• پنجشنبه / ۱۲ مهر ۱۴۰۳ / ۱۴:۰۱
  • دسته‌بندی: اندیشه امام و رهبری
  • کد خبر: 1403071209803
  • خبرنگار : 71972

صدور فرمان جهاد علمی از حسینیه امام (ره) در روزهای جنگ و جهاد

صدور فرمان جهاد علمی از حسینیه امام (ره) در روزهای جنگ و جهاد

صدها نفر از نخبگان علمی، نفرات برتر المپیادها و آزمون‌ ورودی دانشگاه‌ها چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب دیدار کردند.

به گزارش ایسنا، حاشیه نگاری سارا عاقلی از این دیدار به شرح زیر است:

صدور فرمان جهاد علمی از حسینیه امام (ره) در روزهای جنگ و جهاد

فردای روز عملیات وعده صادق ۲ است. یک سال از شروع طوفان‌الاقصی، چند ماه از کشتار مردم غزه، چند روز از شهادت سید حسن نصرالله و چند ساعت از پاسخ موشکی سپاه به اسرائیل می‌گذرد و ما اینجاییم در حسینیه امام خمینی (ره). در یکی از مهمترین روزهای تاریخ به یکی از تاریخ‌سازترین مکان‌ها آمدیم. برای دیدار نخبگان با رهبر انقلاب. این اولین دیدار و سخنرانی عمومی رهبر انقلاب پس از شهادت سید مقاومت و عملیات وعده صادق ۲ است.

خبر موشک‌باران اسرائیل را کجا شنیدی؟!

جمعیت حاضر در حسینیه خوش‌بش کنان، پاسخ موشکی دیشب را بهم تبریک می‌گویند. از هر کسی که با او هم‌کلام می‌شوم می‌پرسم خبر موشک‌باران اسرائیل را کجا شنیدی؟!

یکی از دوستانم که او هم خبرنگارِ مراسم است می‌گوید از سر کار برگشته بودم که خبر را شنیدیم و حال و هوایم عوض شد، به‌جای روسری مشکی با رنگ سبز به دیدار امروز آمدم. یکی دیگر از بانوان حاضر در جلسه، استاد دانشگاه رشته بیوتکنولوژی است؛ می‌گوید در یک جلسه با چینی‌ها مشغول انتقال تکنولوژی بودیم که خبر حمله موشکی ایران را شنیدم و تا آخر جلسه حواسمان پی اخبار بود و لبخند تحویل چینی‌ها می‌دادیم. آن یکی خبر را در خیابان از موتورسواران پرچم به دست شنیده و دیگری در خوابگاه دختران و بعدش هم غوغای دسته‌جمعی با بچه‌های خوابگاه.

هر کدام از شب حمله به اسرائیل، خاطره و تجربه‌ای دارند و آن را با خود به حسنیه امام آورده‌اند. مشتاقند تا ببینند چه پیامی از اینجا به جهان مخابره می‌شود و سرنوشت جنگ چه تغییری می‌کند.

خودآگاهی تاریخی نخبگان

یکی از کسانی که پیش از شروع مراسم با هم آشنا می‌شویم و شماره رد و بدل می‌کنیم، دختر جوانی است که در زمان دانش‌آموزی در المپیاد سواد رسانه‌ای مدال آورده و نخبگی و فرهیختگی را از مدرسه با خودش به دانشگاه برده و الان دانشجوی مهندسی متالوژی شریف است. از حال و هوای این روزهای دانشگاه شریف می‌گوید؛ از گعده‌های علمی در مسجد دانشگاه با حضور اساتید رشته‌های مختلف پس از نماز ظهر و عصر. اینکه پس از انفجار پیجرها در لبنان، یکی از اساتید گفته تا فناوری مورد نیازمان دست‌ خودمان نباشد، وضعمان همین است. خودش می‌گوید «در حال حاضر بخشی از بار جنگ بر حوزه تکنولوژی است و بلند کردن این بار، کار ماست». نخبگی او در رتبه و معدلش خلاصه نمی‌شود؛ به خودآگاهی تاریخی رسیده و بر اساس این خودآگاهی، نقش خود را می‌جوید و ایفا می‌کند.

