به گزارش ایسنا، قدس نوشت: خرداد ماه سال ۱۴۰۰ بود که روز اول محرم به عنوان «روز ملی ادبیات آیینی» نامگذاری شد. اگرچه امروز بزرگداشت محتشم کاشانی، شاعر قرن دهم و یکی از مهمترین شاعران مرثیهسرای شیعه است و ترکیببند مشهور «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» از معروفترین مرثیهها برای شهیدان واقعه کربلا متعلق به این شاعر است اما امروز میخواهیم از کسی بنویسیم و یاد کنیم که عنوان پدر ادبیات آیینی به او تعلق دارد.
اگر محتشم کاشانی را پدر شعر آیینی میدانند، سیدمهدی شجاعی را پدر ادبیات آیینی خطاب کردهاند.
سیدمهدی شجاعی به جهت تقدم در گونه ادبیات آیینی و هم به جهت گستردگی مخاطب و قالبهای متفاوت در این ژانر از سرآمدان نویسندگان ۴۰سال اخیر است.
شجاعی برای همه گروههای سنی و در فرمهای داستان کوتاه، داستان کودک و نوجوان، داستان بلند، رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، ترجمه و شرح ادعیه و متون شیعی و بازآفرینی نقاط عطف تاریخ تشیع قلم زده است.
تمرکز بر نویسندگی
سیدمهدی شجاعی در سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد و ۱۷سال بعد با دیپلم ریاضی، برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد. او در بدو ورود به دانشکده، گرایش کارگردانی تئاتر را برگزید و حدود سه سال نیز با همین گرایش پیش رفت و عموم واحدهای کارگردانی را پشت سر گذاشت. در این زمان که به سن ۲۰سالگی رسیده بود، از میان مسیرهای مختلف پیش رو، نویسندگی را به عنوان حرفه برگزید. به همین علت از رشته کارگردانی به نمایشنامهنویسی و ادبیات دراماتیک تغییر جهت داد و همچنین با اعلام انصراف از ادامه تحصیل همزمان در رشته علوم سیاسی، با وجود گذراندن عموم واحدهای مهم و اساسی، تمرکز خود را به طور ویژه در حوزه داستاننویسی قرار داد. اما در داستاننویسی بر ادبیات آیینی معاصر متمرکز شد و آثار بسیار پرفروش و ماندگاری خلق کرده و از نویسندگان پرکار این حوزه شد تا جایی که لقب «پدر ادبیات آیینی» را به او نسبت دادهاند.
«کشتی پهلو گرفته»، «از دیار حبیب»، «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «آن است شیوه حکومت»، «دست دعا»، «چشم امید»، «شکوای سبز»، «کمی دیرتر»، «سقای آب و ادب»، «مرد رؤیاها»، «یعقوبترین یوسف»، «یوسفترین زلیخا» و «طوفان دیگری در راه است» از جمله آثار این نویسنده است.
نقطه عطف
سال ۱۳۶۸ رمانی با عنوان «کشتی پهلو گرفته» در بازار کتاب ایران آفتابی شد. این آفتاب تمام یخبندانهای سخت نویسندگی پیش از خود در حوزه ادبیات دینی را در کوتاهترین زمان ممکن به قطره آبی بدل کرد و قصه آن شد که نویسنده جوانش با آن سیمای روشن و محجوب و آن متانت هموارهاش به یکی از نامیترین نویسندگان ایران تبدیل شد. زمان زیادی از نشر کتاب نگذشته بود و این کتاب که پیش از تولد کاغذیاش از سوی برخی دچار مشکلاتی برای چاپ شده بود و آن برخی تا پیشنهاد خمیر شدن کتاب هم پیش رفته بودند، عنوان پرفروشترین کتاب ایرانی در سالهای متوالی را از آن خود کرد، به چاپهای متعدد رسید و این تجدید چاپ تا به امروز و بیش از سه دهه از چاپ نخستینش به عدد ۵۹ رسیده است و نویسندهاش عنوان یکی از پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی را نصیب خود کرد. «کشتی پهلو گرفته» نام سیدمهدی شجاعی را بر زبانها انداخت. نوجوانان دهه شصتی جلد سیاه کتابی را در دست میگرفتند و میخواندند که با زبانی شاعرانه حرفهای تازهای از زندگی پربرکت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) نقل میکرد. نوجوانان کتاب را با صدای بلند میخواندند و در مقابل توصیفات جذاب سیدمهدی شجاعی از ناملایمات و ایستادگی این بانو در مقابل ظلم و جور زمانه اشک میریختند. سبک تازهای با این کتاب در ادبیات آیینی ایران شکل گرفت.
