• چهارشنبه / ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ / ۱۶:۴۶
  • دسته‌بندی: باشگاه دانشجویان
  • کد خبر: 1403051006885
  • خبرنگار : 30200

به بهانه روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی

فیلسوف شورآفرین

فیلسوف شورآفرین

نهصد سال پیش خودش را زنده کننده حکمت خسروانی می دانست و در کتابش آورده بود که: « من این کار را از جایی شروع کردم که ابن سینا درآنجا آن را به پایان برده بود.»

به گزارش ایسنا بر اساس دیدگاهی که در میان صاحب نظران معاصر وجود دارد ،مکاتب فکری و نظری در سنت فلسفی اسلامی را می توان به چند دسته تقسیم کرد:علم کلام، فلسفه مشاء، حکمت اشراق، عرفان و حکمت متعالیه. هر چند میان این مکاتب فکری نمی توان دیواری کشید و قائل به مرزهایی شد که ورود به دیگری در آن ممکن نباشد و به همین دلیل بسیاری از متفکران را می توان تحت چند عنوان قرار داد.

آنچه که به نام حکمت اشراق دراندیشه و تمدن‌ اسلامی به یادگار مانده توسط شیخ شهاب الدین سهروردی بنیان گذاشته شده است.او احیا کننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی است.

حکمت بحثی یا حکمت ذوقی

 «بدان که حقیقت چون آفتابی است و روزنه ها بسیار، شهر یکی است و خانه ها بسیار و راه ها بی شمار...»

 این جمله ای است که سهروردی در باب طریق های متفاوت در باب حقیقت واندیشه ورزی به آن معتقد بود. تا پیش از او نه فیلسوف طریق عارف را می فهمید و نه عارف بیان فیلسوف را درک می کرد.او نصاب جدیدی برای درک از هستی و معرفت شناسی ایجاد کرد تا اهدافی را که ابن سینا در اواخر عمرش به آن راه پیدا کرده بود را محقق کند و همچنین توانست مسیری را برای فیلسوفان پس از خودش مرتفع کند. در سنت فلسفه اسلامی، هر فیلسوفی پس از او مستقیم و یا غیر مستقیم به نحوی وام دار او هستند.

ابن سینا در اواخر عمر خود کتاب منطق المشرقین را نوشت و در مقدمه  آن فلسفه مشاء (فلسفه ای مبتنی بر منطق و استدلال عقلی) را برای عامه مردم و فلسفه اشراقی را برای خواص دانست. او از شیوه فلسفه مشایی فاصله گرفت و به ذوق عرفانی نزدیک شد، و طرحی را در ذهن داشت تا رساله ای برای خواص بنویسد، هر چند این طرح عملی نشد.

سهروردی اما موفق به این امر شد. او با استفاده از اصول و قواعد حکمای مشاء و احیاء اندیشه های کهن ایرانی، حکمت نظری و عرفان عملی را یک جا جمع کرد. او حکمتی را بنیان گذاشت تا عارف و فیلسوف بتوانند نگاه یکدیگر را متوجه شوند.

درباره اش چه می گویند؟

  « در روز قیامت از هر هزار نفری که بر می خیزند 999 نفر کشتگان عبارت اند» این جمله ای است که سهروردی در باب بد فهمی که در هر زمانه دامن گیر اهل معرفت است می گوید.

فقهای قشری تهمت های زیادی به او زدند از جمله اینکه او شریعت را تعطیل کرده و یا منکر خاتمیت پیامبر است. پس از مرگش قاضی شهر حلب او را معاند شرایع آسمانی معرفی کرد و از او با عنوان اهانت آمیز  «شیخ مقتول» یاد نمود اما پیروان و دوستداران او درباره اش عنوان  «شیخ شهید» را برگزیدند. او را در 37 یا 38 سالگی کشتند و وقتی خبر مرگ وی به استادش رسید، گفت:همان شد که می دانستم، لذا درباره اش نوشته اند:شهاب الدین علمش بر عقلش فزونی داشت.

