به گزارش ایسنا، نورنیوز نوشت: اسرائیل مدعی شده که منطقه مجدل شمس در جولان اشغالی سوریه هدف حمله موشکی حزب الله قرار گرفته است و در نتیجه آن نیز چندین کودک کشته و زخمی شدهاند. پس از این ادعا جنگندههای این رژیم مناطق مختلف جنوب لبنان شامل الخیام، العباسیه، برج شمالی، کفر کلا، البازوریه و طیر حرفا را هدف حملات قرار دادند.
وزیر خارجه اسرائیل با متهم کردن حزبالله مدعی افزایش احتمال جنگ همهجانبه شد و دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل هم ادعا کرد این حمله با استفاده از راکت «فلق ١» ساخت ایران انجام شده است.
اسحاق هرتزوگ، رئیس صهیونیستها، گفت که این حمله به دستور حکومت ایران انجام شده است. نتانیاهو هم مدعی شد به خاطر این حادثه سفرش به آمریکا را کوتاه کرده است.
مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا گفت: «خیر باید برحملات شرورانه نیابتیهای تروریستی جمهوری اسلامی غلبه کند.». کاخ سفید هم گفت: «تعهدمان به امنیت اسرائیل در برابر گروههای تروریستی مورد حمایت جمهوری اسلامی از جمله حزبالله، آهنین و تزلزلناپذیر است.»
در نقطه مقابل ، مقاومت اسلامی لبنان در بیانیهای انجام چنین حملهای را «قاطعانه» تکذیب و تأکید کرد که این گروه هیچ ارتباطی با این حمله ندارد و انجام آن را رد میکند .
پایگاه خبری آکسیوس آمریکا به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت: حزب الله اعلام کرده که علت حادثه منطقه مجدل شمس در جولان اشغالی سوریه، موشک ضد هوایی اسرائیل بوده است. شاهدان عینی نیز عنوان کردهاند که این شهر، مناطق اطراف آن و روستاهای عرب نشین جولان اشغالی سوریه در طول عملیات طوفان الاقصی شاهد هیچ گونه اصطکاک، سقوط موشک و نزدیک شدن پهپادهای حزب الله نبوده است و لذا حادثه مذکور اقدامی از سوی رژیم صهیونیستی است نه حزب الله.
راستیآزمایی ادعای اسرائیل
نخست آنکه حزبالله لبنان از سال ۲۰۰۶ به بعد با توجه به اقتدار و قدرت بالای بازدارندگیاش رسما مسئولیت اقدامات خود را در عرصه داخلی و بیرونی لبنان پذیرفته است. هر زمان نیروهای حزبالله در نبرد با تروریسم و یا حملات رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند رسما آن را در کوتاهترین زمان ممکن اعلام کرده و هر زمان نیز عملیاتی انجام داده آن را اعلام و فیلمها و تصاویرش را منتشر کردهاند.
قدرت بازدارندگی حزبالله در طول ۹ ماه جنگ غزه نیز چنان بوده است که از یک سو مانع از ایجاد جنگ گسترده در منطقه شده و از این بابت ادعاهای صهیونیستها بلوف و داستان سرایی است و از سوی دیگر حزبالله هرگز به دنبال گسترش دامنه جنگ نبوده است.
عملیاتهای حزبالله صرفا واکنشی در برابر تجاوزات و جنایات صهیونیستها علیه غزه و لبنان بوده چرا که اگر قصد گسترش جنگ داشت به اذعان تمامی کارشناسان نظامی جهان ، میتوانست رژیم صهیونیستی را نابود کند.
در نهایت حزبالله نشان داده که از هیچ جنگی هراس ندارد ودلیلی برای کتمان و پنهانکاری عملیاتهایش نیست.
با توجه به این حقایق وقتی حزبالله حمله به مجدل شمس را تکذیب و مسئولیت آن را نمیپذیرد مسلم است که چنین عملیاتی نداشته است و ادعاهای صهیونیستها و حامیانشان دروغ پراکنی بیش نیست.