کوزهای از یک اقیانوس
خود شجاعی در یک مصاحبه در خصوص نوشتن این اثر گفته است: «زمانی مقداری غور بیشتری در شخصیت حضرت زهرا(س) داشتم و هر چه جلوتر رفتم، احساس کردم ایشان دارای شخصیتی منحصر به فرد در عالم هستی است و گویی کسی حواسش به این موضوع نیست که ایشان دارای خلقتی فوقالعاده و جایگاه ویژهای نزد خداست. هر چه در این اقیانوس بیکران پیش میرفتم با مواردی مواجه میشدم که برایم بسیار غریب بود. رسیدم به نقطهای و مقالهای ادبی با عنوان «حضرت زهرا(س) بهانه آفرینش و خلقت» مبتنی بر حدیث «یا أَحْمَدُ! لَوْلاک لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاک، وَ لَوْلا عَلِی لَما خَلَقْتُک، وَ لَوْلا فاطِمَهُ لَما خَلَقْتُکما» نوشتم».
این نویسنده تأکید کرده در نوشتن آثار مذهبی با اقیانوسی مواجه میشود که عظمت آن در کوزه نمیگنجد. او نوشتن آثار دینی را چنین توصیف کرده است: «من یک کوزه از آن اقیانوس میآورم و تا پیاله پیاله به خلایق برسد، خیلی تنزل پیدا میکند و تازه بخشی از حقیقت است که آدم میبیند و قطعاً همه آن نیست. تألیفات برای ائمه(ع) از این جنس است که دوست دارم دیگران را در لذت آنچه کشف کردهام، شریک کنم و سعی میکنم این حقیقتی را که دریافتهام تا آنجا که ممکن است به دیگران هم برسانم».
سیدمهدی شجاعی از آن دسته نویسندههایی است که معتقد است نویسنده آیینینویس باید حال و «آن» داشته باشد و به خصوص «آن» نویسندگی در آثار آیینی و دینی حتماً باید در نویسنده پدید آید. او معتقد است داستان نوشتن برای اهل بیت(ع) این گونه نیست که به اراده انسان وابسته باشد. نویسنده فقط باید مقداری سفره را پهن کند؛ باقی اتفاقها از سوی صاحب کار به او میرسد. او تأکید کرده است: «درباره کار برای ائمه(ع) هیچ وقت نمیگویم کار من است. گاهی وقفهای در کار انداختهام و ۱۵ ماه این وقفه طول کشیده و ایشان نیامدند و کلمهای اضافه نشده است. اصل توفیق از آن طرف است و ما منتدار آنهاییم برای این توفیقات». آثار سیدمهدی شجاعی با همین نگاه او، به چاپهای متعدد رسیده و از سوی جامعه کتابخوان هم مورد اقبال واقع شده است؛ چاپ پنجاه و نهم کتاب «کشتی پهلو گرفته»، چاپ هفدهم «کمی دیرتر»، چاپ دهم «آسمانیترین مهربانی»، چاپ پنجاه و هفتم کتاب «پدر، عشق و پسر»، چاپ سی و هشتم «آفتاب در حجاب» و چاپ بیست و دوم کتاب «از دیار حبیب» و... .
