نفیسه قانیان، دربارۀ کتاب خود به ایسنا گفت: اشعار کتاب «پس درخت چه بگوید؟» منتخبی از نخستین سرودههای من از دهۀ ۸۰ تا آخرین سرودههایم است که در قالب سپید سروده شدهاند، یعنی قالبی که همیشه دوست دارم و با آن خود را شاعر معرفی کنم و باید بگویم که همواره با شعر سپید به آرامش خاصی رسیدهام.
او با اشاره به اینکه کتاب «پس درخت چه بگوید؟» محتوای ۵۰ اثر است، ادامه داد: بخشهای مختلف این کتاب مضامین آن را مشخص میکند. یک بخش را تحتعنوان «خودخوریها» آوردهام. عنوان بخش دیگر «شعرهایی برای مردم» است که احساسات و سوگم را از مرگ مادرم بازتاب میدهد. «منظومۀ جهیزیه» نیز روایتی از اشیای گوناگون است؛ اشیایی که هر روز در خانههایمان با آنها سروکار داریم و میتوان گفت هویت چندین شیء در قالب شعر روایت شده. «طرحها» نیز قسمتی دیگر از این کتاب است و شعرهایی کوتاه را شامل میشود. توضیحات هر بخش، مضامین اثر را هم انعکاس میدهد. البته باید این را هم بگویم که ذهن رسانهای من یا به بیان دیگر علاقه و پیشهام در این حوزه بر سرودههای من و مضامین آنها تأثیری جدی گذاشته است.
این شاعر جوان اصفهانی که فعالیت ادبی و سرودن شعر را از دهۀ ۸۰ آغاز کرد و ضمن علاقهمندی به سرودن اشعار کلاسیک، رباعی و غزل و چهارپاره نیز سروده است، گفت: بخش جدی و مهمی از زیست روزمرهام را همواره به شعر اختصاص دادهام. هرگز اینگونه نبوده که شعر برای من حاشیه باشد و در وقتهای اضافه و مرده شعر بخوانم یا شعر بگویم و بعد هم آن را کنار بگذارم. همواره ذهنم مبتلابه شهر بوده است. در این محیطی که فکر و ذهنم را با شعر پیوند زدهام، تمایلی ندارم که بگویم در شاعری «تحتتأثیر» هنرمند خاصی بودهام. بهتر است بگویم که شعر یا شخصیت «الهامبخش» در زندگی هنریام بوده است. احساس میکنم تحتتأثیربودن برای مخاطب به معنی تقلید است. شاید از این حرف کپیبرداری برداشت شود.
قانیان در توضیح این مسئله که آیا در زمینه شعر از شاعری تأثیر پذیرفته یا خیر، گفت: من میتوانم بگویم که احترام زیادی برای احمد شاملو قائلم. اما قطعاً بین شعر من و سبک شاملو فاصلۀ زیادی است. برای مثال، زبان شعری من هیچ نسبتی با سردههای شعری او ندارد. نمیتوانم بگویم دوست دارم مثل شاملو شعر بگویم. قلمرو شعری شاملو قلهای فتحشده است. دیگر نه من و نه دیگران به آن دست نخواهند یافت. اما من شاملو را دوست دارم. همیشه بین او و دیگران تفاوتی قائل میشوم. اما با توجه به مطالعات گستردهام در حوزۀ شعر باید بگویم که بعید نیست تحتتأثیر چندین شاعر یا شعر قرار گرفته باشم. این ناخودآگاه برای هرکسی که در هر زمینهای مطالعه داشته باشد، پیش میآید. هر شاعری از زیست شخصی و محیط زندگی خود ممکن است کموبیش تأثیراتی بگیرد و بخشی از این تأثیرات هم ممکن است از کتابهایی باشد که میخواند.
وی تصریح کرد: همزمان با رسانه، ادبیات نیز جزو علایق و دغدغههای من بوده است. اینطور نیست که بگویم برای سرگرمی یا تفننی به سراغ ادبیات بروم. مطالعه و تمرین مستمر، جزو هدفهای همیشگی من بوده و ادامه خواهم داد. همواره در جستوجوی شعر کهن و نو و تازههای نشر شعر و ادبیات بودهام.
قانیان با اشاره به اینکه محافل ادبی دانشگاهها و انجمنهای ادبی شهر که پیشتر دانشجویان و جوانان بسیاری را جذب میکرد امروز کمرنگ شدهاند، بیان کرد: متأسفانه بسیاری از این محافل کمرنگ یا خاموش شده و مخصوصاً ازنظر کیفی و دغدغهمندی اعضا سطح آنها نازل شده است. خانۀ هنرمندان یا حوزۀ هنری سالها قبل در این زمینه فعالیت جدی داشت و اتفاقاً حضور دانشجویان به خصوص از رشتههای ادبیات، کم نبود. کسانی که در این محافل بودند، به تداوم و استمرارش بسیار علاقه نشان میدادند. این محافل بر دگرگونی دید من نسبت به دنیای شعر بسیار اثرگذار بود و من شعر واقعی را در همین دورهمیهای ادبی یافتم.
این شاعر اصفهانی اظهار کرد: اگر انجمنهای ادبی در مسیری درست و حرفهای باشند بسیار تأثیرگذارند. هنوز در اصفهان کسانی هستند که برای روشن نگاه داشتن چراغ این محافل بکوشند. اما واقعیت این است که گاهی متأثر از جنبههای دیگر، مثلاً مسائل اقتصادی، این محافل کمرنگ میشوند و مورد استقبال چندانی قرار نمیگیرند. شاید دغدغهها تغییر کرده باشد.
این هنرمند و فعال ارتباطات خاطرنشان کرد: ادبیات واقعی و شعر اصیل را در کانونهای ادبی دانشگاهها و دیگر محافل شعری سطح شهر میتوان یافت. شنیدن اشعار نو بسیار اثرگذار است. نشستوبرخاست با آدمهای اهل شعر و شخصیتهای درجه یک این حوزه تأثیرات خودش را دارد. اما میگویم محیطهای اینچنینی دگرگونیهای بسیاری یافته است. از یک طرف این محافل به حاشیه رفتهاند و از سوی دیگر در رسانهها نیز شعر جایگاه چندانی ندارد. مخصوصاً منظورم تلویزیون است. در این رسانه بعضاً میبینیم که شعر و دنیای شاعران بسیار سخیف و طنزآلود تصویر میشود.
او در ادامه با نظر به اینکه شعر آموختنی است یا ذاتی، یادآور شد: این محافل و رویدادهای اخیر چه حضوری و چه آنلاین، همگی اثر عمیقی بر جهانبینی افراد، اعم از دانشجو و غیردانشجو دارند. مخصوصاً در بین جوانان ممکن است فردی قریحه داشته باشد، حتی مثل حافظ شعر بگوید، اما نتواند به جایگاه مهمی در شعر برسد. نتواند شخصیت شاعری خودش را و کلمه و زبان خویش را پیدا کند. در این محافل، افراد جایگاه شعری خود را پیدا میکنند. شعر شاید نیاز به ذاتی شاعرانه داشته باشد، اما قطعاً بدون چنین جلساتی فرد نمیتواند استفادۀ درستی از ذوق شعری خود ببرد. تکنیک شاعری آموختنی است. در کنار ذات باید آموخت و تمرین کرد.
انتهای پیام
نظرات