مشکل در این واقعیت نهفته است که این تقاضا تا حد زیادی توسط کشورهای در حال توسعه برآورده میشود و باعث مهاجرت پرسنل ماهر آنان میشود. در حالی که برای ادغام کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی بدیهی است که مقداری جابجایی ضروری است اما خروج زیاد افراد ماهر خطر فرار مغزها را به همراه دارد که میتواند بر رشد و توسعه محلی تأثیر منفی بگذارد.
مهاجرت افراد بسیار ماهر از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته در دهه گذشته افزایش یافته است، از یک طرف، تقاضا برای افراد ماهر افزایش یافته و از طرفی کارگران در اقتصادهای توسعه یافته با کمبود نیروی کار مواجه هستند. از سوی دیگر، دستمزدها و شرایط شغلی بهتر، اطلاعات بهتر، استخدام و حمل و نقل ارزانتر، مهاجران ماهر را تشویق به جستجوی شغل در اقتصادهای توسعه یافته میکند. جهانی شدن، بازارهای کار را به هم پیوند میدهد و جریانهای کار را در شهرهای جهانی ایجاد میکند که ریشه در سلسله مراتب تقاضای نیروی کار دارند.
نگرانی از میزان مهاجرت متخصصان
حجم مهاجرت متخصصان نگرانیهایی را ایجاد میکند که در ذیل برخی از این موارد ذکر شده است.
۱-برخی از مهاجرتهای نیروهای ماهر از کشورهای در حال توسعه میتواند رشد اقتصادی را تحریک کند، اما خروجیهای قابل توجه نگرانی در مورد فرار مغزها ایجاد میکند.
۲- مهاجرت افراد ماهر تأثیرات متعددی را به همراه دارد. مانند بسیاری از فرآیندهای اجتماعی، تأثیر خالص مهاجرت نیروی ماهر از کشورهای در حال توسعه، تعادلی از تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم است. مستقیمترین اثر مهاجرت افراد ماهر، کاهش تعداد کارگران تحصیل کرده است که برای بهرهوری و رشد اقتصادی یک کشور در حال توسعه حیاتی هستند، اما تعدادی از نیروهایی را نیز وارد میدان میکند که میتوانند رشد اقتصادی را افزایش دهند.
۳- سه اثر بازخورد عمده مهاجرت افراد ماهر وجود دارد؛ مهاجران بازگشتی، بهویژه، مهارتها و تجربه کاری خود را از خارج از کشور باز میگردانند و در نتیجه بهرهوری را افزایش میدهند. مهاجرانی که در خارج از کشور باقی میمانند از طریق دستمزدهای کارگری کمک مالی میکنند و بسیاری از ناظران ادعا میکنند که انتقال دانش یا فناوری آنان به کشورهای در حال توسعه میتواند بهرهوری و توسعه اقتصادی را افزایش دهد.
۴-بهطور مشابه، برخی از نظریهپردازان اقتصادی بر اثرات مستقیم تمرکز میکنند و برخی دیگر معتقدند که امکان مهاجرت ممکن است خود، فرصتهایی را ایجاد کند. مدلهای نئوکلاسیک نشان میدهند که سطح بالای مهاجرت افراد ماهر رشد اقتصادی را کند میکند و مدلهای رشد جدید، کاهش حتی بیشتر در رشد اقتصادی و افزایش فقر را نشان میدهند. با این حال، امکان مهاجرت برای دستمزدهای بالاتر میتواند افراد را برای ادامه تحصیل تحریک کند و ممکن است ثبتنامهای داخلی افزایش یابد. در نتیجه میانگین مهارت نیروی کار افزایش مییابد و رشد اقتصادی تحریک میشود و ممکن است سطح بهینهای از مهاجرت افراد ماهر وجود داشته باشد.
۵- سرانجام، مبادلات مغزی بین کشورها همه اقتصادهای پیشرفته را مشخص میکند و یکی از اجزای جریان کالا و اطلاعات در اقتصاد جهانی شدن را تشکیل میدهد. چالش اصلی برای کشورهای در حال توسعه میتواند مشارکت مناسب در تبادل مهارتها در بازار کار جهانی باشد. نمونههایی از کشورهای در حال توسعه وجود دارد که درگیر مهاجرت بینالمللی برای تجارت خدمات هستند و از آن بهره میبرند.
