مرضیه محمدزاده، به ایسنا گفت: حضرت علیبن محمدبن علی(ع)، امام دهم از ائمۀ مذهب شیعه اثنیعشری و مادرش سمانه مغربیه نام داشت. او در نیمۀ ذیالحجۀ سال ۲۱۲ هجری در مدینۀ منوره متولد شد. محل تولد ایشان روستایی در اطراف مدینه به نام «صرب» به فاصلۀ سه مایل از شهر بود که بنا به آنچه در مناقب ابنشهر آشوب آمده جدش امام موسیبن جعفر(ع) آن را بنیان گذارد.
او مهمترین لقب امام علیبنمحمد(ع) را هادی دانست و افزود: علاوه بر آن به القاب دیگری مانند نقی (متقیترین شخص روزگار)، عالم، فقیه (او مرجع والای فقها و دانشمندان بود)، امین (امانتدار دین و دنیا)، ناصح (خیرخواه برای امت)، طیب (پاک و پاکیزه و بزرگوار) و رشید نیز شهرت داشت که در آن میان دو لقب هادی و نقی از شهرت بیشتری برخوردار است. ابنشهر آشوب القاب دیگری از جمله نجیب، مرتضی، مؤتمن، متوکل و عسکری را نیز بیان کرده است.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ ائمه، ادامه داد: امام هادی(ع) از آنجا که نوادۀ امام رضا(ع) بود، به ابنالرضا شهرت داشت. ابنالرضا عنوانی است که امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهمالسلام به آن شهرت یافتهاند.
محمدزاده به اشاره به اینکه از امام هادی(ع) علوم و معارف زیادی ظاهر شده است، اظهار کرد: تنوع علم، گستردگی معارف و تسلط بر تفسیر قرآن، فقه، آداب و اخلاق اسلامی و دیگر دانشها، آن حضرت را شاخصترین فرد عصرشان ساخته بود. آنقدر فضل و دانش و مهارت در علوم قرآن و سنت از ایشان بروز کرد که باعث حیرت افکار همۀ عقلای زمان شد، در همۀ محافل و مجالس نواحی مختلف جهان اسلام، پیوسته سخن از آثار علمی بیحد و حصر آن حضرت میگفتند و دانشپژوهان از هر سوی به او رو میآوردند و از آن دریای بیکران علم سیراب میشدند. دانشمندان بزرگ با دقیقترین مسائل فقهی، فلسفی و کلامی او را آزمودند و آن حضرت به همۀ سؤالات آنان پاسخ دادند، به همین جهت آنان امامت وی را پذیرفتند.
او با بیان اینکه ایمان به خدا در اعماق جان و ژرفای وجود امام هادی(ع) ریشه دوانده بود، به طوری که از بارزترین ویژگیها و روشنترین فضیلتهای آن حضرت شده بود، اضافه کرد: از ادعیۀ شریفه و مناجاتهای حکیمانه و فرازهای ارزشمند در فلسفۀ توحید به قدری از آن وجود گرامی رسیده که خود دلیل بر آن است که وی از نخستین راهنمایانی است که مشعل هدایت و ایمان را در زمین برافراشته است. کسی دربارۀ این امام بزرگ نگفته که وی به خواهشی از خواهشهای هوا و هوس پاسخ گفته باشد و یا در برابر گرایشی از گرایشهای نفسانی سر تسلیم فرود آورده باشد، بلکه تنها اطاعت خدا را بر هر چیزی مقدم داشته و با عشق به خدا شبها را به عبادت و راز و نیاز و شبزندهداری گذرانیده است.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به اینکه امام هادی(ع)، پس از شهادت پدرش، بیش از ۲۰ سال در مدینه ماند، گفت: مردم به او عشق میورزیدند و به دورش گرد میآمدند و علما و دانشطلبان در محضر او جمع میشدند. شیعیان نیز در زمان آن حضرت تعدادشان از همیشه بیشتر بود و با نامهنگاری و مکاتبه با او در پیوند بودند و در مسائل دینی و برای حل مشکلات خود، از او کمک میگرفتند ولی علیرغم اینها، حضرت در همۀ حالات خود، زیر کنترل شدید حکام زمان بود.
