این بخشی از پیشنهادهایی است که در این گزارش و بهمنظور واکاوی ظرفیتها و موانع پیشرفت تکیۀ سپنتا در مجموعۀ تخت فولاد ارائه شده است. تکیهای در گورستانی پرقدمت در شهر اصفهان که بخشی جدانشدنی از هویت این دیار است. گویی شهری در دل شهر اصفهان است. این قطعۀ بینظیر جان و تاریخی دراز و پررمزوراز دارد. به هر گوشه و کنار آن که بنگریم، یادها و یادگارهایی تجلی میکند که بخشی جدانشدنی از سرگذشت ما اصفهانیها و چهبسا همۀ ایرانیان است. تکیۀ خانوادگی سپنتا که پدر سینمای ناطق ایران، عبدالحسین سپنتا در آن آرمیده، یکی از آن تکیههای پرماجرا در مجموعۀ تخت فولاد محسوب میشود که در گزارش پیش رو به وضعیت بهسازی آن نظر میکنیم.
در مسیر تکیۀ خانوادگی سپنتا
در حال حاضر، دورافتادگی از بدنههای اصلی و معروفتری که در شهر از تختفولاد میشناسیم، همچنین نداشتن اتاقک و بقعه و نشان اختصاصی از ویژگیهای اساسی این تکیۀ خانوادگی است. قبر عبدالحسین سپنتا و پنج تن دیگر از زنان و مردان این خانواده در زمینی بایر قرار دارد که بیشتر آن را علفهای هرز و گیاهان خودرو فراگرفته است. بنابراین، نهتنها سرا یا دستکم سایهبانی وزین و درخور شخصیت سپنتا ندارد، از جنبۀ فضای سبز نیز ساماندهی و برنامۀ خاصی دیده نمیشود. وقتی در میانۀ این زمین رها قرار بگیریم، یک ضلع داخلی آن روبهروی منازل مسکونی است. اما سه طرف دیگر این محدوده را دیوارهای آجری و دری کهنه احاطه میکند؛ یعنی حتی اگر بنای آرامگاهی فراخور و زیبنده ممکن نباشد، دستکم میتوان به زیباسازی این جدارهای بینقش و نگار توجه کرد.
اما این مقابر و مهمتر از همه مزار عبدالحسین سپنتا که در محلۀ مصلی اصفهان قرار دارند، از مؤلفههای شایان توجهی نیز برخوردارند. نخست اینکه خیابانی که به تکیۀ خانوادگی سپنتا میرسد به همین نام معروف است. بنبستی نیز که تکیه به آن منتهی میشود، نام سپنتا را بر خود دارد و این اسمگذاری از طریق دو تابلو، یکی در ورودی بنبست و یکی بر دیوار کوچه کاملاً آشکار است. تابلویی دوزبانه نیز با عنوان «آرامگاه عبدالحسین سپنتا» به کوشش مجموعۀ تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد در گوشهای از بنبست یافتنی است که باید آن را در شمار ویژگیهای مثبت تکیه برشمرد. سنگ قبر عبدالحسین سپنتا نیز سنگی متناسب و از نوشتاری برخوردار است که معرف شخصیت چندبعدی این هنرمند به شمار میآید.
آرامگاه سپنتا به روایت مدیران تخت فولاد
بااینهمه، بر اساس کاستیهایی که در ابتدا اشاره شد، مقبرۀ عبدالحسین سپنتا و دیگر افراد خانوادۀ او در وضعیت ایدئالی به سر نمیبرد و بدیهی است که تا رسیدن به جایگاهی مطلوب و برازنده فاصلۀ زیادی دارد.
ابراهیم عمرانی، مدیر مجموعۀ تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد دراینباره به ایسنا توضیح داد: اینکه دربارۀ مقبرۀ عبدالحسین سپنتا در جامعه دغدغههایی وجود دارد ارزشمند است، اما باید بگویم که اکنون برنامۀ مشخص و مصوبی برای این تکیه نداریم. البته طرحها و ایدههایی مطرح بوده است که تا امروز به قطعیت نرسیدهاند.
همچنین سیدعلی معرکنژاد، مدیر پیشین این مجموعه نیز در پاسخ به ایسنا و ضمن اشاره به وجود حساسیتها و بازتابهای منفی دربارۀ برخی از شخصیتها، اشاره کرد که موقع بحث دربارۀ شخصیتی همچون عبدالحسین سپنتا تمجید یا بدگویی از او مسئلهای درخور اعتناست. او به این جمله بسنده کرد: واقعیت این است که در زمان مدیریت من اقدام ویژهای انجام نشده و هرچه بوده و نبوده با مدیر فعلی آن، آقای عمرانی، در میان گذاشتهام.
