دارد. بازیگری با تئاتر شروع میشود اما امروز بازیگرانی هستند که مستقیم وارد سینما میشوند و بیش از آنکه نقشی را بازی کنند خود واقعیشان را مقابل دوربین میبرند که این کار چندان سختی نیست. تئاتر کمک میکند تا شما نقشهای مختلف را مقابل تماشاگر اجرا و به معنای واقعی کلمه بازیگری کنید.
طهماسب گفت: بازیگری زمانی شکل میگیرد که عملی را تکرار کرده و با اضافه کردن عناصری به آن قصه بسازید و این بازیگری است. سختی بازیگری زمانی است که یادبگیریم تخیل مخاطب را درگیر کنیم. مهمترین چیز در کار هنر تماشاگران هستند، آنها باید واردِ بازی شما شوند بازیگری هوش میخواهد برای فهم اینکه مخاطب چطور من را بشنود و ببیند. بازیگری تک نفره خیلی ساده است. از زمانی که یک پارتنر مقابل شما اضافه میکنند کار سختتر میشود. بازیگری خیالی غلط است، باید در واقعیت و با همبازی کار را بسازید.
این کارگردان در پایان گفت: به خداوند اعتماد داشته باشید، گاهی او بهتر میداند چه کار و چه جایگاهی مناسب شماست. تلاش کنید اما ناامید نشوید و پافشاری بیهودی روی یک عرصه هم نکنید. دنیای هنر بسیار وسیع است، اما مهم آن است که از کاری که در حال انجام آن هستید خوشحال و ذوقزده باشید. هنر شوخیشوخی اتفاق میافتد، باید کاری که دوست دارید را شروع کنید. راه شما را کمکم به مقصد میرساند.
انتهای پیام
نظرات