سال که نو شد، داربستها دورتادورخانه متروک و رنگ و رورفته را فراگرفت. اهالی محله بازار رشت، هر روز صدای تیشه و مته را میشنیدند و کارگرانی که روزانه خاک و نخاله را از خانه قدیمی خارج میکردند. رهگذرانی که از کوچه «سعیدالملک» عبور میکردند، میپنداشتند که یک خانه تاریخی دیگر هم در حال تخریب شدن است.
در قدیمیترین نقشه شهر رشت که در نیمه دوره قاجار کشیده شده «محله بازار» بزرگترین محله مسکونی - تجاری رشت است. کوچه «سعیدالملک» در این محله، سرآمد کوچه پس کوچههای بازار بود که افراد سرشناس و تجار در آن زندگی میکردند. قدیمیهای بازار هنوز به یاد دارند کدام چهرهها و شخصیتهای تاثیرگذار در کوچه سعید الملک زندگی کردهاند اما این روزها به واسطه تخریب خانههای همان افراد ذی نفوذ، اهالی این کوچه را به نام «پارکینگ بازار» میشناسند.
اگر از کوچه «سپهدار» در محله حاجی آباد به سمت بازار رضا بروید، خانه تاریخی سرهنگ صفاری را میبینید که مالک محله حاجی آباد بود و هنوز خویشان وی در این خانه باغ بزرگ زندگی میکنند. بهجز این عمارت، خانه دیگری نیست که مالک دست مهری برسرش بکشد. اگر آدرس کوچه سعید الملک را از اهالی محله بپرسید، بی درنگ میگویند «کوچه پارکینگ بازار».
و من در هیاهوی بازار بزرگ رشت و در کوچه سعیدالملک قدم میزنم تا یادگاران گذشته را واکاوی کنم. هنوز تک و توک خانههای تاریخی به یادگار مانده از دوره قاجار در این کوچه تخریب نشده است. ولی افسوس، مکان «خانه تاریخی سالار مشکات»، خان روستای قاسم آباد و مالک باغ بزرگ مشکات رشت، تخریب و به پارکینگ خودرو تبدیل شده است. خانه سپهدار رشتی، از سران مشروطه هم پارکینگ شده! اما هنوز خانه خانواده متقالچی موجود است. همان خانهای که زمانی «بیمارستان زُهروی» رشت بود.
کوچه سعیدالملک، همچنین یادگارانی از زندگی مشترک فهیمه اکبر(فهیمه یمین اسفندیاری) با محسن اکبر دارد. بانوی فرهیخته و موسیقیدانی که مادر فتح الله اکبر(نخست وزیر ایران در دوره مشروطه) بود. اما خانه بانویی که برای حق تحصیل زنان تلاش زیادی کرد، نیز تخریب شده است. کمی جلوتر«خانه دادخواه» را میبینم و کیست که عطاری دادخواه در ابتدای بازار رشت را نشناسد! بخشی از خانه او هم انبار کالا شده است.
روبروی پارکینگی که از خانه تاریخی اکبر سربرآورده، تراس سیمانی خانهای که در میان داربستها گیر افتاده توجهم را جلب میکند. معلوم است که سیمان بری را از نمای خانه زدودهاند و حالا نمای آجرچینی قجری از پشت نمای سیمانی که در دوره پهلوی به بنا تحمیل شده به درآمده است. این را مهندس مهرداد منفرد میگوید که مرمت این بنای تاریخی را بر عهده گرفته است. بنایی که توسط خانواده کهنسال خریداری و قرار است به جای تخریب، مرمت و احیا شود.
مهرداد منفرد درباره ظرافت کار در مرمت بناهای تاریخی میگوید: وقتی این خانه برای مرمت به من معرفی شد، از روی شواهد ظاهری بنا، تخمین زدیم که بنا متعلق به دوره پهلوی است. اگرچه طاقهای آجری هلالی در اواخر دوره قاجار در معماری وارد شد، ولی در دوره پهلوی به اوج خود میرسد. همچنین بالکنهای سیمانی و نمای سیمانبری از شاخصههای معماری دوره پهلوی است. اما وقتی برای استحکام بخشی بنا و دفع رطوبت، نمای سیمانی را تراشیدیم و کف و پی ساختمان را باز کردیم، متوجه شدیم این خانه بسیار قدیمیتر از دوره پهلوی است و احتمالا در میانه دوره قاجار و با پلان L مانند ساخته شده و با شروع مدرنیته در دوره پهلوی، مالک به سرعت تغییرات عمدهای در بنا داده و الحاقاتی از جمله یک ضلع دیگر به ساختمان اضافه کرده است.
این مرمتگر ادامه میدهد: وقتی سیمان بری را از آجرها برداشتیم، متوجه شدیم پنجرهها دچار تغییر شده و از شکل قوسی به شکل مربع و مستطیل در آمده است، در واقع مالک دوم یا ثانی تحت تاثیر مدرنیته تصمیم بر این داشته بنا را در آن زمان از شکل تاریخی و قبلی خود خارج کند.