تأثیر تبیین حریم تخت فولاد در بهسازی تکایای دورافتاده
ایسنا با هدف موشکافی بیشتر این مسئله با عبدالرسول امینی، راهنمای تخصصی مجموعۀ تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، گفتوگو کرد تا جنبههای متعدد این مقبره و ضرورت بهسازی و چالشهای پیش روی آن دقیقتر بررسی شود. امینی در گفتوگو با ایسنا و در ابتدای بحثش دربارۀ تکیۀ خانوادگی سپنتا چنین بیان کرد: قبل از بحث درخصوص تکیۀ خانوادگی سپنتا میخواهم نگاهی کلیتر به تخت فولاد داشته باشم و بگویم که مقابر اینچنینی کموبیش در این مجموعۀ تاریخی پیدا میشود و منحصر به این کارگردان کشورمان نیست. باید پذیرفت که بخشی از مقبرهها در موقعیتی واقعاند که مردم در آن محوطه به خانهسازی دست زدهاند. مردم نسبت به محوطۀ چنین مقابری ادعاهایی دارند که معضلی جدی است.
او که از پژوهشگران مشاهیر تخت فولاد است و در دانشنامۀ این مجموعه هم مقالاتی دارد، دربارۀ نگاه مردم به وجود مقابر تک یا دورافتاده و واقع در حصار منازل مسکونی ادامه داد: افرادی که در همسایگی این مقابر زیست میکنند، تمایلی ندارند که مجاور منزلشان گورستان باشد. مردم هر کاری میکنند تا یکیدو قبر اینچنینی که در جوار خانههایشان است، از بین برود؛ زیرا معتقدند تأثیر مستقیمی بر افزایش قیمت منازل و زمینهایشان دارد. مردم میخواهند قبرستانهای پیرامون منازلشان به هر شکلی شده است، تغییر کاربری بدهند.
امینی سپس با ذکر این نکته که تکیۀ خانوادگی سپنتا فقط یک نمونه از این مقابر در تخت فولاد است، چنین بیان کرد: در خیابان لسانالارض تکیهای به اسم رضوی خوانساری وجود دارد. این خانواده از نوابغ و استثناهای زمان خود بودند. در بیش از یک دهۀ گذشته، شاهد بودهام که تخت فولاد برای ساماندهی این بخش چه تلاشهایی کرده است. تخت فولاد به پاکسازی منطقه اقدام یا هر بار تابلوهای بزرگتری نصب میکرد تا به طریقی توجهها را جلب کند اما بیفایده بود.
این دانشآموختۀ رشتۀ تاریخ با تأکید بر اینکه تخت فولاد تلاش میکرد به هر شیوهای ضرورت بهسازی محوطۀ رضوی خوانساری را برای مردم روشن و شخصیتهای آرمیده در آن را معرفی کند، چنین افزود: در برابر اقدامات تخت فولاد، مردم نیز واکنش و مقاومت نشان میدادند. ممکن بود گاهی زبالههای خود را در این محدوده بریزند یا برای ازبینبردن زبالههایشان آتش روشن کنند. مردم، این مرزهای تخت فولاد را به رسمیت نمیشناختند. قبر میرزا رفیع نایینی در دانشکدۀ پرواز نیز همین وضعیت را داشت. بهطورکلی، اگر به تاریخ تخت فولاد نظر کنیم، میبینیم که در برخی دورانها مردم با هدف خانهسازی سعی در ازمیانبردن تکایا داشتهاند.
یکی از ادوار مدیریتی تخت فولاد به دوران سیدعلی معرکنژاد مربوط میشود که به مقابر یادشده توجه شد. امینی دربارۀ دوران او خاطرنشان کرد: با توجه به معضلاتی که وجود دارد، تخت فولاد با هدف بهبود اوضاع در همۀ دورهها تلاشهایی داشته است. برای نمونه، در زمان آقای معرکنژاد بهمنظور تعیین دقیق حریم تخت فولاد، همچنین مشخصکردن مرزهای آن بر روی نقشه کوشش جدی انجام شد. این اقدامی مهم برای سرتاسر مجموعۀ تخت فولاد بود. باید مشخص میشد که تمامی تکیهها، حتی دورافتادهترین آنها جزئی از محدودۀ تخت فولاد است و نباید به حریم آنها تجاوز کرد.
