به گزارش ایسنا، دکترسیدعلی علوی در سرمقاله روزنامه خراسان نوشت: انتخابات ۸ تیر برگزار شد و طبق آخرین ارزیابیها و پیمایشهای معتبر که تا ۶ و ۷ تیرماه اعلام شد اولا انتخابات دو مرحلهای شد و ثانیا آقایان پزشکیان و جلیلی برای رقابت در ۱۵ تیرماه به ترتیب حائز حداکثر آرا شدند. اما در کنار این دو پیش بینی، دو نتیجه انتخابات ۸ تیر شوکه کننده بود؛ نخست میزان مشارکت که توسط وزارت کشور ۴۰ درصد اعلام شد و دیگری سبد رای ۱۴ درصدی آقای قالیباف که در مقایسه با اکثر پیش بینیها دچار ریزشی اساسی در انتخابات شده بود اما این دو اختلاف معنادار بین پیش بینی و نتیجه نهایی صندوقها ریشه در چه عواملی دارد؟
در مورد تفاوت در نرخ مشارکت سه عامل اصلی به نظر میرسد
۱. در حالی که اکثر قریب به اتفاق نظرسنجیهای معتبر مشارکت را بالای ۵۰ درصد پیش بینی میکردند اما آمار مشارکت۴۰ درصدی اعلام شده در صبح شنبه شوکه کننده بود براساس آنالیز دادههای نظرسنجیها میتوان گفت در بین ۵۵ درصدی که قصد شرکت در انتخابات را داشتند نزدیک به ۲۰ درصد این جامعه ۵۵ درصدی تا ۷ تیر هنوز در انتخاب گزینه نهایی خود تردید داشتند به عبارتی میتوان ادعا کرد شرایط رقابتهای انتخاباتی به گونهای پیش رفته است که تقریبا بخش مهمیاز مرددین در انتخاب نامزد نهایی به علاوه کسانی که تمایلی به پاسخگویی نداشتهاند ، از شرکت در انتخابات انصراف دادند به گونهای که پیش بینی مشارکتهای قطعی بالای ۵۰ درصد به مشارکت ۴۰ درصد سقوط کرده است.
۲.نکته دیگری که میتوان در مورد کاهش مشارکت گفت این که قطعی شدن دو مرحلهای شدن انتخابات و حذف آقای قالیباف از گردونه ی دوقطبی با آقای پزشکیان را میتوان از جمله دلایل کاهش مشارکت دانست. در واقع بخشی از کسانی که تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات را داشتند با اطمینانی که از حضور کاندیدای مد نظرشان در دوره دوم داشتند حضور خود در پای صندوقهای رای را به ۱۵ تیر ماه موکول کردند و بخش دیگر نیز پس از قطعی شدن دوگانه پزشکیان و جلیلی و نبود کاندیدای مد نظرشان (قالیباف)از حضور در پای صندوق رای منصرف شدهاند.
۳.علاوه بر عوامل داخلی در روزهای پایانی به انتخابات ،کمپین «نه به انتخابات» توسط رسانههای خارجی با قدرت بیشتری در دستور کار قرار گرفت که طبیعتا در بخشی از جامعه۲۰ درصدی مردد برای شرکت در انتخابات ۸ تیر موثر بودهاند.
در مورد ریزش رای آقای قالیباف نیز سه عامل به نظر میرسد:
۱.مهمترین عامل را میتوان بلاتکلیفی سبد رای جریان اصولگرا تا ساعات پایانی برای انصراف یا عدم انصراف و اعلام گزینه نهایی دانست.
۲. تغییر برآورد افکار عمومی جریان اصولگرا از نامزد برنده اصولگرا از قالیباف به جلیلی در ۷۲ ساعت پایانی نیز عامل مهمی است، در واقع بخشی از رای دهندگان از الگوی «رای به فرد برنده» در انتخابات پیروی میکنند کهاین برآورد پس از مناظره سوم از آقای قالیباف به آقای جلیلی شیفت کرد.
۳.انصراف دو نامزد اصولگرا ( آقایان قاضی زاده و زاکانی) در ۲۴ ساعت پایانی با توجه به دو نکته فوق عملا سهم ۴ تا ۵درصدی این افراد را به سبد رای آقای جلیلی افزود.
سه دلیل مذکور را میتوان از جمله عوامل مداخله گر بیرونی در ریزش رای آقای قالیباف و افزایش رای آقای جلیلی در روز انتخابات دانست.
در هر حال انتخابات ۸ تیر ماه با مشارکت ۴۰ درصدی پایان یافت و آقای پزشکیان به عنوان نفر اول و آقای جلیلی به عنوان نفر دوم راهی مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در۱۵ تیرماه شدند اما آن چه مسلم است این است که همچنان سایه مرددین بر انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم سنگینی میکند. در واقع سبد رای آقایان پزشکیان و جلیلی به گونهای نیست که بتوان به راحتی گفت چه کسی پیروز انتخابات ۱۵ تیر ماه است به عبارتی در این مرحله نیز مرددین باز هم سرنوشت ساز انتخابات خواهند بود. از۱۴ درصدی که به آقای قالیباف رای دادهاند تا ۲۰ درصد مرددینی که در انتخابات شرکت نکردهاند. در هر حال به نظر میرسد هر دو نامزد راه یافته برای جلب نظر مرددین در این دوره تمرکز خواهند کرد اما آن چه فارغ از نتیجه نهایی نباید از آن غافل شد این است که در شرایط کنونی اولویت اول کشور افزایش نرخ مشارکت بالای ۵۰ درصد است، مشارکتی که درصورت رقابت سالم دو نامزد ظرفیت تحقق آن دور از انتظار نیست به شرط آن که هر دو نامزد صادقانه با آحاد جامعه بالاخص جامعه مرددها سخن بگویند مرددینی که گرچه در انتخابات ۸ تیر ،نه با انتخاب نامزد، بلکه با انصراف از شرکت در سرنوشت انتخابات اثر گذاشتند اما این ظرفیت را دارند که با شرکت در انتخابات ۱۵ تیر سرنوشت ۴ ساله کشور را آن گونه که میخواهند ترسیم کنند.
انتهای پیام
نظرات