یکی دیگر از کسانی که سر صحبت را با او باز می‌کنم، مادر جوان دهه هشتادی است که با فرزند یکساله‌اش به دیدار آمده. افتخار نخبگی‌اش مربوط می‌شود به یک حوزه تخصصی در حیطه کنترل پساب کارخانه‌جات. یک تنه توانسته مطالبه رهبری از جوانان در دو حوزه جهاد علمی و فرزندآوری را محقق کند و دست پر به حسینیه بیاید.

دو سوم جمعیت حاضر در حسینیه از بین آقایان هستند و یک سوم آنان از بین خانم‌ها. یکی دیگر از بانوان که پسربچه دو ساله‌اش را بغل گرفته، پژوهشگر مقطع پسادکتری فلسفه است. نفر کناردستی او، در حوزه آمایش محیط‌ زیست در دانشگاه تدریس می‌کند.

دو دوست هم کنار هم نشسته‌اند و منتظر شروع مراسمند. هر دو دانشجوی پزشکی‌اند، یکی در دانشگاه تهران و دیگری در شهید بهشتی؛ یکی با معدل بالایش نخبه شناسایی شده و دیگری با رتبه برترش در کنکور. برخی هم خانوادگی به مراسم آمدند با همسر و فرزند. یکی از آن‌ها دانشجوی دکتری ادبیات فارسی است و همسرش در حوزه مهندسی مکانیک فعال است و با دو دخترشان به مراسم آمدند. هم اساتید دانشگاه در جمع حضور دارند و هم دانشجویان و دانش‌آموزان نخبه. همه گروه‌های سنی با تنوع علمی نسبتا قابل قبول. با یک رصدِ سرپایی در حسینیه، دستگیرم می‌شود که اهالی علوم انسانی و هنر حضور کمتری در جمع دارند. یکی از بانوان حاضر در جمع، خانم جاافتاده‌ای است که استاد دانشگاه هنر در رشته طراحی فرش است و اثر منحصر به فردی را در حوزه تخصصی خودش یعنی طراحی و بافت فرش به ثبت رسانده. انتقادی که به مراسم دارد، جای خالی نخبگان هنری دانشگاهی در میان سخنرانان مراسم است.

سه مجاهد در یک قاب

وقت باقی مانده تا شروع مراسم را با گپ و گفت و دوست‌یابی از میان نخبگان پر می‌کنم. حسینیه را مثل برخی از دیدارها صندلی چیده‌اند و خبری از دیدارهای فشرده دانشجویی نیست. می‌توانیم با خیال راحت از جایمان بلند شویم و به جایمان بازگردیم بی‌آنکه نگران از دست رفتنش باشیم! ستون‌ها را هم با پرچم‌های مشکی و پرچم ایران تزئین کرده‌اند. اولی به نشانه عزای شهادت سید مقاومت است و دومی به عنوان نمادِ سنگر اقتدار جبهه مستضعفان جهان. جای‌جای حسینیه طرحی از سید مقاومت است. یک بنر سراسری با عنوان «مجاهد کبیر» در پشت سر جمعیت نصب شده و یک استند از تصویر او روی جایگاه، پایین‌تر از قاب عکس امام خمینی (ره) قرار گرفته. پرده سرمه‌ای رنگ جایگاه کنار می‌رود و آقا وارد حسینیه می‌شوند. جمعیت، لبیک‌گویان به استقبال رهبر انقلاب می‌رود. با حضور آقا در جایگاه، قاب مقاومت تکمیل می‌شود و سه شخصیت کلیدی ایده مقاومت یعنی امام و سید حسن و آقا کنار هم قرار می‌گیرند.

