سعید عبدالملکی، سخنگو و عضو شورای مرکزی جمعیت رزما و مدرس دانشگاه، در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه آیتالله ابراهیم رئیسی در طرحواره شخصیتی نخبگان انقلاب اسلامی همچون آیتالله بهشتی، رجایی و باهنر و شهید سلیمانی قابلبحث و بررسی است و معنویت و عقلانیت را در تمام کنشهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اجرایی و سلوک شخصی خود تسری داده بود، اظهار کرد: ایشان به معنای واقعی کلمه یک سیاستمدار انقلابی مسلمان بود که هیچگاه از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و تبعیت محض از ولایت مطلقه فقیه انحراف پیدا نکرد. بهعلاوه، به شکوفایی شخصیت و در نهایت درجه پرفیض شهادت نائل آمد.
وی افزود: پیشینه فعالیتهای ایشان حاکی از چهار دهه فعالیت شاخص و ماندگار در تمام عرصههای مهم و راهبردی کشور است و جمیع شاخصها و معیارهای انقلاب اسلامی را که یک کارگزار باید داشته باشد، همچون دیندار بودن، اخلاص، ولایتمداری، مردمی بودن و انقلابی بودن، در ایشان میتوان دید.
*دولت یازدهم و دوازدهم تعطیل بودند
سخنگو و عضو شورای مرکزی جمعیت رزما ادامه داد: دولت سیزدهم در شرایطی شکل گرفت که دولتهای یازدهم و دوازدهم به مدت ۸ سال نظام حکمرانی را تعطیل کرده بودند و اساساً دولت سه مشخصه خود را یعنی هدایتی، حمایتی و نظارتی از دست داده بود و عملاً شاهد تعطیلی دولت و ناکارآمدی بخشهای گوناگون آن بودیم و همه امورات به برجام و مذاکره با آمریکا پیوند خورده بود. چون دولت وقت برنامه جایگزین برجام برای اداره کشور لحاظ نکرده بود، لذا دستش خالی بود و به حاشیهسازی روی آورده بود. بهعنوانمثال، بهجای ساخت مسکن، در خصوص بیفایده بودن مسکن مهر سخن میراندند و القائات منفی میکردند.
به گفته وی، تبعات این امر گران شدن نجومی مسکن و اجارهبها بود که موجب رنج و مشقت مردم و بدبینی آنها نسبت به نظام اسلامی شد. از طرفی، ارزش پول ملی بهصورت لجامگسیختهای کاهش پیدا کرد و دولت بهجای کارهای زیرساختی و زیربنایی، دنبال اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور بود که منجر به شکلگیری نسل زد و اغتشاش خیابانی در سال ۱۴۰۱ شد و عملاً کشور را به لبه پرتگاه برده بود و با آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی زاویه پیدا کرده بود که موجب آسیب زدن به جمهوریت و اسلامیت نظام شد. خروجی و پیامدهای آن را به شکل فتنه معیشتی و بنزینی ۹۶ و ۹۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ تجربه کردیم و آسیبهای جبرانناپذیری به کشور وارد شد. بنابراین، در این شرایط بغرنج و پیچیده، آیتالله رئیسی جرئت کرد و پا به میدان گذاشت و بار این آوار حجیم را بر دوش گرفت و تا روز شهادتش مشغول آواربرداری و اصلاح امور بود و یکلحظه هم خسته نشد.
*آورار برداری دولت سیزدهم برای جبران خرابکاری دولت سیزدهم
وی افزود: به همین دلیل، شکلگیری دولت ایشان در افکار عمومی یادآور کابینه شهید رجایی و خدمت خالصانه و صادقانه بود و در کمتر از سه سال توانست بخش عظیمی از خرابکاریهای دولت قبل را جبران کند و اعتماد مردم را به نظام جمهوری اسلامی برگرداند. روش، منش و کنش آیتالله رئیسی و دولت سیزدهم ثابت کرد که انقلاب اسلامی هنوز زنده است و جریان دارد و بعد از چهار دهه هنوز صدای محرومان و مستضعفان شنیده میشود و انقلاب همچنان رویشهایی دارد که میتواند مردم را به آینده امیدوار کند. در تشییع پیکر وی بهوضوح دیدیم که شهادتش در ایجاد امید و انگیزه در دل مردم محروم و مستضعف مؤثرتر از زمانی بود که وی در کسوت ریاست جمهوری بود.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: واقعیت این است که آیتالله رئیسی تصور و طرحواره ذهنی مردم از رئیسجمهور و کارگزار را تغییر داد، چراکه در دولتهای قبل و بهخصوص در دولت دههٔ ۹۰ با کمک فضای مجازی و رسانههای معاند، تصویری از مسئولان کشور صورتبندی و به ذهن مردم تزریق کرده بودند که انگار تمام مسئولان و کارگزاران نظام افرادی فاسد، تنپرور و ضد مردمی هستند. اما آیتالله رئیسی این تصویر و تصور را شکست. لذا هر شخصی نمیتواند در چنین قالبی بگنجد و رأی و نظر مردم را جلب کند. در پارادایم انقلاب اسلامی، ساخت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور بر مبنای معیارهای تراز دولت نبوی و علوی و حکومت اسلامی است و سبک زندگی، روش مدیریتی و ویژگیهای کارگزاران آن در نامه امام علی (ع) به مالک اشتر آمده است و همگان شاهد بودیم که آقای رئیسی و دولتش در این تراز رفتار میکردند.