دوم آنکه اقدام علیه غیر نظامیان همواره از خطوط قرمز حزب الله و جبهه مقاومت بوده است و اصول اخلاقی و انسانی را همواره در جنگها حتی در برابر رژیم صهیونیستی رعایت کردهاند.
در طوفان الاقصی گروههای مقاومت این اصل را رعایت کردند چنانکه پس از مدتی حتی رسانهها و نظامیان رژیم صهیونیستی ادعان کردند که ادعاها مبنی بر کشتار غیر نظامیان از جمله کودکان در عملیات طوفان الاقصی یک دروغ بوده است و اکثریت غیر نظامیان به دست ارتش صهیونیستی قتل عام شدهاند. در عملیات موشکی و پهپادی وعده صادق، جمهوری اسلامی ایران به دور از گرفتن تلفات انسانی پایگاههای رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد. عملیات پهپادی یمنیها در تلآویو نیز با همین رویکرد توجه به غیر نظامیان انجام شد.
در نقطه مقابل رژیم صهیونیستی در قبال طوفان الاقصی نزدیک به ۴۰ هزار غیر نظامی که ۷۰ درصدشان زنان و کودک هستند را قتل عام کرده است. صهیونیستها در واکنش به عملیات یمن در تلاویو، غیر نظامیان در بندر حدیده یمن را به خاک خون کشیدند.
کارنامه رژیم صهیونیستی نشان میدهد که کشتار غیر نظامیان و نسل کشی اساس و ماهیت این رژیم را تشکیل میدهد لذا کشتار در مجدل شمس با خوی این رژیم سازگاری کامل دارد و هیچ تناسبی با روحیه و دیدگاه مقاومت از جمله حزب الله ندارد.
نکته مهم آنکه حزبالله از چنان توان پهپادی و اطلاعاتی برخوردار است که تمامی عملیاتهایش با دقت بالا علیه مراکز نظامی و تاسیسات جاسوسی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بوده و حتی تخلیه صدها هزار صهیونیست از شهرکهای مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی نیز نه به دلیل تلفات انسانی بلکه به دلیل ریختن هیمنه نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی بوده است.
با توجه به اشراف اطلاعاتی و عملیاتی حزبالله مجدل شمس در چارچوب راهبردها و سیر رفتاری حزب الله قرار نمیگیرد. نکته مهم در مجدلشمس جمعیت دروزی این منطقه است که نوعی ورود به جنگ طایفهای و مذهبی میشود که هرگز با اصول حزبالله مبنی بر خودداری از ایجاد چنین تنشهایی در لبنان و منطقه بویژه با توجه به جمعیت دروزیها در لبنان و سوریه و فلسطین همخوانی ندارد.
سوم آنکه ابهام بزرگ در مجدل شمس سراسیمگی و اقدام همه جانبه رژیم صهیونیستی و آمریکاییها و برخی مقامات اروپایی در نسبت دادن این کشتار به حزبالله و مضحکتر به ایران است. هنوز زمان زیادی از انتشار خبر مجدل شمس نگذشته بود که نتانیاهو، وزیر خارجه، مقامات ارشد نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در کنار سناتورها و سیاستمداران جمهوریخواه و دموکرات که دو روز پیش میزبان نتانیاهو در کنگره بودند و جنگ افروزی و نسخه نسلکشیهای نتانیاهو را با کف زدنهای متمادی تایید می کردند، ابتدا حزبالله را متهم به انجام کشتار در مجدل شمس کردند و سریعا نیز مدعی استفاده از موشک ایرانی در این حمله شدند و دفاع از خود را حق رژیم صهیونیستی دانستند و بر لزوم اجماع جهانی علیه ایران و حزبالله تاکید کردند.
پوشش گسترده خبری و بازنشر سریع این ادعاها از سوی رسانههای مطرح غربی بدون آنکه هیچ گونه راستی ازمایی برای مشخص شدن ابعاد مجدل شمس صورت دهند بر ابهامات این رخداد افزوده است.