«در راه خدا جهاد کنید»

جلسه با آیاتی از قرآن رسمیت پیدا می‌کند. آیاتی از سوره «صف» که خطاب به مومنان می‌فرماید: «با اموال و جان‌هایتان در راه خدا جهاد کنید». آیات متناسب با حال و هوای جنگ و جهاد گزینش شده و به پیشواز فرمان جهادی می‌رود که در ادامه از سوی رهبر انقلاب خطاب به نخبگان صادر می‌شود.

در دیدار نخبگان همه چیز ردّپایی از فضای علمی و دانشگاهی دارد. همه کسانی که در مراسم حضور دارند و جزء برگزارکنندگان دیدار هستند، نسبتی با فضای دانشگاه دارند. از قاری مراسم که دانشجوی تفسیر و علوم قرآنی است تا مجری مراسم، محمد نوروزی که پزشکی عمومی را به اتمام رسانده و در حال خواندن تخصصِ ارتوپدی است. غیر از دانش‌آموختگی پزشکی، چند افتخار علمی دیگر هم دارد، از جمله مدال‌ طلای المپیادی. اجرایش را با چند بیت شروع می‌کند «خون می‌چکد از آیه والتین والزیتون». شعر از محمدمهدی سیار است، شاعری که استاد دانشگاه است و اشعارش در وصف حماسه‌های جریان مقاومت پرآوازه است. مجری می‌گوید شاعر این ابیات را مختصِ دیدار امروز سروده و خواسته سلامش را به شما برسانم، رهبر انقلاب هم همانجا سلام او را پاسخ می‌دهد.

مجری حرف‌هایش را با پیوند علم نخبگان و جبهه مستضعفان ادامه می‌دهد؛ به شاهکار شهید طهرانی‌مقدم در ساختن دژ مستحکم موشکی اشاره می‌کند که باعث شد در عملیات وعده صادق ۲ دل مستضعان جهان شاد شود و در ادامه سخنرانان را به پشت تریبون فرامی‌خواند.

غم بزرگ شهادت سید حسن را با کاری بزرگ جبران می‌کنیم

اولین سخنران، حسین افشین، معاون علمی ریاست‌جمهوری است. استاد تمام مهندسی مکانیک دانشگاه شریف که دقیقا یک ماه پیش با حکم رئیس‌جمهور بر سر کار آمده. با ایده‌ها و برنامه‌هایی که در سخنرانی خود ارائه می‌دهد، جمعیت را به وجد می‌آورد و با «طیب‌الله انفسکم» رهبر انقلاب همراه می‌شود.

عرض تسلیت برای شهادت سید حسن، تِم رایج برنامه است که در متن سخنرانی اکثر سخنرانان هم به چشم می‌خورد. موضوعی که افشین هم در سخنرانی‌اش به آن اشاره می‌کند و می‌گوید «غم بزرگ ناشی از شهادت سید حسن را با کاری بزرگ جبران می‌کنیم».

متن سخنرانی‌اش نشان می‌دهد سنگری که در آن ایستاده یعنی معاونت علمی ریاست‌جمهوری را می‌شناسد و تفاوت آن را با دیگر ساختارهای دولت درک می‌کند. می‌گوید اگر سایر بخش‌های دولت به مدیریت اجرایی و زمان حال کشور می‌پردازند، معاونت علمی رو به سوی آینده دارد. از علم نافعی می‌گوید که کارش ساختن آینده است. از تفاوت علم با فناوری، از اینکه لبه‌های فناوری در حکمِ مرزهای قدرت است و تفاوت کشورها را رقم می‌زند. اشاره‌ای به برنامه‌هایش برای دانشگاه‌های کشور در سال تحصیلی جدید می‌کند و صحبت‌هایش را با نقل قولی از شهید طهرانی مقدم جمع‌بندی می‌کند: «فقط انسان‌های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می‌کنند».