محمدزاده با بیان اینکه امام هادی(ع) در حالی عهدهدار امامت گردید که کودکی شش ساله یا بنا به بیشترین حدسها، در آغاز نوجوانی خود بود، تصریح کرد: این در حالی بود که حکام عباسی پس از دورانی که امنیت و آسایش برای علویان تأمین شده بود، دوباره دشمنی خود را با اهل بیت(ع) و آزار و شکنجۀ آنان را از سر گرفته بودند. آن حضرت تا بیش از ۲۰ سال از عمر خود را در مدینه ماند و تحت کنترل حکام عباسی، به نقش امامت خود پرداخت.
او با بیان اینکه امام هادی(ع) مانند پدران خویش به گستردگی دانش، بهسازی اخلاق مردم و تربیت آنان طبق موازین ادب اسلامی و تعلیم علوم مختلف اسلامی مشغول بود و مسجدالنبی را بهصورت مدرسهای برای امور آموزشی درآورده بود، اظهار کرد: از همهجای کشور و مناطقی که آوازۀ آن حضرت پیچیده بود و خودی و بیگانه دربارۀ مسائل دینی و هر مشکلی که داشتند به او مراجعه میکردند. علما، فقها و راویان حدیث صدفوار او را احاطه کرده، از معرفت زلال و دانش او سیراب و بهرهور میشدند و امام(ع) به مشتاقان، دانش خود را منتقل میکرد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه امام هادی(ع) نه تنها سرچشمه و منبع اصیل حیات علمی و فکری مدینه بود، بلکه تنها پناهگاه و پشتوانه اقتصادی اهل علم نیز به شمار میرفت و فقرا و محتاجان نیز از این خوان گسترده بهرهمند میشدند، اضهار کرد: کمکهای امام(ع) به مردم مدینه، به امور مالی منحصر نمیشد، بلکه او در تمام جنبههای زندگی و فراز و نشیبهای آن، یاور مردمان و در خوشی و ناخوشی همگام و همدل آنان بود، بیماران را عیادت و مردگان را تشییع میکرد و بیوگان و یتیمان را سرپرستی میکرد و مهر عطوفت او کوچک و بزرگ را شامل میشد.
محمدزاده در خصوص علت مهاجرت اجباری امام هادی(ع) تصریح کرد: نیکی و محبتی نبود مگر آنکه از طرف امام (ع)، مردم مدینه را فرا میگرفت، لذا حضرت در اعماق دل مردم نفوذ کرده و قلوب آنان را مسخر خود ساخته بود و اهل مدینه با تمام وجود، امام(ع) را دوست داشتند. این صحنهها، خشم حکام را علیه او برانگیخت و آنها را به ستوه آورد، لذا او را به پایتخت خود فرا خواندند و اقامت اجباری را برای بیش از بیست سال بر او تحمیل کردند تا میان او و شیعیانش که امامت او را پذیرفته و از لحاظ تعداد در آن تاریخ بیش از هر زمان دیگری بیشتر بودند، فاصله ایجاد کنند.
او ادامه داد: اختناق عباسیان در دوران امامت امام هادی(ع) ادامه داشت و آن حضرت از سوی حکومت زیر نظر بود و مدتی از زندگانی او در حبس سپری شد، اما هدایت و امامت شیعیان، هیچگاه با وقفه مواجه نشد. او از راههای مختلف به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد.
این محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام، فعالیتهای امام هادی(ع) را به ۴ دسته تقسیم کرد و گفت: گاهی این فعالیت در قالب سخنان و مواعظ بود، گاهی به پرسشها و شبهات مطرحشده پاسخ میگفت؛ نوشتن رسالهها، یادداشتها و نامهها یکی دیگر از فعالیتهای علمی امام بود. او همچنین به مبارزه با فرقهها و عقاید انحرافی میپرداخت و شبهات مطرحشده را با دلایل عقلی و نقلی رد میکرد، اما مهمترین فعالیت فرهنگی او تربیت شاگردان و افراد شایسته و برجسته در جامعۀ اسلامی آن روز بود.
انتهای پیام
نظرات