حکمتی که ذهن ها را منور کرد

سهروردی با وجود عمر کوتاهش، آثار زیادی از خود به جای گذاشته که در میان آنها حکمت اشراق از مهمترین آثار فلسفی او به شمار می رود. حکمت اشراق او تلفیقی است از فلسفه، عرفان، عقل و عشق و به تعبیر خودش جمع بین حکمت بحثی و حکمت ذوقی  است که این تقسیم بندی هم از ابتکارات اوست. آنچه او حکمت اشراق می دانست منبعی قدسی داشته و دریافت آن نیز جز برای کسانی که آمادگی کامل کسب کرده اند میسر نیست. اثر او نقطه کانونی حکمت زرتشت و حکمت افلاطونی و مشایی، عرفان اسلامی و سنت دینی است. با وجود او فلسفه در ایران یونانی نماند، و فلاسفه بعد از او به نقش اشراقات درونی و شهود باطنی اهمیت دادند و عارفان نیز به عقل به عنوان ابزاری برای رسیدن به حقیقت منزلتی دادند.

سهروردی همچنین توانست با تفسیری که از اتحاد علوم عقلی و شهود قلبی ایجاد می کند بخشی از ضربه ای که غزالی به فلسفه وارد کرده بود را جبران کند.مخالفت با فلاسفه و حکمای الهی و موضع آشتی ناپذیر غزالی در برابر فلاسفه می تواند اهمیت تلاش سهروردی را در زمانه او برای ما بهتر روشن کند خصوصا آنکه سهروردی 45 سال پیش از غزالی می زیست. سهروردی هم چنین میراثی حکمی و فلسفی گذاشت که بعدها در ملاصدرا به اوج خود رسید.

چرا زبان نمادین و رمز

او در مقدمه حکمت اشراق می گوید: طریق استاد من افلاطون و همچنین حکمای پیشین این بود که چون بیم آن داشتند عموم مردم آنان را متهم به شرک نکنند گفتار خود را به صورت رمز  می نوشتند.یکی از ابتکارات او در بیان اندیشه هایش، توجه به قصه پردازی و به کار بردن زبان رمزی و داستانی است، البته پیش از او در برخی از آثاراین سینا نیز توجه به زبان رمز وجود داشته است . او چهارده رساله به زبان فارسی و حدود 20 رساله به زبان عربی دارد که در آن با زبان داستان و به رمز سخن گفته است. از جمله رساله های عرفانی او می توان به عقل سرخ، صفیر سیمرغ، قصه غربت غربی، آواز پر جبرئیل و... اشاره کرد. او در اجماع حکمت باستانی و عرفان به تمثیل توجه کرده و آن را کلیدی برای دریافت رموز در داستان هایش می داند. سهروردی با زبان رمز آنچه از حقیقت شهود کرده را خبر می دهد و اسرار ناگشوده را برای اهلش بیان می کند، او می خواهد از قشری نگری پرهیز کنیم و به درون مایه مفاهیم توجه کنیم چرا که مفاهیم فرابشری پیوسته در سراسر آثارش سریان دارد.

نسبت ما با سهروردی

غلامحسین دینانی در مصاحبه خود درباره اینکه  آیا دراندیشه معاصر به رجوع و بازخوانی آثار سهروردی نیازداریم گفت:اگر بخواهیم آگاهی به هستی، جهان و روح داشته باشیم، از نان شب برایمان واجب تر است و اگر بخواهیم نادان بمانیم هیچ نیازی به سهروردی نداریم. سهروردی تمام هویت ما را توضیح می دهد و اسلام وهویت تاریخی ما را به خودمان نشان می دهد تا بفهماند که ما یکی از درخشان ترین تمدن هایی بوده ایم که بشریت به خود دیده است ،در زمانی که دنیای غرب در توحش به سر می برد،مایکی از درخشان ترین تمدن هایی بودیم که بشریت به خود دیده است .سهروردی این آگاهی از دین و هویت باستانی ما را نشان می دهد.

در تفکر سهروردی سنت اصیل ایرانی ما دیده می شود و بهتر است نسل جوان با مراجعه به آثار گذشتگان بدانند آن شخصیت ها تمام نشده اند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha