به گزارش ایسنا، احسان عارفیان، دبیر ستاد توسعه فناوریهای پزشکی بازساختی و سلولهای بنیادی اظهار کرد: پزشکی بازساختی که امروزه بخش بزرگی از پزشکی آینده (Future Medicine) محسوب میشود، به سرعت به یکی از حوزههای مورد علاقه دانشگاهها، مراکز پژوهشی و همچنین شرکتهای دارویی تبدیل شده است و به دنبال یافتن شیوههای نوین درمان بیماریهایی است که طب رایج از آنها به عنوان بیماریهای صعب العلاج یا لاعلاج یاد کرده و پاسخ درمانی مطلوبی برای این دسته موجود نیست.
وی ادامه داد: پزشکی بازساختی با تلفیق دانش سلولهای بنیادی، پزشکی مولکولی، ژنتیک، مهندسی بافت، زیست مواد، ایمنیشناسی، آسیب شناسی و تمامی حوزههای زیست پزشکی در کنار متخصصان بالینی، فرصتی مناسب جهت ایجاد محصولات کاربردی و بیولوژیک را جهت درمان بیماریهای صعب العلاج فراهم میکند.
عارفیان با اشاره به اینکه پیوند سلولهای بنیادی خونساز مغز استخوان از دهه ۷۰ میلادی آغاز شد، اظهار کرد: از سال ۱۹۹۵ به بعد ایمونوسلتراپی با استفاده از سلولهای سیستم ایمنی مانند سلولهای کشنده طبیعی، سلولهای T، سلولهای دندریتیک و ژن درمانی و مواردی از این قبیل مورد توجه محققان و متخصصان علوم بالینی قرار گرفت و از سال ۲۰۰۰ موضوع مهم دستورزیهای داخل سلولی و ویرایش ژنوم به عنوان یک شاخه مهم از این علم و فناوری پیشرفت کرد و پس از آن در سال ۲۰۰۶ عبارت جامع «پزشکی بازساختی» برای اولین بار توسط انستیتوی ملی سلامت آمریکا (NIH) تعریف شد تا این علم و فناوری به یک رشته وسیع برای تولید محصولات بر پایه ژن، سلول و بافت تبدیل شود.
دبیر ستاد توسعه فناوریهای پزشکی بازساختی و سلولهای بنیادی، افزود: اگر پزشکی بازساختی را به عنوان پزشکی آینده در نظر بگیریم، در مقابل آن پزشکی فعلی را داریم که بیشتر متمرکز بر تشخیص و درمان با داروهای شیمیایی و تا حدی بیوتکنولوژیکی است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر حرکت پزشکی نوین به سمت پزشکی فردمحور و حتی پزشکی دقیق (Precision Medicine) است، تصریح کرد: به همین علت، پزشکی روز به روز به فرآوردهها و محصولات بیولوژیک نوین بر پایه ژن، سلول و بافت نیازمندتر است. چنین فرآوردههایی با عنوان فناوریهای پیشرفته ژن، سلول و بافت یا به اختصار AGCTTs تعریف میشوند.
عارفیان ادامه داد: این محصولات شامل محصولات یا داروهای زنده نوآورانه و پیچیدهای هستند که میتوان از آنها در درمان انواع بیماریهای صعب العلاج و کشنده از جمله سرطانها (نظیر سرطان خون و ملانوما)، بیماریهای تحلیل برنده عصبی (نظیر مالتیپل اسکلروز و پارکینسون)، بیماریهای ارثی و بیماریهای خود ایمنی (نظیر دیابت و لوپوس) استفاده کرد.
وی به اهمیت ویژه این محصولات در درمان بیماریهای شدید، نادر یا مزمن که روشهای درمانی مرسوم برایشان غیر مؤثر واقع شده است، اشاره و تصریح کرد: هرچند تاکنون تعداد بیماران درمان شده زیاد نیست، ولی تولید و مصرف این محصولات به شدت رو به پیشرفت است.
به گفته دبیر ستاد توسعه فناوریهای پزشکی بازساختی، گرایش شدید محققان و دانشمندان جهان به این شاخه از علم و فناوری و سرمایهگذاریهای سنگین کشورهای پیشرفته در این حوزه، حاکی از نقش مهم و چشمگیر این شاخه از علم و فناوری در کسب سهم مهمی از درمان بیماریها در آینده نزدیک دارد و پیشبینی میشود کشورهای صاحب فناوری در این حوزه از کشورهای صاحب اقتدار در سطح ملی و بینالمللی محسوب شوند.
