به گزارش ایسنا، هر چند پترو پالایشگاهها راه آینده هستند و پرداختن به آنها ضروری است، اما امروز هنوز پالایشگاهها هستند که بار اصلی زنجیرهی ارزش نفت را بر دوش دارند.
برای مثال به این موضوع توجه کنید که ظرفیت اسمی تولید پروپیلن در کشور اکنون حدود ۱.۲ میلیون تن است، اما نیاز صنایع کشور به پروپیلن و مشتقات آن ۴ میلیون تن است. یعنی ما علاوه بر رسیدن به سقف ظرفیت اسمی تنها برای تامین نیاز داخلی به ۲۳۳٪ افزایش تولید پروپیلن نیاز داریم.
اما اصلا این میزان نیاز ما به لحاظ ارزش اقتصادی نیز مهم هست یا نه؟ به عددها رجوع کنیم. میزان واردات زنجیرهی ارزش پروپیلن در سال ۱۴۰۱ حدود ۱ میلیارد دلار بوده است. علاوه بر این که خود این عدد و اندازهاش نشان میدهد ما با چه رقم مهمی مواجه هستیم، خوب است دقت کنیم که این عدد معادل هزینهی سرمایهگذاری و بهرهبرداری از دو واحد PDH (هیدروژنزدایی پروپان) با ظرفیت ۵۰۰ هزارتن است؛ واحدهایی که وظیفهی آنها تولید پروپیلن و زنجیرهی پاییندستی آن است.
حالا متوجه میشویم که علاوه بر اهمیت پتروپالایشگاهها، باید به اهمیت پالایشگاهها هم توجه کنیم. امروز را مدیریت کنیم و راه به سوی آینده را نیز هموار کنیم. از موضوعهای مهم در مورد پالایشگاهها کارکرد آنها در تامین خوراک واحدهای پتروشیمی است.
تامین خوراک واحدهای پتروشیمی
بیایید یک تخمین از اندازهی صنعت پتروشیمی کشور به دست بیاوریم. صنعت پتروشیمی ایران در سال ۱۴۰۱ دقیقا ۷۰ مجتمع فعال داشته است. مجموع ظرفیت تولیدی این مجتمعها حدود ۹۲ میلیون تن بوده، و موفق شدهاند در همان سال نزدیک به ۷۰ میلیون تن انواع محصولات پتروشیمی تولید و عرضه کنند.
این مجتمعها برای تولید خود به چه چیزهایی نیاز دارند؟ بسیاری چیزها، که مهمترین آنها ورودی صنایع پتروشیمی یا به اصطلاح خوراک صنایع پتروشیمی است. اتان اصلیترین خوراک مجتمعهای پتروشیمی ایران است و عاقلانه است که برای تامین پایدار خوراک مجتمعهای پتروشیمی کشور، گازهای همراه میادین نفت و گاز را جمعآوری و به پالایشگاهها هدایت کنند و به این شیوه ابتدا استحصال اتان را در پالایشگاههای گازی کشور افزایش بدهند و سپس این میزان اتان را به عنوان خوراک به مجتمعهای پتروشیمی ارسال کنند.
اینجا برای درک بهتر وضعیت خوب است با دو اصطلاح دیگر نیز آشنا شویم: گاز فلر، و مشعلسوزی. در فرآیند استخراج نفت، مقداری گاز بدون برنامهریزی همراه نفت آزاد و در فضا رها میشود. اگر برنامه و تاسیسات لازم برای مهار و جمعآوری این گازها نداشته باشیم، حضور گاز در فضا یک تهدید بزرگ خواهد بود و هر آن امکان انفجار یا آتشسوزیهای بزرگ میرود. برای همین این گازها را با شیوهای نسبتا ابتدایی به مشعلهایی در همان محیط استخراج هدایت کرده و آنها را آتش میزنند.
به این گازهای سرگردان گاز فلر و به این روش مهار خطرات گاز فلر، مشعلسوزی میگویند. مشعلسوزی استراتژی تن دادن به ضرر کوچکتر از دست دادن گاز برای جلوگیری از ضرر بزرگتر انفجار، آتشسوزی و نابودی سکوها و چاههای نفتی است.
حالا برگردیم به ماجرای خوراک پتروشیمی. طرح جمعآوری گازهای فلر بیدبلند خلیج فارس و افزایش استحصال اتان ۱۸ فاز از ۲۴ فاز پارس جنوبی بنا است که ایدهی افزایش خوراک پتروشیمی و استفاده از گاز فلر را اجرایی کند.
پالایشگاه بیدبلند خلیج فارس، ظرفیت فرآوری روزانهی بیش از ۵۶ میلیون مترمکعب گاز فلر را دارد و در صورتی که این مجتمع با ظرفیت کامل فعالیت کند، تنها در همین مرحله سالانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار برای کشور درآمدزایی خواهد داشت. به این موفقیت بیفزایید جلوگیری از مشعلسوزی بیش از ۶ میلیارد مترمکعب گاز در سال در منطقهی شرق کارون را.
الان وضع این طور است که استحصال اتان از گازهای فلر به میزان ۶۷٪ در حال انجام است و میتوان این عدد را با اعمال تغییرات در شرایط عملیاتی برخی از تجهیزات واحدهای پالایشگاه و نیز به طور متناسب اصلاح تجهیزات به ۷۸٪ افزایش داد. این افزایش میزان اتان قابل استحصال بالغ بر یک میلیون و سیصد هزار تن در سال خواهد بود.
ارزش تقریبی سالانهی این روند در کل ۱۸ فاز مورد نظر بالغ بر ۳۱۵ میلیون دلار برآورد میشود. باز جای تاکید هست که این ۳۱۵ میلیون دلار تنها سود ما از این روند نیست، بلکه حفظ محیط زیست و تکمیل زنجیرهی تولید در صنایع پاییندستی نیز از فواید این روند است. در نظر داشته باشیم که همین تکمیل زنجیرهی تولید نیز خود ایجادکنندهی امنیت استراتژیک این زنجیره نیز هست. به بیان دیگر وابستگی به واردات خوراک پتروشیمی در این روند قطع میشود.
دانستن این عدد هم بد نیست: در روز بیش از ۷۰۰ میلیون متر مکعب گاز از میدان پارس جنوبی برداشت میشود که با رسیدن فاز ۱۱ به تولید در این میدان مشترک، تولید از این میدان باز هم افزایش یافته است. وضعیت کاربری اتان هم این طور است که ۶۶٪ اتان تولیدی در پالایشگاههای پارس جنوبی به عنوان خوراک پتروشیمی و موارد مشابه به کار گرفته میشود و ۳۴٪ بقیه به خط لولهی سراسری تزریق و به عنوان سوخت به مصرف میرسد.
پروژهی استحصال اتان یک پروژهی ۱۰۰٪ ایرانی است و نخستین بخش از پروژهی استحصال اتان کشور در پالایشگاه گاز پارسیان (واحد استحصال اتان پارسیان سپهر) در فروردین ۱۴۰۰ از سوی یک شرکت ایرانی به بهرهبرداری رسید.
این پروژه چنان که گفتیم بنا است در نهایت استحصال اتان از ۱۸ فاز پارس جنوبی را انجام دهد که هر دو فاز یک پالایشگاه را تغذیه میکنند. به این شیوه سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار سودآوری برای کشور تضمین خواهد شد، و عملیات اجرایی این پروژه مهر ۱۴۰۲ آغاز شده است.
راهاندازی پتروشیمیها
در سطور بالاتر از اهمیت تولید پروپیلن به عنوان یک مثال صحبت کردیم. پروپیلن با فرمول شیمیایی C۳H۶ از یک روند شیمیایی دشوار به نام هیدروژنزدایی پروپان به دست میآید. پروپان با فرمول شیمیایی C۳H۸ در دمای بالای ۵۵۰ درجهی سانتیگراد طی یک سلسله واکنشهای شیمیایی به پروپیلن و اکسیژن شکسته میشود. واحدهای PDH که به آن اشاره کردیم همین واحدهای هیدروژنزدایی از پروپان هستند.
تا کنون مجوز ۱۳ طرح پتروشیمی برای واحدهای هیدروژنزدایی پروپان و در واقع تولید پروپیلن اعطا شده و از این ۱۳ طرح، مراحل اجرایی ساخت ۳ طرح پتروشیمی آلای مهستان، تدبیر و پارس آغاز شده است. بزرگترین مشکل در ساخت طرحهای پتروشیمی اکسیژنزدایی در کشورمان، گرفتن مجوز اصلی و دیگر مجوزهای مرتبط است که وزارت نفت در همکاری با دستگاه های مسئول، در حال بررسی و مرتفع کردن مشکلات این روندبرای کمک به بومیسازی PDHها است.
کار در چه مرحلهای است؟
بیایید روند اجرایی همین سه طرح را بررسی کنیم. در طرح پتروشیمی آلای مهستان یک واحد تبدیل پروپان به پروپیلنو پس از آن تبدیل پروپیلن به پلیپروپیلن پیشبینی شده است. ظرفیت این طرح ۴۵۰ هزار تن است و پیشرفت این پروژه هم اکنون بیش از ۱۷٪ اعلام شده است.
در پتروشیمی تدبیر با یک طرح تبدیل پروپان به پروپیلن مواجه هستیم. انتظار میرود با حمایت از این طرح، با اعتبار یک میلیارد دلار، پیشرفت پروژه سرعت بگیرد.
طرح اکسیژهزدایی پروپان در پتروشیمی پارس نیز طرح دیگری است که به تولید ۶۰۰ هزار تن پروپیلن و سپس ۵۰۰ هزار تن پلیپروپیلن خواهد انجامید.
در پایان، طرح پتروشیمی کیان از جمله طرحهای توسعهای جهش دوم و سوم صنعت پتروشیمی کشور است و در مجموعهی صنعت پتروشیمی دارای بالاترین ارزش افزوده و درآمد است. در این طرح، بالاترین استانداردهای محیط زیستی رعایت شده است و طرح فاقد پساب تولیدی است. بالاترین ظرفیت تولید محصولات الفینی و پلیالفینی و آروماتیکی در یک سایت (بالغ بر ۳.۲ میلیون تن در سال) و اجرای زنجیرهی ارزش بنزن و پروپیلن بصورت همزمان و در یک واحد از دیگر خصوصیات این طرح است. پتروشیمی کیان خوراک واحدهای پاییندستی مانند پلیالفینها، پلیاستایرنها، پلیالها، استون، فنول، پلیاستر، صنایع رنگسازی، تولید PTA و نرمکنندهها را تامین میکند. عملیات اجرایی ساخت این مجتمع پتروشیمی در اسفند ماه سال ۱۳۹۹ آغاز شده است.
همهی اینها ما را امیدوار میکند که تکمیل زنجیرهی ارزش در صنعت نفت کشورمان آغاز شده و به طور جدی در حال پیگیری است. ضرورتی ملی که نمیتوان در سودآوری آن و کمکش به بهبود محیط زیست تردید کرد.
انتهای پیام
نظرات