رضا انصاری، دانشیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت دانشگاه اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا درباره نقاط قوت و ضعف جهاد دانشگاهی و راهکارهایی برای قوت گرفتن این نهاد به بیانی نکاتی پرداخت.
در نگاه شما، نقطه قوت و ضعف جهاد دانشگاهی چیست و برای تقویت نقاط قوت و برطرف شدن نقاط ضعف در این نهاد چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
مهمترین نقطه قوت جهاد دانشگاه فرهنگ سازمانی این نهاد است. این نهاد مولود انقلاب اسلامی است و از روز اول دغدغه اصلی رهبران و تشکیلدهندگان این نهاد بر پایه پیشرفت کشور و همینطور اعتلای نظام استوار بوده است. در یک مقطعی، بخصوص در دهه اول انقلاب، دغدغههای فرهنگی در این نهاد برجسته بوده و به تبع به حل دغدغه فرهنگی در دانشگاهها کمک کرده است؛ اما به مرور زمان که چالشهای دانشگاه مرتفع شد در زمینه نیازهایی در حوزه تکنولوژی و تقویت ارتباط دانشگاه با صنعت و اینکه پلی باشد بین دانشگاه و جامعه، نقشآفرینی کرد. بهطور کلی، این فرهنگی را که مولفه اصلیاش تقدم منافع ملی و ارتقای نظام و پیشرفت کشور بر منافع فردی و سازمانی است در کمتر سازمانی میتوان پیدا کرد. از این رو، این سازمان بهعنوان فرصتی برای حاکمیت است و این توانایی را دارد که در بخشهای مختلف به حل چالشهایی که نیاز به راه حلهای کارشناسانه و مهم دارند، کمک کند.
از طرفی، نقطه ضعف این نهاد این است که با گذر زمان نتوانسته است آن بدنه قدرتمند خود را حفظ کند. حفظ و نگهداشت نیروی انسانی با تجربه و توانمند برایش دشوار شده است. باید به این بیندیشیم که چگونه این نهاد در درون خود، هم به لحاظ مادی و هم غیر مادی میتواند مکانیسمها و مشوقهایی داشته باشد تا نیروی انسانی را تا آنجا که میشود حفظ کند.
دولتی شدن جهاد به نفع این نهاد است؟
دولتی کردن جهاد قطعاً برای جهاد یک آسیب است. با دولتی شدن این نهادها روحیه ایثار، ازخودگذشتگی و خودباوری کاهش پیدا میکند و آن فرهنگ جهادی از بین میرود. پیش از اینکه جهاد بخواهد این چالش را به بیرون از جهاد منتسب کند باید به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی در درون سازمان رخ داده است که باعث میشود از بیرون آن را به این سمت سوق دهند.
با گذشت زمان، چالشهایی در درون سازمان رخ داده که با گذشت زمان میل به دولتی شدن را در درون سازمان تقویت کرده است. به عبارتی، اگر درون سازمان جهاد دانشگاهی قوی باشد، آن میل به جکومتی شدن یا دولتی شدن که در بیرون از جهاد وجود دارد تضعیف میشود.
دولتها همیشه میل دارند که نهادهای پیشرو و چابک را تحت کنترل خود درآورند، اما چقدر درون سازمان روی این موضوع فکر شده و چه عواملی باعث شده است که چنین تمایل و نگاهی از بیرون ایجاد شود؟ این مسئلهای است که باید به آن هم فکر کرد.
تا چه اندازه جهاد به اهداف و آرمانهایش وفادار مانده است؟ برای مثال یکی از رویکردهای اولیه جهاد بحث هویت فرهنگی بود، تا چه اندازه به این آرمان وفادار مانده است؟
در مقطعی، مباحث فرهنگی در جهاد بسیار مهم شد، اما از جایی به بعد دغدغههای علم، فناوری و نوآوری مهم شد.
آیا شما این قضیه را مثبت قلمداد میکنید؟
بله، این به معنای این نیست که شما فرهنگ را بهطور کلی نادیده بگیرید، بلکه به این معناست که اولویتها تغییر میکند. در مقطعی اولویت مسائل فرهنگی بوده است و در مقطع دیگر مسائل نوآوری و فناوری. این به نیاز کشور بستگی دارد. جهاد دانشگاهی باید بتواند در مقاطع مختلف زمانی پاسخگوی نیازها باشد.
وقتی مقام معظم رهبری در بازدید از جهاد به رویان میروند، یعنی رویان یک نماد فناوری و نوآوری است. میبینیم که آنجا رهبری از فناوری دشمن شکن صحبت میکنند، این یعنی اینکه شما به دغدغه و نیازی پاسخ میدهید که در سطح کلان کشور و در دیدگاه رهبر مهم است. بنابراین جهاد دانشگاهی باید بتواند خود را با این شرایط وفق دهد و انتظار میرود در یکسری حوزههای نوآوری و فناوری مانند پژوهشگاه رویان که دیگران توانایی آن را ندارند به الگو تبدیل شود.
رسالت جهاد دانشگاهی در این برهه از زمان چیست؟
به نظرم جهاد باید کارهای زمین مانده را انجام دهد و به خاطر آن فرهنگ سازمانی، این توانایی را دارد. ریشهها و فرهنگ سازمانی جهاد بهگونهای است که میتواند کارهای بر زمین مانده را بلند کند و انجام دهد. البته نکته اصلی این است که باید به جهاد دانشگاهی ماموریت ملی داده شود. یکی از اشکالاتی که ما میتوانیم به دولتها بگیریم این است که در این زمینه کوتاهی میکنند. ما باید به جهاد دانشگاهی دو یا سه ماموریت مشخص و تعریف شده بدهیم تا امکانات و منابع جهاد هم برای پاسخ به آن نیاز بسیج شود. در واقع، در این شکل دادن ماموریتهای ملی برای جهاد در بیرون از جهاد غفلت شده است.
خوب است که مدیران ارشد جهاد دانشگاهی به سمتی بروند که مطالبه اصلیشان از شورای عالی انقلاب فرهنگی و دولت جدید این باشد که برای جهاد دانشگاهی یکسری ماموریتهای ملی مشخص و معین تعریف کنند، بخصوص ماموریتهایی در حوزه تکنولوژی و نوآوری که در شکل دادن به اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد مقاومتی در کشور نقش مهمی دارد.
در چه حوزههایی میتوان این ماموریت را برای جهاد تعریف کرد؟ به بیان دیگر، در چه حوزههایی نیاز است این ماموریت تعریف شود؟
در حوزه تکنولوژیهایی که برای کشور ارزشآفرین و ثروتآفرین باشند. برای مثال، در حوزه هوش مصنوعی یا در حوزههای تکنولوژیهای نرم و صنایع خلاق و صنایع فرهنگی که در کشور دغدغه هستند.
البته اینکه ما تصور کنیم یک سازمان هوش مصنوعی در زیر مجموعه دولت ایجاد کنیم و انتظار داشته باشیم با ایجاد یک سازمان در درون دولت به توسعه تکنولوژی کمک کنیم، اصلاً امکانپذیر نیست. دولت میتواند حامی و تنظیمگر باشد و نقش سیاستگذار را داشته باشد، اما خودش نمیتواند نقش توسعهدهنده تکنولوژی را داشته باشد و تصدیگری کند. باید این مسئولیت را به نهادهایی از جمله جهاد دانشگاهی واگذار کند. اکنون بخشهای مختلف در کشور کارهای پراکنده انجام میدهند، اینها میتواند در جایی تجمیع شود. با پراکنده کاری ما به جایی نمیرسیم.
انتهای پیام
نظرات