عارفیان در ادامه، محصولات پزشکی بازساختی را محصولاتی نوآورانه و پیچیده دانست که بر اساس سلولهای پیکری (سوماتیک)، ژنها یا بافتها هستند و بیان کرد: تنوع محصولات زیرمجموعه این تعریف بسیار است که از جمله آنها میتوان به سوسپانسیونهای سلولی، ناقلهای ویروسی، DNA یا mRNA پلاسمید، بافتهای مهندسی شده و ترکیبی از آنها اشاره کرد.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر، دانشمندان به کمک حوزه علوم و فناوریهای سلولهای بنیادی و پزشکی بازساختی که ذیل آن شاخههای سلولدرمانی، ژندرمانی، سلول ایمنی درمانی و درمانهای برپایه مهندسی بافت تعریف میشود، امید فراوانی در درمان چنین بیماریهایی ایجاد کردهاند.
حل مشکل کمبود اعضای اهدایی با کمک فناوریهای سلولهای بنیادی
عارفیان ضمن تاکید بر اینکه در افق توسعه این علم امکان تولید و ترمیم بافت و بازسازی اعضای بدن با استفاده از سلولهای بنیادی در مهندسی بافت و همچنین درمان بیماریهای ژنتیکی و سرطانی کاملاً نمایان شده است، گفت: به نظر میرسد که در آینده نه چندان دور بشر دغدغه از دست دادن بافت و اعضای حیاتی را با کمک فناوری سلولهای بنیادی و پزشکی بازساختی به فراموشی سپارد.
وی اظهار کرد: این فناوری پیشرفته پزشکی، امیدهای زیادی را در ترمیم یا جایگزینی بافت یا ارگان آسیب دیده با سلولها یا بافت جدید و به دنبال آن از سرگیری فعالیت طبیعی آن ارگان را در بیماران مزمن برانگیخته است و به علاوه به علت کمبود اعضای اهدایی و تعداد زیاد بیماران نیازمند پیوندهای مختلف که هر روز این صف انتظار را طولانیتر میکند، بحث پزشکی بازساختی میتواند به حل این مشکل در آینده کمک کند.
دبیر ستاد توسعه فناوریهای پزشکی بازساختی و سلولهای بنیادی، سرعت پیشرفت این علم نوپا را چشمگیر خواند و اظهار کرد: امروزه ۱۱۹ محصول تاییدیه ورود به بازار را با نام کلی محصولات GCT (Gene, Cell and Tissue) در زمینه درمان بیماریهای صعبالعلاج دارا هستند و با توجه به نرخCAGR ۳۴ درصدی جهانی، این علم از جایگاه ویژهای در پزشکی آینده برخوردار است.
وی افزود: به همین دلیل به شدت مورد توجه شرکتهای دارویی و غیر دارویی قرار گرفته است و طبق آخرین گزارشهای جهانی تا ابتدای سال ۲۰۲۱ تعداد هزار و ۳۶۹ شرکت در زمینه فناوریهای حوزه ژن، سلول و بافت مشغول به فعالیت بودهاند.
دبیر ستاد توسعه فناوریهای پزشکی بازساختی و سلولهای بنیادی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری، در پایان با اشاره به اینکه حمایت از توسعه فناوریهای مرتبط به پزشکی بازساختی از دهه آخر قرن بیستم در دستور کار کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است، تصریح کرد: بررسی موضوعی این مطالعات نشان دهنده آن است که حوزه درمانهای نوین سرطان در رأس این مطالعات قرار گرفته است و توسعه مرگ و میرهای حاصل از سرطان در دنیا و افزایش امیدها به درمانهای مبتنی بر پزشکی بازساختی اعم از ایمونوسل تراپی و ایمونوتراپی و ژن درمانی باعث شده است که علاوه بر نظامهای دولتی، بخش خصوصی نیز سرمایه گذاری وسیعی در این حوزه داشته باشد.
به نقل از معاونت علمی ریاستجمهوری، پزشکی بازساختی یا Regenerative Medicineیکی از شاخههای جدید رشته پزشکی است که با پیشرفت روزافزون علم پزشکی و دانش زیستشناسی ایجاد شده است. این رشته به طور رسمی از سال ۲۰۰۸ وارد کتابهای مرجع پزشکی شد و یکی از فصول کتاب طب داخلی هاریسون را به خود اختصاص داد.
با توجه به جایگاه بالای این فناوری برتر در دنیا و اهمیت درمانی و ارزش اقتصادی آن برای جامعه، ستاد توسعه فناوریهای پزشکی بازساختی و سلولهای بنیادی در سال ۱۳۸۷ در معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری تشکیل شد و شروع به فعالیت کرد.
قرار گرفتن علوم سلولهای بنیادی در فصل سوم بند ۲-۳ از نقشه جامع علمی کشور به عنوان اولویت های (الف) در علوم پایه و کاربردی نشان دهنده اهمیت این حوزه برای کشور بود و در همین راستا سند ملی علوم و فناوریهای سلول های بنیادی در جلسه ۷۳۷ (مورخ ۲۳ مهرماه ۱۳۹۲) شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید.
انتهای پیام
نظرات