رسیدگی به وضعیت دانشجویان جبهه مقاومت در ایران

نوبت به سخنرانی نمایندگان نخبگان می‌رسد. اولین نفر دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی است. میلاد لطفی. وقتی مجری مقطع و رشته تحصیلی او را می‌گوید تصور می‌کنم قرار است تحلیلی علمی از وضعیت منطقه و آینده جبهه مقاومت ارائه دهد و شاهد گفتاری کلان، جهت‌مند و سیاسی‌ باشیم. اما او ترجیح می‌دهد به مسائل رشته‌ روابط‌ بین‌الملل و گرفتاری دانشجویان این رشته بپردازد. شاکله صحبت‌هایش بر پایه دیپلماسی علمی است. به خلاءهای رایزنی علمی در دستگاه دیپلماسی کشور، به کار نگرفتن دانش‌آموختگان روابط بین‌الملل و جدی نگرفتن ظرفیت دانشجویان خارجی به ویژه دانشجویان عضو جبهه مقاومت گریزی می‌زند. از عدم هماهنگی میان وزارتخانه‌ها گِله می‌کند و چند راهکار ارائه می‌دهد که بیشتر رنگ و بوی صنفی دارد.

در تمام طول سخنرانی، صدای بچه‌ها و نوزادانی که مادران نخبه با خود به حسینیه امام آورده‌اند، پس‌زمینه فضاست. گاهی اوقات مادران در حاشیه دیدار به دنبال فرزندان خود می‌دوند و گاهی اوقات انتظامات حسینیه به کمک آن‌ها می‌آیند. در میان ردیف‌های صندلی حضار، وسایل بچه‌ها به چشم می‌خورد از پتو و قنداق‌های رنگی‌ گرفته تا اسباب بازی‌ و خوراکی‌.

گوشزد کردن خطر «آژانس هوش مصنوعی»

دومین نماینده نخبگان، خانم مریم رضاپور است. پژوهشگر و محقق دکتری صنایع شریف. حرف‌هایش را با ارجاع به یکی از گفتارهای رهبری درباره هوش مصنوعی آغاز می‌کند. زمانی که رهبری در نخستین دیدار با دولت چهاردهم گفتند: «اگر به لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی نرسیم ممکن است در دنیا آژانسی برای هوش مصنوعی مثل انرژی اتمی تشکیل دهند و مانع پیشرفت کشور شوند». رضاپور صحبت‌هایش را بر محور هوش مصنوعی و فناوری ادامه می‌دهد و درباره ضرورت امنیت داده و پردازش آن در دنیای فعلی صحبت می‌کند. از کاربردهای فناوری برای حل بحران‌های کشور می‌گوید. صحبت‌های او به یک ارائه علمی و تخصصی بیشتر شبیه است تا یک گفتار عمومی که برای افراد رشته‌های مختلف قابل درک باشد و مسئله علمی‌اش را تبدیل به مسئله همگان کند.

آب، موضوع پربسامد دیدار نخبگان

دیگر سخنران مراسم، دانش‌آموخته یکی از دانشگاه‌های هلند است. حجت میان‌آبادی، دکتری مدیریت منابع آب دارد و به جنگ‌هایی بر پایه آب در منطقه غرب آسیا اشاره می‌کند. حتی می‌گوید بخشی از جنگ میان فسلطینی‌ها و صهیونیست‌ها با جنگ بر سر آب و دسترسی به منابع آبی آغاز شده. از بحران‌های امنیتیِ آب‌پایه می‌گوید و فهرستی از چالش‌های ناشی از مسئله آب را برمی‌شمارد. می‌گوید تنش آبی بیشتر از آنکه ناشی از مشکل آب باشد، ناشی از مشکل در حکمرانی آب است. نوک پیکان مطالباتش معاونت علمی ریاست‌جمهوری است و می‌خواهد این نهاد در نوع نگاه به مدیریت آب تغییراتی بدهد. در آخر هم به سوءاستفاده های دولت‌های غربی از مسئله آب برای ایجاد تنش در منطقه غرب آسیا اشاره می‌کند. با ارائه چند گزارش و عکس از دخالت دولت‌های بیگانه در این منطقه هم حرف‌هایش را متقن می‌کند و سیاسی و جهت‌مند.