کف اتاقها برای دفع رطوبت، «واشان تخته و پل کوبی» بوده و تمام این عناصر معماری بومی گیلان، در مرمت دوره پهلوی، زیر تلی از سیمان دفن شده بود. سقف بنا هم چوبهای شیرسر و سفال پوش بود. زیرا موقع تخلیه کف بنا، مقدار زیادی سفال شکسته پیدا کردیم که معلوم میشود به عنوان نخاله ساختمان و پرکردن محل واشان تخته شده کف بنا، استفاده کردهاند. از چوبهای بلند شیرسر هم در تغییرات درب و پنجره و ایجاد چهارچوبهای جدید استفاده کردهاند.
منفرد که تجربه چندین مرمت بنای تاریخی را در کارنامه دارد، میگوید: تا جایی که به استحکام بنا لطمه وارد نمیشد، الگوهای قدیمی را نگه داشتیم. مثلا بازگرداندن پنجرهها به صورت طاق قوس به طور کامل ممکن نبود، ولی نمای طاق و قوس بالای بازشوها را نگه داشتیم تا بیننده بتواند دورههای مرمت را به چشم ببیند. همچنین حذف بالکن سیمانی و اجرای چوبی آن به استحکام بنا آسیب میزد اما سعی بر این است با برچیدن دیواره و سبک کردن سازه موجود آن را به الگوهای قدیمی نزدیکتر کنیم.
کهنسال، مالک فعلی از تلاشهای خود و همسرش برای احیای یک بنای تاریخی میگوید. وی که درپی یافتن نام و نشان و قصه آدمهایی است که در این خانه زندگی کردهاند و اینگونه ادامه میدهد: آنطورکه اهالی کوچه سعید الملک به یاد دارند، این خانه در ابتدا برای یک سرهنگ نظامی بوده و بعدها به فردی به نام «حق شناس» فروخته میشود. آخرین مالک این خانه، تنها دختر خانواده حق شناس بوده که در آلمان زندگی میکرده و پس از فوت او، خانه حدود ۱۵ سال متروک میماند و سال گذشته این بنا را از وراث حق شناس خریداری کردیم.
وی با اشاره به سکونت و زندگی شخصیتهای تاثیرگذار تاریخی و چهرههای سرشناس در کوچه سعیدالملک ادامه داد: مدتی پیش پیرمردی که از این کوچه عبور می کرد و شاهد احیای خانه بود، یادآوری کرد که این خانه ابتدا متعلق به خان کوچصفهان بوده است. در زمان مرمت شواهدی هم پیدا کردیم که نشان میدهد این خانه باید اربابی بوده باشد. زیرا در تمام اتاقهای این خانه زنگ اخبار پیداکردیم که منبع آن همگی به مطبخ و بخش خدمه خانه میرسید. اگرچه این خانه اکنون وسعت زیادی ندارد، ولی داشتن خدمه و زنگ اخبار نشان میدهد خانه اربابی بوده و گویا آپارتمان ساخته شده پشت این بنا هم روزگاری بخشی از حیاط همین ساختمان بوده است.
کهنسال بیان کرد: در عکسهای هوایی سال ۱۳۳۵، ابعاد این خانه به همین شکل و با الحاقات اخیر ثبت شده است و به همین دلیل میتوان نتیجه گرفت، مالک این خانه فرد متمکنی بوده که با نخستین آهنگ مدرنیته در معماری دوره پهلوی، خیلی سریع تغییرات عمدهای در ساختمانش ایجاد کرده، مثلا دو درب ورودی این ساختمان چوبی بوده که با یک قلاب آهنی بزرگ در پشت در چفت میشد. اکنون درها آهنی است، ولی قلاب قدیمی و قطور درچوبی روی جرز دیوار باقی مانده و ما هم در مرمت این قلابها را که قفلهای آن زمان بوده نگه داشتیم. در بالکنهای روبه حیاط نیز میله گردهایی به کار رفته که مدل نخستین میله گردهای به کار رفته در معماری دوره پهلوی است.
در باغچه کوچک حیاط، چند درخت عرعر رشد کرده و در جستجوی نور قد کشیدهاند. درختانی رطوبت دوست که معمولا در کنار رودخانه رشد میکنند. احتمالا این درختان، به دلیل ازدیاد رطوبت در بنایی که سالهای سال متروک بوده، رشد کردهاند. اگرچه اینگونه گیاهی، برای ساختمانهای تاریخی آسیب زاست، ولی مالک جدید قصد ندارد تنها تنفس گاه حیات را قطع کند.
کهنسال میگوید: این درختان تمام زیبایی این بنای قجری هستند. درختانی که با کوچکترین بادی، همانند بادگیرهای استانهای کویری، موجب کوران هوا در بنایی میشوند که سالها گرد بیمهری به آن پاشیده شده بود.
به زودی یک خانه تاریخی دیگر در محله بازار رشت احیا میشود و مردمی که به کوچه سعیدالملک میروند، خواهند دید که میتوان به جای تخریب و ساخت پارکینگ، زندگی را به هویتهای معماری گیلان بازگرداند.
انتهای پیام
نظرات