توجه خاص به امام سجاد(ع) و دوران زندگی ایشان
سیدمهدی شجاعی با نوشتن سهگانه حماسه سجادیه کوشیده است با وفاداری تمام به نص صریح تاریخ، روایتی دیگر از زندگی و سیره امام سجاد(ع) در دسترس مخاطبان قرار دهد، روایتی که در عین بیانی روان و شیوا به بسیاری از ابهامهای تاریخی درباره آن امام(ع) و دوران حیات ایشان پاسخ میدهد. به فاصله کوتاهی پس از واقعه کربلا فجایعی در بلاد اسلام رخ داد که ننگ و رسوایی آن برگهای تاریخ را سیاه کرد. ولی اینکه این فجایع چرا و چگونه به وقوع پیوستند به آسیبشناسی جدی و تحلیل اندیشمندانه احتیاج دارد و اینجاست که اهمیت کار شجاعی مشخص میشود. او در این مجموعه تنها راوی صرف تاریخ نیست. داستانگوی صرف هم نیست، بلکه تلاش میکند در قالب روایت داستانی که تماماً مستند به مستندات تاریخی معتبر است، پرده از رازهایی بردارد که دانستن آنها برای انسان جستوجوگر امروز لازم و ضروری است البته سهگانه شجاعی با ممیزیهای سرسختانه وزارت ارشاد روبهرو شد.
«تویی به جای همه» نخستین جلد این سهگانه است که در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. پس از مدتی، جلد دوم این کتاب با عنوان «اگر غم لشکر انگیزد» منتشر شد، در این جلد هم مانند کتاب نخست، سعی شده است یک واقعه دینی از دل تاریخ بیرون کشیده شود و خواننده را با خوانشی متفاوت از تاریخ مواجه کند. این کتاب پس از ممیزیهایی که روی آن اعمال کردند، منتشر شد. سومین کتاب این سهگانه با عنوان «جز حکایت دوست» هم با کش و قوسهای زیاد از چرخه ممیزی عبور کرد و سرانجام اوایل سال منتشر شد. لطایف پنهان و آشکار کتاب شریف «جز حکایت دوست»، همچون دو مجلد پیشین مجموعه حماسه سجادیه، به یک دو مورد خاص محدود نمیشود. روایت نص صریح تاریخ اسلام، تحلیل موشکافانه وقایع مهم آن دوران، پرتو افکندن بر زاویههای تاریک شخصیتهای تأثیرگذار آن زمان، تشریح اسلام اموی و برشمردن ویژگیهای آن، تبیین ملاکهای شناخت رهبران حکومت اموی، نقل کرامتهای کمتر شنیده شده از امام سجاد(ع)، شیرینی و جذابیت روایت اثر و... جملگی دست به دست هم دادهاند تا اثری چندوجهی در اختیار خوانندگان قرار دهند.
توجه به طنز
البته شجاعی همواره با آثارش در حال تجربه و در عین حال آموزاندن راههای جدید در نویسندگی بوده و هرگز خود را محدود به سبک یا حیطهای خاص در نویسندگی نکرده است شاید در موضوعاتی دلبستگی بیشتری دارد که درباره ادبیات آیینی مفصل صحبت شد اما او در میان سبکهای نویسندگی به طنز هم توجه خاصی دارد. او اگرچه در محافل و دورهمیهای طنزنویسان شرکت نمیکند اما خالق ماندگارترین داستانهای طنزآمیز فارسی است.
کتابهای «دموکراسی یا دموقراضه» (طنز سیاسی)، «کمی دیرتر» (طنز مذهبی) و «از کرامات شیخ ما این است» و «غیر قابل چاپ» (طنز اجتماعی) جزو کتابهای طنز شجاعی محسوب میشوند. نسیم عربامیری، شاعر و نویسنده درباره طنز سیدمهدی شجاعی گفته است: «کتابهای طنز شجاعی همگی بدون استثنا از سوژههای هنجارشکن و بحثبرانگیزی برخوردارند و نزدیک شدن به آنها نیاز به درجات و مراتبی از رندانگی دارد که هر کسی از آن برخوردار نیست». نکته قابل تأمل درباره طنز در آثار سیدمهدی شجاعی این است که طنز او طنزی سرخوشانه نیست و بیشتر از آنکه با هدف خنداندن مخاطب نوشته شده باشد، جنبه تعلیمی دارد و شجاعی در این سالها جدیترین انتقادهای اجتماعی و سیاسیاش را در قالب طنز بیان کرده است.
انتهای پیام
نظرات