قاسم پور حسن پنجشنبه یکم شهریور ماه در آیین بزرگداشت شیخ الرئیس بوعلی سینا و تجلیل از مفاخر همدان در مجتمع فرهنگی و سینمایی شهید آوینی، اظهار کرد: در کتابم به نام «ابن سینا و خرد ایرانی» موضوعاتی از این دانشمند و در مورد همدان و ایران متذکر شدهام که قابل تامل است.
وی با بیان اینکه هشت سال در مورد مباحثه چهارم کتاب المباحثات ابن سینا در اروپا بحث میشود، تصریح کرد: اساتید اروپا جمع شدند ببیند که ابنسینا چه دستاورد بنیادی در گسست از ارسطو دارد.
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به سخن ژیلسون محقق برجسته اروپایی که میگوید اگر ابنسینا نبود غرب نمیتوانست مشکل انسانشناسی و نفس خود را حل کند، افزود: ابنسینا تاریخ و شکوهمندی میراث ماست، ابن سینا نخوانیم، تاریخ نداریم و تاریخ نداشته باشیم آینده نداریم.
وی از ابنسینا و پیشینههای خرد ایرانی سخن گفت و ادامه داد: ابنسینا در مقدمه آخرین کتاب خود المباحثات موضوعاتی را بیان میکند که اروپا با جمعآوری انسانهایی از جاهای مختلف به این موضوعات میپردازد در حالی که ما تاکنون در موردش سه ورق هم ننوشتیم، با وجود اینکه دپارتمانهای زیادی در حوزه علوم انسانی داریم.
پورحسن با بیان اینکه اروپا هشت سال وقت خود را گذاشته است تا هر چه دستاورد دارد روی یک مباحثه چهارم ابن سینا به بحث بگذارد، افزود: ابن سینا در مقدمه دوم المباحثات میگوید که دو کتاب دارم که در هجوم غزنویان در سال ۴۲۱ در اصفهان از دست رفت که یکی کتاب "الحکمه المشرقیه" کم حجم است اما بسیار عمیق (بخشهای کوچکی از آن به عنوان مقدمه منطق المشرقی مانده است) و دیگری الانصاف که در بیش از ۲۷ هزار مسئله آراء مشرقیان(ایرانیان) و مغربیان(یونیان) را بررسی کردم و از سر انصاف ادله کردم.
وی بیان کرد: ما به کتاب مقدمه منطق المشرقیه توجه نکردیم و عبدالرحمان بدوی متفکر کشور مصر به آن پرداخته و میگوید که تمدن همه کشورهای اسلامی خاموش شود، تمدن ایرانی وجود دارد، من نگران نیستم چرا که ایرانی وجود دارد که میراث فارابی و ابنسینا دارد و ما میتوانیم دوباره سربربیاوریم.
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه گفته میشود ابن سینا در مقدمه چهارم کتاب المباحثات ادعا میکند سنت یونانی محدود بر طبیعت بود اما ابنسینا که میراثدار خرد ایرانی است در قلب این میراث انسان قرار دارد، ادامه داد: ابن سینا ۳۲۸ اثر دارد که ۱۱۱ اثرش منصوب بوده و حجم زیادی از نسخههای درجه یک، این دانشمند ایرانی در ترکیه است.
وی با بیان اینکه اساتید کشور ترکیه به تازگی شروع به خواندن زبان فارسی کردهاند و اشتیاق زیادی به این زبان دارند اما آنچنان متوجه نبوغ ابنسینا نمیشوند، گفت: در کل جهان تنها متفکران و محققان ایرانی می توانند با سنت ابن سینا ارتباط برقرار کنند.
پورحسن خاطرنشان کرد: بزرگترین محقق و رئیس دپارتمان فلسفه اسلامی میگوید "ابن سینا دنبال سنت یونانی است و ابن سینا شرح یونان است" در حالی که نمیتواند متوجه شود که ابن سینا در تمام مباحث صاحب سبک و نبوغ است.