نکته قابل توجه آنکه واکنش مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکایی و لفاظیشان در محکومسازی حزبالله و ادعاها مبنی بر نقش ایران در ناامن سازی منطقه، شباهت بسیاری به جملات نتانیاهو در سخنرانی کنگره داشت که سناریوی کشتار از پیش طراحی شده برای به اصطلاح مهر تایید زدن بر ادعاهای نتانیاهو و استقبال کنندگانش در کنگره را بیش از پیش تقویت میکند.
چهارم آنکه یک سوال اساسی در هر رویداد و رخدادی مطرح است و آن اینکه چه کسانی از این وضعیت سود میبرند؟ مروری بر تحولات روزهای اخیر چند تحول مهم در حوزه فلسطین را نشان میدهد. در سرزمینهای اشغالی تظاهراتها برای سرنگونی نتانیاهو به شدت بالا گرفته و شنبه همچون هفتههای گذشته هزاران نفر در میدان دموکراسی تلآویو و حدود ۸۰ نقطه دیگر از فلسطین اشغالی تجمع کرده و خواهان برکناری کابینه اسرائیل شدند. سخنرانی نتانیاهو در کنگره با تظاهرات ضد صهیونیستی گسترده مردم آمریکا و حتی آتش زدن پرچم آمریکا همراه شد در حالی که بسیاری از نمایندگان کنگره نیز در نهایت نسبت به سخنرانی نتانیاهو اعتراض کردند و آن را یک افتضاح دانستند. المپیک پاریس در حالی برگزار میشود که موج حمایت از فلسطین سراسر فرانسه را در برگرفته و در کنار تظاهرات مردمی بسیاری خواستار اخراج رژیم صهیونیستی از این بازیها شدند چنانکه حتی حربه مظلوم نمایی صهیونیستها مبنی بر تهدید جان کاروانشان نیز نتوانسته از این موج ضد صهیونیستی بکاهد. دادگاه لاهه نیز اخیرا شهرک سازی و اشغالگری صهیونیستها را محکوم کرده است.
مجموع این تحولات نشانگر دست برتر فلسطین و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی است و لذا هرگونه انجام عملیاتی همچون مجدل شمس هیچ گونه کارکرد و توجیهی برای جبهه مقاومت ندارد بلکه این رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهوست که با این حادثه میتواند از یک سو از اعتراضات داخلی بکاهد و از سوی دیگر با ادعای گسترش جنگ منطقهای افکار عمومی را از رسوایی آنچه در آمریکا گذشت و انزوای این رژیم در المپیک پارس به حاشیه منحرف سازد.
همچنین دولتمردان و سیاستمداران دموکرات و جمهوریخواه آمریکا که با میزبانی از نتانیاهو جایگاه مردمی خود را در آستانه انتخابات از دست دادهاند با مظلوم نمایی برای صهیونیستها و داستان سرایی علیه مقاومت رفتارهای صهیونیستی خود را توجیه نمایند تا شاید از ریزش آرای انتخاباتیشان بکاهد.
با توجه به این حقایق میتوان گفت که آنچه در مجدل شمس روی داده از دو حالت خارج نیست یا اقدامی از پیش طراحی شده از سوی صهیونیستها و حامیان آمریکایی آنها برای عبور حداقل موقت از بحرانها و چالشهای داخلی و جهانی است و یا اینکه چنانکه برخی رسانهها عنوان کردهاند رسوایی بعد دیگری از ناتوانی و ضعفهای خسارت بار سامانههای موشکی رژیم صهیونیستی است که برای پنهان سازی آن به داستان سرایی علیه مقاومت روی آوردهاند حال آنکه وضعیت بحرانی رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو چنان است که با این دروغ پردازیها توان عبور از آنها را ندارد و سرنگونی به گزینه نهایی او مبدل شده است و در آمریکا نیز شرایط دموکرات و جمهوریخواه به دلیل حمایت از رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی چنان تخریب شده است که با این مظلوم نماییها نیز توان بهبود وضعیت انتخاباتی خود را نخواهند داشت.
انتهای پیام
نظرات