به گزارش ایسنا، متن یادداشت مصطفی میرسلیم نماینده تهران در مجلس یازدهمه در اختیار ایسنا قرار داده، به شرح زیر است.
«بسماللهالرحمنالرحیم
چکیده:
در این یادداشت به نسل حاضر بویژه جوانان یادآوری شده که:
- پیدایش فساد و انحراف همزاد با تاریخ بشریت است.
- هر امت و هر نسل مسئول رسیدگی به انحرافات و رفع آنها و دفع مفاسد دوران خود است.
- بعد از هر اصلاح ، تباهی از نو و به شکلهایی جدید ظاهر می شود و نباید گمان کرد که با یک قیام یا انقلاب، برای همیشه تباهیها ریشهکن و ناپدید خواهدشد.
- ریشه مفاسد و انحرافات در امور اخلاقی و اعتقادی و فرهنگی واجتماعی و نفسانی( شهوانی) و اقتصادی و سیاسی و متاسفانه حتی علمی و فانونی ظاهر شده و میشود.
- امام حسین(ع) و در پیروی صادقانه و مخلصانه از او، یارانش به ما نشان دادند در مسیر مقابله با انحرافات نسبت به دین حق و اسلام محمدی چگونه باید در راه خدا و برای خشنودی او تا سرحد جانفشانی پایمردی کرد و استقامت ورزید.
- این مبارزه تا قیام قیامت کبری ادامه خواهد یافت.
مقدمه
در این چند هزار سال که از تاریخ زندگی بنی آدم بر روی زمین می گذرد، انحرافات و مفاسدی در جوامع بشری رخ داده است که گزارشگر صادق آن قرآن مجید است. هیچ بیانی از نظر تاریخی مستندتر و دقیقتر از قرآن برای بررسی سیر تحول انحرافات و مفاسد در میان بنی آدم نداریم. آنچه در سایر کتب دینی آمدهاست مصون از انحراف و خطا نمانده و مطالب آنها، قبل از بهره برداری، باید به قرآن عرضه شود و در صورت اختلاف با آنچه در قرآن آمده است کنار گذاشته شود.
در این یادداشت تنها سند این جانب قرآن کریم است.
انسان شناسی
قبل از ورود به انحرافات بنیآدم یادآوری چند نکته در مبحث انسانشناسی قرآنی ضروری است:
۱-آدم و حوا، انسان اند و انسان موجودی است که تحمل بار امانت را پذیرفته است.
۲- اگر تفسیر امانت را «آزادی اختیار و انتخاب» بگیریم، با این که آدم متعهد شده بود پا از حد خود فراتر ننهد، اما عهد خود را فراموش کرد و برخلاف آن ، بر مبنای وسوسهای که شد، اقدام نمود.
۳- او به خود ظلم کرد و به دلیل نادانی گرفتار سختیهای زندگی دنیایی در روی زمین شد.
۴- در این مرحله از زندگی آدم به سه ضعف پی می بریم:
۱) فراموشی عهد
۳) وسوسه پذیری وفریبخوری
۳) حرص
۴) آشکار شدن زشتیها
۵) متذکر شدن عهد خود و دروغ بودن قسم شیطان و پشیمانی آدم
۶) یاد گرفتن بازگشت و توبه
سابقه تاریخی در قرآن
بنی آدم با این تجربه، زندگی جمعی خود را بنا می نهند و با انحراف جدیدی مواجه می شوند که بین پسران آدم رخ می دهد و آن حسد است. همین انحراف قابیل را به انحراف جدیدی میکشاند که قتل هابیل است.
بنابراین اولین انحرافات بنی آدم که به سوء اختیار خود او برمیگردد، جنبه اخلاقی دارد: فراموشی، بدعهدی، وسوسه پذیری، حرص، تجاوز، حسد که منجر به قتل می شود.
در دوران ۹۵۰ ساله رسالت حضرت نوح بروز انحرافات اعتقادی را شاهدیم: انحراف بزرگ شرک و رها کردن دین حق. این انحراف، خود، سر منشأ مفاسدی می گردد که یکی از آنها اختلاف طبقات اجتماعی است. متهم کردن نوح به گمراهی برای عدم پذیرش کلام حق او، تمسخر و دروغگو خواندن نوح، از وجوه دیگر انحراف در این دوران است. سفارشهای اصلی نوح عبارتند از عبادت خدا و فقط خدا، پذیرش نبوت و امین وحی بودن او، مراعات تقوا و پرهیز از گناه و نافرمانی. البته این سه سفارش را نزد پیامبران بعدی هم ملاحظه می کنیم.
در دوران رسالت حضرت هود، انحراف شرک مجددا بروز می کند و با اصرار بر گناه، هود را سفیه و نابخرد می نامند. حضرت هود همان سفارشهای سه گانه اصلی را بر امت خود تکرار میکند.
به دوران حضرت صالح می رسیم و همان انحرافات اعتقادی را مشاهده می کنیم. بعلاوه، غرور ناشی از برخورداری از نعمتها و اسراف، حالت فساد استکباری را در جامعه بوجود می آورد و مانع شکل گیری اصلاح می شود. حضرت صالح نیز سفارشهای سهگانه اصلی را تأکید می کند.