حرف هایش اگرچه تخصصی و دانشگاهی است و عصاره زندگی علمی‌اش محسوب می‌شود اما از آنجایی که با مسائل روز منطقه یعنی درگیری‌های جبهه مقاومت و زندگی روزمره مردم پیوند دارد، تبدیل به گفتار عمومی می‌شود و برای جمعیت حاضر در حسینیه شنیدنی است.

غیر از او یکی دیگر از سخنرانان هم به موضوع آب اشاره می کند تا موضوع آب تبدیل به بربسامدترین بحث دیدار پس از شهادت سید حسن شود.

سجاد انتشاری، دکتری مدیریت آب از دانشگاه اصفهان است که صحبت‌هایش را مبتنی بر پروژه پژوهشی‌اش یعنی سواحل مکرانِ دریای عمان پیش می‌برد. از الگوی درون‌زای توسعه برای این منطقه می‌گوید و به ضرورتِ تفاوت الگوی توسعه این منطقه با جایی مثل جزیره کیش اشاره می‌کند. راه‌حل ارتقای این منطقه را شکل‌گیری و فعالیت یک حلقه میانی عنوان می‌کند. اما ایده‌اش برای حلقه میانی بیشتر مبتنی بر ورود نفراتی از بیرون از این منطقه به سواحل مکران است. بسته پیشنهادی‌اش یعنی تزریق متخصص به منطقه با ایده اولیه گفتارش یعنی توسعه درون‌زا خیلی جور در نمی‌آید. در پایان صحبت‌هایش هم سلام و دغدغه مردم اصفهان را به آقا می‌رساند. از زاینده‌رود می‌گوید که فکر و ذکر مردم این دیار است و قرار می‌شود کتاب خودش در این باره با عنوان «در حوالی اقیانوس» را تقدیم ایشان کند.

از رئیس دانشکده اقتصاد شریف تا دانش‌آموز المپیادی

پیش از آخرین سخنران، چند نفر دیگر هم به نمایندگی از جمع نخبگان پشت تریبون می‌روند و هر کدام ۵ دقیقه‌ای صحبت می‌کنند. یکی از آن‌ها سید علی مدنی‌زاده است که دکترای اقتصاد و نشان برنز المپیاد جهانی ریاضی در سال ۲۰۰۰ را دارد و اکنون مدیریت دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف به او سپرده شده. بیشتر از آنکه از اقتصاد بگوید، از نظام حکمرانی کشور و نسبت آن با اقتصاد می‌گوید و به انقلاب هوش مصنوعی گریزی می‌زند که اگر در کشور محقق شود هم دولت را توانمند می‌کند و هم مردم را.

دیدار نخبگان سال ۱۴۰۳ با رهبر انقلاب یک دانش‌آموز نخبه هم دارد. حنانه خرم‌دشتی که به تازگی مدال طلای المپیاد نجوم را گرفته. دانش‌آموز پایه یازدهم از مدرسه فرزانگان. پیش از آنکه به پشت تریبون برود یک نماهنگ از او پخش می‌شود. از زمانی که با مدال طلا به فرودگاه ایران رسید و حلقه گل را از گردن خودش برداشت و به گردن مادرش انداخت. حنانه، سخنانش را با سلام به پدر فرزانه انقلاب شروع می‌کند. از وضعیت المپیاد دانش‌آموزی می‌گوید و تاثیری که نحوه نمره‌دهی بر المپیادها دارد. آسیب‌شناسی که از نظام آموزشی کشور ارائه می‌دهد ابعاد تحلیل اجتماعی هم پیدا می‌کند و از افزایش موسسات آموزشی خصوصی و کاهش فعالیت پرورشی و فوق برنامه دانش‌آموزان انتقاد می‌کند.

سخنران یکی مانده به آخر دیدار هم رسول لوایی، دکتری توسعه کشاورزی است که درباره امنیت غذایی و ضایعات غذایی بالا در ایران صحبت می‌کند. ارائه او هم از جنس ارائه‌های تخصصی است که بیشتر از تناسب با فضای حسینیه امام خمینی با فضای علمی یک دپارتمان تخصصی شباهت دارد.

