امروز هفتم مهرماه روز انسان هایی است که جان خود را در معرض خطر قرار میدهند تا جان و مال مردم را از آتش و حوادث مختلف نجات دهند؛ به همین مناسبت با «شیما وکیلی» اولین و تنها زن آتشنشان در سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری یزد گفتوگو کردیم:
از چه سالی وارد سازمان شدید؟
سال ۱۳۹۳ با پست آتش نشان در سازمان آتش نشانی شهرداری یزد استخدام شدم، اما شرایط به گونهای بود که متاسفانه هیچ وقت قسمت نشد که به عنوان یک آتشنشان در عملیات های اطفا حریق حضور داشته باشم، طی این چندسال در بخش های اداری سازمان و در پست های مسئول آموزش و روابط عمومی خدمت کردم و در حال حاضر در اداره ستاد مدیریت بحران و پدافند غیر عامل مشغولم.
وکیلی ادامه داد: همیشه در سازمان سعی کردم پا به پای همکارانم در واحد عملیات حداقل از لحاظ علمی بهروز باشم و در همین راستا دورههای بینالمللی غواصی، کار با طناب (ایراتا)، اخذ گواهینامه پایه یک و دورههای مربوط به ایمنی و آتش نشانی را گذراندم.
این همه شغل چرا آتش نشانی؟
همه چیز از دانشگاه شروع شد!؛ سال ۱۳۸۵ دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی شهرداری یزد شدم و چون موقعیت جغرافیایی دانشگاه در مجاورت ایستگاه شماره پنج آتش نشانی یزد بود، از نزدیک فعالیت آتش نشانها را میدیدم و همین زمینهساز شد تا استخدام در آتش نشانی به لیست اهدافم اضافه شود و همیشه به خودم افتخار میکنم که برای رسیدن به هدفم اساسی جنگیدم و نتیجه همانی شد که دلم میخواست، بله، هدف من استخدام در سازمان آتش نشانی بود.
همسر شما آتش نشان است؟
بله، دو سال از استخدام من در سازمان آتش نشانی گذشته بود که همسرم استخدام این سازمان شد؛ از آنجایی که من مسئول آموزش سازمان بودم مدام همدیگر را میدیدیم که همین موضوع باعث شد تا باهم ازدواج کنیم؛ البته خون آتش نشانی در رگهای همسرم جاری است، چرا که پدرشان نیز آتش نشان بودند، برادرشان نیز هم اکنون در پست معاونت عملیات سازمان آتش نشانی یزد در حال خدمتند که حضورشان در پیشرفت کاری من بسیار تاثیرگذار بود.
از خاطرات دوران خدمت در آتش نشانی بگویید؟
ثانیه به ثانیه حضور من در سازمان آتش نشانی سرشار از خاطره بود و همیشه سعی کردم آدم مفیدی برای همکارانم باشم و اینقدر حضور در کنارشان برایم باعث افتخار بود که همیشه سعی میکردم نزدیک به پرسنل عملیاتی باشم تا پرسنل اداری و بی شک دردناک ترین لحظه شغلیم زمانی بود که مجبور شدم سازمان را ترک کنم.
مادر محراب هشت ساله در ادامه گفت: قطعا در اولین فرصت دوباره به سازمان آتش نشانی برمیگردم.
از شهید «مسعود تیموری» خاطره ای دارید؟
بله؛ من و شهید تیموری هم دوره بودیم و با هم در سازمان استخدام شدیم، شهداب او تلخ ترین خاطره من در سازمان است، نه تنها برای من بلکه برای تمام اعضای سازمان تلخ ترین خاطره است؛ خدا رحمتش فردی بی حاشیه و بسیار آرام بود و قطعا اگر عمرشان به دنیا بود، الان بعد از گذشت ده سال یکی از بهترینهای سازمان آتش نشانی را داشتیم، اما چه دلمان بخواهد و چه نخواهد متاسفانه این قصه تکرار شدنی آتش نشانها است.
انتهای پیام
نظرات