دوران حضرت ابراهیم شاهد همان انحرافات اعتقادی است که غیر از بتپرستی، ستارهپرستی و ماهپرستی و خورشیدپرستی را در برمیگیرد و استکبار نمرودی را نیز همراه دارد. البته ذکر این نکته در این جا ضروری است که رسالت حضرت ابراهیم توأم با روش ویژه استدلالی است که هرچند باعث بیداری وجدان میشود ولی لجاجت منحرفان، مانع پذیرش حق از طرف آنها می شود. به نظر می رسد ترکیب سه انحراف اعتقادی و استکباری و اخلاقی در دوران حضرت ابراهیم رائج شده است.
در دوران حضرت لوط عمل خبیث همجنسگرایی رواج پیدا می کند که قبل از آن سابقه نداشتهاست ولی زشتی آن به یادگار میماند. البته حضرت لوط نیز آن سه دسته توصیه اصلی را، غیر از نهی همجنسگرایی، به امت خود تذکر می دهد که نشاندهنده وجود انحراف عقیدتی و ترکیب آن با انحرافات جنسی است.
در دوران حضرت شعیب غیر از انحرافات عقیدتی، به انحرافات اقتصادی از جمله کمفروشی، ضایع کردن حق مردم و دیگر اقدامات فسادآلود اقتصادی برمیخوریم و این فساد بعد از حالت اصلاحی بوده که در جامعه واقع شده بوده ولی تخریب می شود: فساد بعد از اصلاح پدیدهای است که نشان میدهد علیرغم برقرارشدن اصلاح در جامعه امکان این انحراف وجود دارد که فساد مجددا گسترش یابد و پاک شدن یک نسل لزوما به پاکی نسلهای بعدی منجر نمی شود.
در دوران حضرت موسی، غیر از انحراف اعتقادی که جامعه را تا سرحد گوساله پرستی ساقط می کند، به فساد مرکب فرعونی و قارونی برمیخوریم که موجب ظلم و به اسارت کشیده شدن طبقات ضعیف مردم و ذلیل نگهداشتن آنها و اطاعت از فرعون و احکام دین باطل او میشود و به گسترش ستم و بردگی انسانها، که ظلم آن عمیقتر از فاصله طبقاتی است، میانجامد. این انحراف آنچنان در جامعه مستضعف بنی اسرائیل رسوخ می کند که حتی مدتها پس از نجات از فرعون و هامان و قارون، آثار خفتبار آن اسارت باقی میماند و به انحراف گوساله پرستی سامری میانجامد و حتی برای پاک شدن از آن انحراف بزرگ فرهنگی، بندگان نجات یافته ناچار می شوند چهل سال آزگار در بیابان، سختی را تحمل کنند تا از آثار اسارت سیاسی و فرهنگی پاک شوند.
انحرافات بنی اسرائیل تا بدانجا میرسد که خدای متعال حضرت عیسی را بر آنها مبعوث میکند ولی عدهای از آنها در مقابل توصیههای حضرت عیسی به عبادت پروردگار و به تقوی و اطاعت از او، در کفر یا انحراف عقیدتی غوطهور میمانند. برخی نیز به تثلیث و شرک مبتلا میگردند. بعلاوه، در آن دوران استکبار امپراتوران روم و الحاد علمای پزشکی نیز حاکم شدهبود که نوعی انحراف علمی است.
امتهای نوح و قوم عاد و قوم ثمود و قوم لوط و امت شعیب و نیز فرعونیان گرفتار عذاب استیصال دنیوی میشوند.
عصر اسلام
در دوران پیامبر اکرم و اوصیای او، بروز و ظهور انحرافات اخلاقی و عقیدتی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و مفاسد متعددی را شاهدیم که نسلی بعد از نسل دیگر گرفتار آن بودهاند و مبارزات و نهضتها و قیامها و انقلابها برپاشده، برای پاکسازی جامعه بشری از آن انحرافات و مفاسد، مبارزاتی به اتکاء تعالیم الهی و میراث رسالت محمدی و ولایت علوی و فرزندان معصوم امیرالمؤمنین تا شروع غیبت کبرای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه؛ از جمله، مهمترین نهضت، قیام امام حسین علیه السلام است علیه تباهیهای فراوان و انحرافات فاحشی که نسبت به اسلام محمدی، در هنگام حکومت معاویه و فرزندش یزید، پدیدارشد ؛ آثار الهامبخش این نهضت را بنوعی در قیامهای فراوانی که علیه حکومتهای جور و عوامل انحراف و ریشههای فساد تا دوران معاصر برپاشده است، مشاهده می کنیم؛ اینها همگی مفهوم مصباح الهدی و سفینة النجات بودن امام حسین علیه السلام را روشن میکند.
در عصر غیبت
در دوران غیبت کبری با زعامت علمای اعلام و فقهای وارسته که امام حسین(ع) را اسوه خود قرارداده و همت خود را مصروف تبیین احکام و پیامهای دین حق و راهنمایی مردم نمودهاند، راه نجات مردم از شر انحرافات اعتقادی و مفاسد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هموار شده است.
هیچ دورانی مبرا از مفاسد و انحرافات نبوده و هیچگاه جامعه خالی از جوانمردان غیور و ظلمستیز و مقابلهکننده با فساد و استکبارنشده است؛ این مبارزه تا قیامت ادامه خواهد یافت تا در فتنههای رنگارنگی که رخ خواهد نمود، معلوم شود چه کسی بر سامان گرفتن هدایت و حقطلبی واستقرار تقوی، صداقت نشان میدهد و پایمردی می کند و رستگار میشود و چه کسی گرفتار نقاق و انحرافات و مفاسد می ماند و نابودی خود را رقم میزند.»
انتهای پیام
نظرات