به گزارش ایسنا، در دنیای امروز، دانشگاهها بهعنوان نهادهای اصلی تولید دانش و تربیت نیروی کار ماهر، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی ایفا میکنند. این اهمیت باعث شده است که توجه به نحوه حکمرانی بر این نهادها و مدیریت آنها به یکی از موضوعات برجسته در عرصه آموزش عالی تبدیل شود. حکمرانی دانشگاهی شامل روشها و ساختارهایی است که از طریق آنها دانشگاهها اداره میشوند و تصمیمات کلیدی در مورد بودجه، تحقیق، تدریس و سیاستگذاری اتخاذ میشود. با توجه به تغییرات گستردهای که در دهههای اخیر در زمینه آموزش عالی رخ داده است، مطالعه الگوهای حکمرانی دانشگاهی و بررسی تحولاتی که در این حوزه رخ میدهد، ضروری به نظر میرسد.
همچنین، تغییرات اقتصادی و اجتماعی جهانی، نیازهای جدیدی را برای دانشگاهها به وجود آورده است. دانشگاهها باید بتوانند به سرعت به این نیازها پاسخ دهند و نقش خود را در توسعه اقتصادی و اجتماعی به بهترین شکل ایفا کنند. در این راستا، تغییر در الگوهای حکمرانی دانشگاهی میتواند به دانشگاهها کمک کند تا با چالشهای جدید روبهرو شده و مزیتهای رقابتی خود را حفظ کنند. بررسی چگونگی این تغییرات و اثرات آنها بر عملکرد دانشگاهها میتواند به شناسایی بهترین روشهای حکمرانی در این نهادها کمک کند.
در این زمینه، حبیبالله رعنایی کردشولی، دانشیار رشته مدیریت از دانشگاه شیراز، به همراه همکارانش تحقیقی را با هدف مقایسه الگوهای حکمرانی دانشگاهی در چند کشور انجام دادهاند. این پژوهشگران تلاش کردهاند تا با بررسی الگوهای حکمرانی دانشگاهی در ایران، فرانسه، آلمان و ایتالیا، به درک بهتری از تحولات این حوزه برسند و مشخص کنند که کدامیک از این الگوها میتواند بیشترین منافع را برای نظام آموزش عالی به ارمغان بیاورد.
در این تحقیق، پژوهشگران با استفاده از روش مطالعه تطبیقی به بررسی سیر گذار الگوهای حکمرانی دانشگاهی در این چهار کشور پرداختهاند. آنها با تحلیل دادهها و اطلاعات مرتبط با حکمرانی دانشگاهها در طول سه دهه گذشته، تلاش کردهاند تا تغییرات اساسی در شیوه حکمرانی دانشگاهها را شناسایی کنند و به این پرسش پاسخ دهند که کدامیک از الگوهای موجود کارآمدتر است. روش کار در این پژوهش به گونهای بوده است که نه تنها به تغییرات ظاهری و ساختاری توجه شده، بلکه تأثیرات این تغییرات بر عملکرد کلی دانشگاهها نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که الگوهای حکمرانی دانشگاهی را میتوان به طور کلی به چهار دسته تقسیم کرد: حکمرانی بازارمحور، دولتمحور، آکادمیک و ترکیبی. هر یک از این الگوها ویژگیهای خاص خود را دارند و در شرایط مختلف میتوانند تأثیرات متفاوتی بر عملکرد دانشگاهها داشته باشند. به عنوان مثال، در سیر گذار از الگوی دولتمحور به الگوی آکادمیک و سپس به الگوهای بازارمحور، تحولات مهمی در نحوه مدیریت و عملکرد دانشگاهها رخ داده است.
در این پژوهش، مشخص شد که تمایل به حرکت به سوی الگوهای حکمرانی بازارمحور در بیشتر کشورهای مورد بررسی وجود دارد. این الگوها به دانشگاهها اجازه میدهند تا با انعطافپذیری بیشتری به تغییرات محیطی پاسخ دهند و از فرصتهای موجود برای بهبود وضعیت مالی و علمی خود بهرهبرداری کنند. البته، این روند در همه کشورها به یک شکل اتفاق نیفتاده است و هر کشور با توجه به شرایط خاص خود تغییرات متفاوتی را تجربه کرده است.
با توجه به این یافتهها، اهمیت تغییر الگوهای حکمرانی دانشگاهی بیش از پیش مشهود میشود. در واقع، تغییر به سوی الگوهای بازارمحور میتواند به دانشگاهها کمک کند تا به شیوهای کارآمدتر عمل کنند و جایگاه خود را در میان دیگر نهادهای آموزش عالی بهبود بخشند. با این حال، برای موفقیت در این مسیر، نیاز است که تغییرات ساختاری و قانونی لازم نیز در بدنه حکمرانی دانشگاهها صورت گیرد.
این پژوهش که در «فصلنامه آموزش عالی ایران» متعلق به انجمن آموزش عالی ایران منتشر شده است، به بررسی عمیق این تحولات پرداخته است. تحقیق فوق میتواند به عنوان مرجع مهمی برای سیاستگذاران و مدیران دانشگاهها در جهت بهبود نظام حکمرانی دانشگاهی و افزایش کارایی آنها مورد استفاده قرار گیرد.
انتهای پیام
نظرات