وی با بیان اینکه به قبل از هَگَمتانه که برگردیم، آغاز تمدن ایرانی شهر سوخته است، ثمره شهر سوخته تمدن سومری ایرانیان است که در دلتای شمال خیلج فارس به وجود آمد و تمام خط این تمدن نیز میخی است گفت: آثار موجود در جهان از این دوره نشان میدهد که ما در یک دورانی بسیار تاریک تمدنی جهان، واجد تمدنی شدهایم.
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه نوع شهرسازی، تمدن جیرفت، کتیبه بغستان (مکان الهی) که ما بیستون میگوییم گویای این مطالب است افزود: در کتیبه بیستون به زبانی فارسی باستان از هَگمتانه که ثبت شده بیان میشود، هگمتانه امری شگفت انگیز است، فیزیک نیست، ساختمان نیست و هفت شهر است.
وی با بیان اینکه هَگمتانه هفت بخشی است که هر کدام از آنها بیانگر سیارهای از منظومه خورشید است، ادامه داد: هفت وادی که عطار در منطق الطیر بیان میکند ناشی از همین است، طی طریق هفت وادی.
پورحسن با اشاره به اینکه غرب تحت تاثیر سخنان دانشمندانی چون کانت و هگل معتقد است همه تمدنها نابالغ هستند، اضافه کرد: کانت فهم غلطی از تمدنها داشته است، غرب تا نیمه دوم سده ۱۸ تنها خودش را میبیند و الان هم همین است، همانطور که هگل گفت:«ابنسینا را نمیفهمم و ذاتا تفکر یونانی و غربی است » یعنی سایر بشر از تفکر بهرهای نبردهاند.
وی با بیان اینکه نیچه کتابی دارد به نام «چنین گفت زرتشت« که در آن گفته مغرب زمینیان چیزی از سنت ایرانی نمیفهمند، گفت: کتاب دیگری نوشت و در آن که گفت، چرا از من نمیپرسید که در ایران چه خبر است و این سنت چه دارد.
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه غرب نمیخواهد در مورد تمدن ایرانی بداند و عمدا هم نمیخواهد، افزود: دانشمند غرب چون اکهارت میگوید فیلسوف بزرگ شیخ الرئیس ابن سینا برای نخستین بار در حیات عقلی بشر گفته است که لذت در سه قسم لذت مادی، عقلی و معنوی است.
وی با اشاره به اینکه ابن سینا برای رسیدن به ارزش دانایی به موضوع لذت اشاره دارد، افزود: در تاریکی حیات بشر، در ایران تمدنی راهاندازی میشود که هگل نادانسته و ناخواسته بیان میکند که برای نخستین بار وارد پسامحور شدیم و در تاریخ پسامحور به ما زرتشت گفت که در عالم روحی و مبدائی است؛ دقیقا در نقطه ای که سقراط در رساله فایدون بیان میکند «برای نخستین بار مادها وارد آتن شدند، ما آموزگاری یافتیم.»
پورحسن با اشاره به اینکه غربیها ابنسینا نخواندند و میخواستند سنت یونانی را بخوانند، گفت: ابنسینا وقتی ۴۰ بار متافیزیک را میخواند، سرگشته میشود و میگوید درنیافتم و فارابی میگوید اینها ایدههای مهم ارسطو است و ابن سینا متوجه میشود و می گوید حق با اوست، به همین دلیل ابن سینا در نقدهایی که به ارسطو و سنت یونانی دارد، فلسفه را نابسنده میداند چرا که اوسیا(اشیای موجود و یا طبیعت) مهمترین موضوع ارسطو است و نمیتواند اندیشههایش را بالاتر ببرد.
وی از نحوه ورود ابن سینا به همدان در سال ۴۰۴ و از نسبتش به آل بویه نیز گفت و افزود: ابن سینا مهمترین کارش را در همدان آغاز میکند و کتاب شفا را مینویسد، در مقدمه منطق المشرقین در همان دوره جوانی که مینویسد، میگوید که دلم در گرو ایران است.
انتهای پیام
نظرات