تنوع سنی سخنرانان دیدار بالاست. از رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف تا دانش‌آموز پایه یازدهم. اما این تنوع در رشته‌های تحصیلی سخنرانان دیده نمی‌شد. بیشتر سخنرانان، رشته‌های فنی و مهندسی و مدیریت را نمایندگی می‌کردند. نماینده‌ای از جامعه پزشکی و بیوتکنولوژی و پیراپزشکی حضور نداشت و اهالی علوم انسانی هم تنها یک کرسی داشتند که در آن یک کرسی هم صحبت‌های تمدنی حول جامعه، زنان، فرهنگ، اندیشه، سیاست و آینده جهان نشد. جامعه هنری دانشگاهی هم علی‌رغم حضور در حسینیه در میان سخنرانان نماینده‌ای ندارد.

سخنان نخبگان تمام می‌شود و حسینیه سراپا گوش می‌شود برای شنیدن سخنان رهبر انقلاب. آقا در ابتدا یک پیش‌درآمد می‌گویند از مشکلات بروکراتیکی که پیش‌پای نخبگان است. اینکه طرح و سیاست و پژوهش در کشور کم نیست، آنچه کم است «پیگیری» است. اینکه ببینیم پیشنهادی که نخبه می‌دهد مربوط به کدام بخش اجرایی است و آن را دنبال کنیم. یاد حرف‌های حاج قاسم درباره «پیگیری» کارها می‌افتم. نقل به مضمون می‌گفت: «ما بچه روستاییم، وقتی آب را در مزرعه رها می‌کنیم، اینطور نیست که خودش برود و به درخت برسد، باید بیل را برداریم و پشت سر آب قدم به قدم حرکت کنیم تا آب به درخت برسد».

تمثیل حاج قاسم از دنبال کردن کارها و تاکید رهبر بر پیگیری طرح‌ها نشان از یک مشکل همیشگی دارد؛ رها شدن ایده‌ها در ساختار اجرایی و بروکراتیک کشور.

رهبر انقلاب پیش از آنکه به محتوای جلسه یعنی دیدار نخبگان اشاره کند درباره فرم جلسه صحبت می‌کنند. اینکه نفس برگزاری این جلسه، پیام دارد. به عزای عمومی در غم شهادت سید مقاومت اشاره می‌کنند. می‌گویند «ما عزاداریم و فقدان آقای سیّدحسن نصرالله حادثه‌ی کمی نیست»؛ بغل‌دستی‌ام به آرامی اشک می‌ریزد و زیر لب می‌گوید «ما هم عزاداریم آقاجان». آقا از تفاوت غم‌ها می‌گویند. از اینکه «غم ما از جنس ماتم و یک گوشه نشستن نیست، این عزا ما را به کار و حرکت بیشتر وامی‌دارد و از جنس عزای سیدالشهداست».

جمعیت حاضر در حسینیه تشنه شنیدن سخنان رهبر انقلاب در این باره است اما ایشان از مسئله جبهه مقاومت عبور می‌کنند و آن را به آینده نزدیکی ارجاع می‌دهند که احتمالا به نماز جمعه پیشِ رو اشاره دارد. برخی از اطرافیانم ان شاءالله گویان، انتظارشان را نشان می‌دهند.

سخنان رهبر انقلاب درباره نخبگان حول سه سرفصل مرتب پیش می‌رود. واقعیت نخبگی، حفظ و تکثیر نخبگان و وظیفه‌شان. سرفصل «واقعیت نخبگی» درباره کسانی است که خود ایرانی‌اند و در داخل کشور حضور دارند اما لیاقت و توانایی ایرانیان را انکار می‌کنند. احتمالا همان کسانی که پیش‌تر گمان می‌کردند آمریکا با یک دکمه می‌تواند توان دفاعی کشور را از بین ببرد و حالا با دیدن عملیات وعده صادق ۱ و ۲ دستگاه محاسباتی‌شان بهم ریخته. البته همان زمان هم رهبر انقلاب پیشنهاد بازدید از مراکز نظامی و تور علمی را برای به روزرسانی آنان مطرح کرد.

