حجتالاسلاموالمسلمین ابراهیم لواسانی در گفتوگو با ایسنا در خصوص جایگاه و نقش امام رضا (ع) در تمدنسازی خراسان، اظهار کرد: هنگامی که امام رضا(ع) وارد بغداد، ایران و سپس مرو شدند، تقریبا تمام این مکانها تحت نظر حکام بنی عباس بود و آنها به شدت مرام ضد ولایت را در میان مردم تبلیغ و ترویج کرده بودند و اعتقاد داشتند که نیازی به امام و امامت ندارند.
وی افزود: آنها معتقد بودند افرادی که خود را جانشینان پیامبر(ص) و اوصیای خداوند میدانند، علمایی هستند که علم خدا را دارند و باید به ما هم یاد بدهند و نیازی نیست خود را واسطه قرار دهند. با توجه به اینکه حکام بنی عباس نمیتوانستند سفارشات و صراحتهای کلام پیامبر اکرم (ص) را نادیده بگیرند و از طرفی هم امامت را قبول نداشتند و میگفتند آنها عالمانی هستند که تنها مسائل شرعی را بیان میکنند و رهنمودهایشان حجتهای الهی نیست که ما را به ذات الهی متصل کنند و واسطه در فیض شوند؛ بنابراین قصد داشتند مقام ولایت امیرالمومنین علی (ع) را نیز از بین ببرند.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: بنیعباس این راه و روش را پیش گرفت و دشمنان امیرالمومنین علی(ع) را بر مسند حکومت نشاند و تمام یاران امیرالمومنین (ع) را از میان برد. اگر فردی نام علی را بر زبان میآورد و یا اسم علی را در خانه نصب میکرد، جرم بزرگی مرتکب شده و محکوم به مرگ بود. بنابراین این شرایط جو بسیار سنگینی بر علیه ولایت ائمه معصومین (ع) به وجود آورده بود.
وی ادامه داد: پس از مرگ هارون الرشید؛ پسرش مامون با یک سیاستی برخلاف مرام پدرش روی کار آمد و با یک تردستی و اصلاحطلبی تمامی مردم را به سمت خود سوق داد و حتی افرادی که در باطن ولایت امیرالمومنین علی (ع) را قبول داشتند در اطراف خود جمع کرد. مامون بسیار ماهرانه و با سیاست، امام رضا (ع) را به ولایتعهدی خواند و زمانی که حضرت مخالفت کردند، ایشان را تهدید کرد و در نهایت امام رضا (ع) برحسب ظاهر و با شرط و شروط ولیعهد او شدند.
لواسانی تصریح کرد: امام رضا (ع) مامور شدند به تنهایی از مدینه منوره حرکت کنند و به پایگاه حکومت آنها که در خراسان و در خطه مرو و تا نزدیک قریه سناباد بود، بروند. مردم در میان راه از حضرت تقاضا کردند که برای آنها صحبت کنند و نسبت به مسائل مختلف روشنگری داشته باشند و ۴۰۰۰ قلم به دست و با دواتهای طلا و مرکب حاضر بودند تا کلمات حضرت را بنویسند.
وی عنوان کرد: امام رضا (ع) در چند منطقه از جمله نیشابور سخنان کلیدی بیان کردند و فرمودند «پدرم از پدرش و پدرش از امیرالمومنین علی (ع) و رسول خدا (ص) شنید که کلمه «لا اله الا الله حصنی» و آن وادی ایمنی است که من او را برای بندگانم حصن قرار دادم «فمن دخل حصنی امن من عذابی» اگر کسی ورود به این حصن کند از عذاب من در امان است، امنیت از عقوبت و رنجها تنها برای عدهای است که قدم به وادی توحید میگذارند.
این کارشناس مذهبی اضافه کرد: راویان حدیث گفتهاند؛ چون شتر به راه افتاد، امام رضا (ع) با صدای بلند فرمودند «بِشُروطِها وَ أنا مِن شُروطِها؛ اما این، شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم». بدین معنا که به امامت و ولایت امیرالمومنین علی (ع) اعتقاد داشته باشد و امام رضا (ع) در ادامه میفرمایند «این شرط دژ مستحکم من است و هر کس در این دژ وارد شود از اصحاب من خواهد بود».
وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه مردم در میان راه معجزاتی از امام رضا (ع) را شاهد بودند به ولایت و امامت معتقد شدند و این امر باعث شد تا مردم به مذهب و ولایت و امامت امیرالمومنین علی (ع) در این خطه و همچنین ایران روی بیاورند. امام رضا (ع) با عبور و مرور به طور بسیار وسیع و دامنهدار توانستند افراد زیادی را به ولایت امیرالمومنین (ع) آشنا کنند.
لواسانی اظهار کرد: مذهب شیعه در ایران جای افتاد و یاران امام رضا (ع) به تدریج این مذهب را گسترش دادند و باعث شد که غیر شیعهها به اطراف شهرها مهاجرت کنند و پراکنده شوند. اکنون تشیع، مذهبی است که از تمام مذاهب اهل سنت نه تنها جمعیت بیشتری دارد و بسیار افزونتر از سایرین بود. بنابراین این مذهب روز به روز در تمام دنیا سربلندتر بود و حتی کشورهایی مانند یمن، اتیوپی، آفریقا و حتی افرادی که به اروپا و آمریکا مهاجرت کردند به دلیل جو آزادی بیان توانستند به مرام شیعه و مکتب امام رضا (ع) اعتقاد پیدا کنند. همچنین برکت ورود امام رضا (ع) به خطه خراسان باعث شد تا حق خودنمایی کند.
انتهای پیام
نظرات