۶-این تأثیرات ممکن است مختص مشاغل و مناطق خاصی باشند. اگر جابجایی بینالمللی کارگران بسیار ماهر به احتمال زیاد افزایش یابد، آینده کشورهای در حال توسعه که در حال حاضر زیانهای قابل توجهی را تجربه میکنند چگونه است؟ اول اینکه، عوامل ذکر شده در بالا مشروط به این است که آیا مهاجرت با مهارتهای بالا در واقع تأثیری میانمدت تا بلندمدت بر رشد اقتصادی است یا خیر. دوم اینکه، اثرات نامطلوب سطوح بالای مهاجرت افراد ماهر ممکن است به مشاغل خاصی در داخل یک کشور و یا به گروههای خاصی از کشورها محدود شود که بهواسطه جریانهای هدایت شده مهاجرت با مهارتهای بالا ارتباط نزدیکی دارند.
۷-پاسخ به سیاستهای مهاجرت، آوارگی قومی و توسعه؛
کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در سراسر جهان سیاستهایی را برای مقابله با تاثیرات مهاجرت با مهارت بالا اجرا میکنند. یکی از اصطلاحات محبوب دهه ۱۹۷۰، جبران خسارت مستقیم از طریق مالیات بر فرار مغزها مدتهاست که کنار گذاشته شده است. سه مورد از اصطلاحات انواع سیاست مهاجرت، بازگشت، محدودیت یا استخدام هستند. برای کسانی که در خارج از کشور میمانند، سیاستهای تامین منابع یا گزینههای آوارگی قومی وجود دارد. سیاستهای کلان حفظ از طریق ایجاد مؤسسات آموزشی و کمک به توسعه اقتصادی بهترین پاسخ بلندمدت به فرار مغزها است.
خط مشیهای پیشنهادی
مهاجرت بینالمللی به نفع کشورهای در حال توسعه است. سیاستهای مهاجرتی کشورهای توسعه یافته باید حرکت را تسهیل کند. با این حال، آنها باید مکانیسمهایی را بکار گیرند که رشد اقتصادی کشور در حال توسعه را تشویق کند. کشورهای توسعهیافته ممکن است
- تشویق مهاجرت موقت و بازگشت؛
- کنترل استخدام از کشورهای در معرض خطر؛
- ایجاد بهترین شیوهها؛
- تنظیم آژانسهای استخدام؛
- ایجاد توافقات دوجانبه و
- استاندارد کردن تعهدات (توافقنامه عمومی تجارت در خدمات) را در نظر بگیرند.
کشورهای توسعه یافته باید ضمن اجرای سیاستهایی که اثرات احتمالی فرار مغزها را برطرف میکند، حرکت کارگران خارجی بسیار ماهر را تسهیل کنند. این گزارش به چندین مورد اشاره کرده است که بخشی از برنامه سیاست پذیرش مهاجر یک کشور توسعه یافته است. سیاستهایی که وضعیت موقت را به وضوح تعریف و بازگشت را تشویق میکنند، کلیدی هستند، مانند سیاستهایی که تلاش میکنند از استخدام بخشها و کشورهایی که در معرض خطر فرار مغزها هستند، اجتناب کنند. بههمین ترتیب، کشورهای توسعه یافته میتوانند با سیاستهای هدفمند در زمینه آموزش و پرورش، تبادل دانشگاهی و ادغام در اطلاعات، ارتباطات و فناوری پیشرفته، به توسعه سرمایه انسانی کمک کنند.
تحصیل، آموزش و توسعه اقتصادی هدفمند ممکن است در کوتاه مدت تا میان مدت مهاجرت افراد ماهر را افزایش دهد، اما اینها بهترین ابزار برای رفع کمبود مهارت در کشورهای در حال توسعه در دراز مدت هستند. ارتقای حقوق بشر نیز ممکن است در این زمینه نقش داشته باشد.
منابع
https://www.ft.com
https://www.studysmarter.co.uk
انتهای پیام
نظرات