سخنان رهبر انقلاب حول وظایف نخبگان آنجایی اوج می‌گیرد که در فصل وظایف نخبگی به «خیزش جدید علمی» اشاره می‌کنند. «ما یک خیزش جدید، یک نهضت جدید علمی نیاز داریم؛ این کار را چه کسی باید بکند؟ شما نخبگان. البتّه دانشگاه‌ها مسئولند، مراکز علمی گوناگون، پژوهشکده‌ها و امثال اینها همه مسئولند لکن عامل اصلی، فرد نخبه است». جمله‌ای که نشان می‌دهد در رویکرد مدیریتی ایشان نیروی انسانی حرف اول را می‌زند و منابع مالی و اجرایی و ... اگرچه مهم اما در رتبه بعدی قرار می‌گیرند.

صحبت‌های رهبری درباره نخبگان با مسئله روز یعنی جنگ و جریان مقاومت پیوند می‌خورد و در عالی‌ترین نقطه تمدنی و سیاسی صورتبندی می‌شود. آنجا که می‌گویند: «ما باید تفوّق علمی داشته باشیم؛ ما دشمن داریم. باید با تفوّق علمی بر آن‌ها غلبه پیدا کنیم، کمااینکه اگر در جایی غلبه‌ای هم داشتیم، بر اثر همین تفوّق علمی و فنّاوری بوده. برتری علمی و فنّاوری گاهی می‌تواند دست دشمن را از ضربه وارد کردن به جمعیّت‌های بزرگی مثل غزّه و ضاحیه کوتاه کند».

رهبر انقلاب نقشه علمی کشور را بر پایه طرح سیاسی انقلاب اسلامی و جایابی نقش دوست و دشمن بنا می‌کنند، علمی که به برای کمک دوستان و هم‌پیمانان به فعلیت می‌رسد و علیه دشمنان‌ مشترک به کار گرفته می‌شود. رویکرد جهت‌مندی که کمتر در متن سخنرانی نخبگان به چشم می‌خورد و حالا سخنان رهبری در حال تکمیل و تصحیح آن رویکرد رایجِ تخصصی و فاقد جهت‌گیری است.

سخنان رهبری حول موضوع نخبگان به اتمام می‌رسد در حالی که جمعیت حاضر در سالن هنوز مشتاق شنیدن است. صحبت‌های رهبری با جملات کوتاهی درباره وضعیت منطقه به اتمام می‌رسد: «درگیری‌ها در منطقه ما ناشی از حضور همان کسانی است که دم از صلح و آرامش منطقه می‌زنند؛ یعنی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی». آخرین جملات رهبری در دیدار نخبگان، اردوگاهِ دشمن را نشان می‌دهد و طلیعه‌ای می‌شود برای طرح بحث بعدی ایشان که وعده‌اش را در یازدهم مهر ۱۴۰۳ در حسینیه امام می‌دهند.

ایشان والسلام و علیکم می‌گویند و جمعیت حسینیه لبیک‌گویان قیام می‌کند. بغل‌دستی‌ام که کل مراسم مشغول مراقبت از فرزندش بود، با نوزادش به سمت جایگاه می‌رود تا سهم فرزندش از این دیدار را بگیرد. آقا دست به سر و روی نوزاد می‌کِشند و مادر نوزاد هم انگشتری از کربلا، تقدیم ایشان می‌کند. جمعیت حول رهبر انقلاب حلقه فشرده‌ای را تشکیل می‌دهد و وقتی هم که آقا می‌رود جمعیت گِرد وزیر علوم و معاون علمی رئیس‌جمهور جمع می‌شود تا چِک مطالباتش را با پشت‌گرمی به حرف‌های آقا نقد کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha