ابتدایش کلیسایی قرار دارد و در انتهایش زیارتگاهی که مدفن یکی از پارسایان رشت است. از وقتی با خیابان کشی، محله «اسکندرآباد» دو نیمه شد، ارامنه یونانی ساکن در این محله هم به تاریخ پیوستند. ولی هنوز ردی از حضور ایشان در ابتدای محله باقی است. (نک، فرامرز طالبی، تاریخ ارامنیان گیلان)
اما نشانههای مذهبی این محله تنها همین یکی نیست. محلهای که روزگاری حد غربی رشت را تشکیل میداد، مملو از مساجدی بود که اکنون تعدادی از آنها باقی مانده است. اما اگر خطی مستقیم به نام خیابان بیستون، بخشی از محله بزرگ چمارسرا و ناحیه اسکندرآباد را دو پاره کرد، مهمترین نماد مذهبیاش در انتهای این خیابان، باقی ماند. « مزار دانای علی» در ایام سوگواری دهه محرم مقصد بسیاری از دستههای عزاداری است.
محله چمارسرا، در غربیترین نقطه شهر رشت قرار دارد. این محله در قدیمیترین نقشه شهر رشت- که در دوره ناصرالدین شاه کشیده شده- بخشی از محله بزرگ «کیاب» بود. انتهای این محله به رودخانه گوهررود، پل خشتی و چشمه آب مجاورش محدود میشد. در این محدوده چند ملک مسکونی قرار داشت و باقی تماما باغهای توت و چای بود که با توسعه شتابزده رشت، جای درختها آپارتمان رویید. اکنون بقعه دانای علی و مسجد چمارسرا، مهمترین عناصر هویتی و مذهبی این محله است. اگرچه هر دو بنا نوسازی شدهاند اما وجود بقعه دانای علی درست در وسط خیابانی که در سال ۱۳۴۰ خورشیدی احداث شد، بیانگر اهمیت صاحب مزار است.
«براساس نقشه ای که سازمان جغرافیایی ارتش در زمان تصدی ریاست شهرداری رشت توسط جهانگیر سرتیپ پور در سال ۱۳۲۲ شمسی تهیه کرده، رشت دارای هفت محله با ۲۲ ناحیه بوده است. محله کیاب، پنجمین محله است و شامل چهار ناحیه؛ کیاب، چمارسرا، کرف اباد و بیستون است.» (نک محمود نیکویه، شهرباران) اگرچه اکنون مسجد چماسرا و بقعه دانای علی، پابرجاست، اما این محله در گذشته چندین مسجد و تکیه داشت. لوئی رابینو، نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، از مساجدی همچون لاکانی، مسجد سمیع بزاز، مسجد و تکیه چمارسرا، مسجد و تکیه درویش مخصل و مشخصا از بقعه و تکیه دانای علی هم نام میبرد.
امروز مسجدچمارسرا و بقعه دانای علی موجود است ولی خبری از تکیه این محله نیست. به نظر میرسد پس از نزاعها و دعواهای دو فرقه حیدری و نعمتی که موجب ساقط شدن زندگی بسیاری از مردم رشت میشود، تکیهها هم به مرور از رونق افتاده و مساجد پایگاه اصلی مراسم مذهبی میشود.(نک سرتیپ پور، فرمانروایان گیلان)
قاسم غلامی کفترودی، کتابی درباره دانای علی منتشر کرده و او را عارفی وارسته و صاحب کرامات معرفی کرده است. به نظر میرسد منبع این کتاب نوشتههای لوئی رابینو در کتاب ولایت دارالمرز و کتاب احمد مرعشی باشد. کفترودی اشاره دارد که دانای علی در سال ۱۲۱۲ قمری در روستای سیاه اسطلخ در حومه رشت به دنیا میآید و روایتهایی از زندگای وی در فرهنگ عامه شنیده شده است که او عارفی وارسته و مردی پرهیزکار بوده و به مقام عرفان رسیده بود. همچنین کراماتی به وی نسبت دادهاند که نمونهاش خواندن نمازهای یومیه در مکه و عتبات عالیات است بی آنکه به این مراکز مذهبی سفر کرده باشد. فوت دانای علی با برملا شدن رازش در سن ۴۴ سالگی و در سال ۱۲۵۶ رخ میدهد. حاجی که دانای علی را در مکه دیده بود، در بازگشت به رشت، دانای علی را میبیند که فراشان دولتی او را چوب و فلک کردهاند. حاجی سِّر کرامات دانای علی را به عوام فاش میکند و سه روز بعد دانای علی به رحمت حق میرود.
اینکه چه زمانی بر مزار دانای علی بقعهای ساخته میشود، نمیدانیم. ملگونوف در سفرنامهاش به گیلان (۱۲۳۷ خورشیدی) از بقعه دانای علی یاد میکند و رابینو نیز که در سال ۱۲۹۲ در کنسولگری انگلیس مامور بوده، از این بنا با عنوان بقعه و تکیه دانای علی مینویسد. هرچه هست، سال ۱۳۴۰ و زمانی که محمدعلی دادور، شهردار وقت رشت، مامور احداث خیابان بیستون میشود، گورستان انتهای محله چمارسرا تخریب میگردد. تخریب بقعه دانای علی که در مسیرخط پروژه و در این گورستان بود، اعتراض اهالی را درپی داشت. اعتراضی که در نهایت مسئولان را مجبور میکند ساختمان جدیدی برای مزار دانای علی بسازند. ساختمانی درست در وسط بلوار که انگار میدانی در انتهای محله چمارسراست.
اگر از تجمع افرادی که بعضا تظاهر به نیاز نموده و در اطراف بقعه از خودروهای عبوری تمنای کمک مالی دارند، بگذریم، فضای مکث مقابل بقعه، خود ساختاری همچون پلازا یا همان میدان را دارد که در صورت توجه بیشتر مدیریت شهری، میتواند همان کارکرد میدان را - که محل حضور مردم و تعاملات اجتماعی است- ایفا نماید.
سال ۱۳۹۵ و در راستای بهسازی محله چمارسرای رشت، این فضا نیز بهسازی شد. شهرداری رشت با ایجاد باغچهبندی و کاشت چند اصله درخت، قراردادن گلدانهای بتنی و راهاندازی آبنمایی زیبا، و نصب چندین نیمکت و میز و... در عمل این فضا را برای استفاده بهتر شهروندان بهسازی کرد. فضایی که در حفظ و نگهداری آن در ادوار بعد کوتاهی شد و اکنون شاهد آبنمایی کثیف و از کار افتاده، نیمکت های شکسته و باغچه های بی گل هستیم و گلدانهایی که خاک آن از بیآبی ترک خورده است.
انتهای پیام
نظرات