وی افزود: در چهار دهه اخیر، همواره یک جریان لیبرالی و اعتدالی در بدنه نظام حکمرانی کشور نفوذ کردهاند و بهجای چراغ راه قرار دادن شاخصهای مذکور، جهت قطار را به سمت غرب و وابستگی به آمریکا کج کردند و بهجای مدیریت انقلابی، جهادی، میدانی و مردمپایه، روش تکنوکراسی و بروکراسی اداری را که مبنای آن از غرب آمده است پیادهسازی کردند. به همین دلیل، بهجز مقاطعی کوتاه، ارزشها و معیارهای انقلاب اسلامی در مدیریت کشور مجالی برای شکوفایی پیدا نکرد تا اینکه در دولت آقای رئیسی شاهد این شکوفایی بودیم.
وی معتقد است دو نگاه و دو رویکرد نسبت به اداره کشور وجود دارد: یکی نگاه انقلابی است که مبانی آن اسلام، مکتب حضرت امام خمینی (ره) و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و سیاستهای کلی نظام است و نگاه دیگر غربگرایانه و وابستگی به خارج است که مبانی و جهتگیریهای رویکرد اول را قبول ندارد و بهنوعی قرائت تحریفشدهای از بنیانها و انقلاب اسلامی و نظام دارد. این دسته، مبانی نظری انقلاب اسلامی را یا نفهمیده و درک نکرده است یا تعمداً در جهت براندازی تدریجی و گامبهگام حرکت میکند تا نهایتاً جمهوری سکولار را پایهریزی کند. جریانات لیبرالی، اصلاحطلبی و اعتدالی و حتی محافظهکار آن را نمایندگی میکنند. این جریانات همواره نشان دادهاند که حال و حوصله خدمت جهادی و میدانی برای حل مشکلات مردم، بهخصوص مردم محروم و مستضعف را ندارند و برعکس، نگاه سرمایهداری و اشرافسالاری دارند. در دولت تدبیر و امید دیدیم که چگونه افراد سرمایهدار و طبقات مرفه یکشبه ره صدساله رفتند و در عوض ۱۱ میلیون فقیر در طی ۸ سال تبدیل به ۲۳ میلیون شدند. از طرفی، جایگاه قدرت برای این جریان و رویکرد، یک جایگاه اربابورعیتی است و به مدیریت کارتابلی و کنترل از راه دور معتقدند و نه مدیریت میدانی و حضور در بین مردم، که این امر مورد پسند مردم ایران نیست.
*مدل حکمرانی آیتالله رئیسی بر اساس گفتمان انقلابیگری است
عضو شورای مرکزی جمعیت رزما بیان کرد: لذا در شرایط کنونی که متأثر از مدل حکمرانی آیتالله رئیسی و دولت سیزدهم است، گفتمان عمومی جامعه و حکومت، گفتمان انقلابیگری، سادهزیستی، مقابله با فساد و خدمت جهادی و خالصانه است. از طرفی، در این شرایط، رویکرد نسبت به سهگانهٔ قدرت، ثروت و منزلت، رویکرد بازتوزیعی است. لذا در این موقعیت زمانی، صرفاً شخصی شبیه آیتالله رئیسی میتواند ادامهدهنده نقش ریاست جمهوری و برآوردن انتظارات مردم باشد و نباید اجازه داد افراد معلومالحال با دروغ و فریب رسانهای و شعارهای پوچ مجدداً به قدرت برگردند و سرمایه اجتماعی ایجاد شده برای کشور را از بین ببرند.
وی افزود: از طرفی، فضای عمومی کشور یک فضای معنوی و عاطفی حول محور شخصیت و کاریزمای آیتالله رئیسی است که ضرورت دارد این سرمایه اجتماعی به وجود آمده را مغتنم بشماریم و شاهد سرریز این حضور باشکوه مردم مؤمن و ولایتمدار در صندوقهای رأی و انتخاب نامزد اصلح ریاست جمهوری باشیم تا شخصی از صندوق بیرون آید که ادامهدهنده راه آیتالله رئیسی و دولت جهادی و مردمی ایشان باشد.
عبدالملکی تصریح کرد: آیتالله رئیسی تا زنده بود، افراد و جریانات مختلف در تلاش مداوم برای تخریب شخصیت و عملکرد ایشان بودند و با زخمزبان با ایشان برخورد میکردند و تهمت ۶ کلاس سواد به ایشان چسباندند و حتی نماز خواندن ایشان در هواپیما را تمسخر میکردند. گرچه بعضاً عذاب وجدان گرفتهاند و ناله و زاری میکنند، اما این موضوع باید درس عبرتی باشد برای کسانی که درک درستی از آرمانها و ارزشهای نظام ندارند و مشی و منش ماکیاولی را پیشه خود کردهاند و درصدد هستند با حرفهای قشنگ و بزککرده و روشنفکرنمایی جامعه را گفتاردرمانی کنند که شخصیتهای واقعی و تراز امکان ظهور و بروز پیدا نکنند و خود را ناجی کشور قلمداد کنند. اما بهواقع ما شاهد هستیم که عدهای وسواس الخناس همواره و در تمام شرایط ساز مخالفت میزنند، عقدهگشایی میکنند و برای کشور چالشآفرینی و مسئلهسازی میکنند. یک روز با برچسب ۶ کلاسه بودن به رئیسجمهور، یک روز با طرح تعطیلی شنبهها و روز دیگر با حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری که نسبتی با ارزشهای مردم و نظام ندارند.
انتهای پیام
نظرات