توسعۀ مقبرۀ سپنتا در گرو تلاش همگانی است
امینی در ادامه به سراغ تکیۀ خانوادگی سپنتا رفت و گفت: تکیۀ خانوادگی سپنتا دقیقاً به همین ترتیب است و در مجاورت منازل مردم قرار دارد. درواقع، قبرهای فراوانی در این محوطه نمیبینیم و شاید مردم بدشان نیاید که همین چند قبر هم نباشد. بقعه و نشان خیلی ویژهای نیز در این حدود وجود ندارد.
او افزود: البته بقعهای وجود داشت که در گذشته از سوی یکی از فرزندان سپنتا از میان برده شد اما ظاهراً شهرداری و تخت فولاد از دیگر اقدامات فرزند سپنتا برای تغییر کاربری این حدود جلوگیری کردند. مردم ترجیح میدهند در نزدیکی خانههایشان قبری نباشد، حتی اگر آن مقبره به شخصیتی چون عبدالحسین سپنتا بازگردد.
پژوهندۀ مشاهیر و مقابر تخت فولاد به ضرورت همکاری این مجموعه و شهرداری منطقه ۶ اصفهان اشاره کرد و اینگونه شرح داد: گاهی نیز مردم شخصیتی همچون سپنتا را نمیشناسند. در اینجاست که تخت فولاد و شهرداری باید با یکدیگر همکاری و او را معرفی کنند. بسیار اهمیت دارد که زیست و خدمات سپنتا به درستی برای مردم تبیین شود.
بهنظر امینی آگاهی مردم در این حوزه بایسته و پرارزش است. او بر همین اساس چنین توضیح داد: اگر مردم بنیان سینمای امروز را مرهون سپنتا بدانند در نوع خود تأثیر دارد. سپنتا پدر سینمای ناطق ماست. از طرفی، در دیگر حوزهها نیز کم شخصیتی نبود، او در شعر و نویسندگی و پژوهش و بازیگری هم جایگاه ویژهای داشت. بنابراین، شاید حتی در همین محوطه بتوانیم یک موزۀ سینما بنا کنیم.
او دیگر پیشنهادهای خود را چنین ذکر کرد: ساخت تمثال یا تندیسی از سپنتا و در همان جوار مقبرهاش میتواند نگاهها را عوض کند. ساختن یک بنا یا بقعه برای قبر او و دیگرانی که در این محوطهاند نیز مهم است. چنین اقداماتی میتواند مردم را به تفکر وادارد و نظرها را دگرگون کند.
راهنمای تخت فولاد خاطرنشان کرد: من میدانم که این مجموعه چقدر تلاش میکند تا چه معروفترین شخصیتها و مقابر و چه آنها که بین مردم مهجور ماندهاند و در محیطهای خاصی هستند، به سروسامان برسند. تمایزی هم بین شخصیتهای مدفون در این گورستان قائل نیست.
او به ضرورت رضایت افرادی که در همسایگی تکیۀ خانوادگی سپنتا هستند، نظر کرد و گفت: دوست ندارم این واژه را به کار ببرم، اما نباید خدایی ناکرده بگومگویی میان مردم و تخت فولاد یا شهرداری به وجود بیاید. مردم باید راضی باشند. بدون رضایت مردم بهسازی چنین اماکنی دشوار است.
امینی یادآور شد: وقتی مردم اعتماد و رضایت درونی داشته باشند، خودشان به عرصه میآیند. اصلاً در خصوص تکیۀ سپنتا میتوان فراخوان داد و دید چه کسانی به این حوزه وارد میشوند. هم طرح بدهند و هم نقش مستقیم ایفا کنند. وقتی میخواهیم جایی چون تکیۀ سپنتا دگرگون شود، باید تلاش همگانی کرد. مسئولان، نخبگان و مردم همه در کنار هم باید بکوشند.
محقق تاریخ اصفهان با تأمل در این نکته که بحث تکایای خانوادگی گسترده و از جنبههای مختلفی در خور بررسی است، گفت: تلاش همگانی به حفظ و بهبود این اماکن پراکنده کمک فراوانی خواهد کرد؛ مخصوصاً با توجه به اینکه کل مجموعۀ تخت فولاد در فهرست آثار ملی کشورمان ثبت است. بنابراین؛ تخت فولاد به همۀ ما و همۀ آیندگان تعلق دارد.
انتهای پیام
نظرات